ما یه رفیق داریم اسمش مهرداد فکر کنم اسم خدای سوتی یونان باستانم مهرداد باشه از بس این بشر سوتی میده.
پدر بزرگش مرده بود داشتیم باهاش همدردی میکردیم می خواست بگه: مرگ حقه ،
گفت: حقش بود
من :(
رونالدو بعد از حرکت معروفش (پیکه) :) )))))
ما یه رفیق داریم اسمش مهرداد فکر کنم اسم خدای سوتی یونان باستانم مهرداد باشه از بس این بشر سوتی میده.
پدر بزرگش مرده بود داشتیم باهاش همدردی میکردیم می خواست بگه: مرگ حقه ،
گفت: حقش بود
من :(
رونالدو بعد از حرکت معروفش (پیکه) :) )))))
چند روز پیش گوشیم از دستم افتاد تا سه هفته همه میپرسیدن گوشیت که چیزیش نشد ؟سالمه؟خوب کار میکنه؟خش که نیوفتاده روش؟همون روز دختر خالم با دماغ خورد زمین باباش بهش گفت پاشو خدتو جمع کن نمیتونه مثه ادم راه بره میخواد درسم بخونه....
تابستون سال قبل ، آخر شب بود که خسته کوفته و خواب الود رفتم بخوابم، قبل خواب یه اس به دوستم دادم گفتم: شبت بخیر عزیزم،خوابای نیلوفری ببینی، بووووووووووووس
جواب اومد: به به شب تو هم بخیر عشقم، بابا جان کاشکی همیشه ما رو با دوستت اشتباه بگیری !!!
بعدش صدای خنده پدر مادرم خونرو برداشت
منx-(
رفتم سوپری خرید کنم یارو اومده به فروشنده میگه سلام آقا سی دی خام دارین از این mp3ها !!!!!!!!!!!!
فروشنده هم میگه اره
من :|
بچه دبستانی که بودم فکر کنم دوم
مامانم خسته بود منم حوصلم سر رفته بود ..
هر کاری کردم باهام بازی کنه نشد رفت گرفت خوابید منم رفتم برچسب که تازه خریده بودم اوردم برچسبام شکلک بود مثله یاهو مسنجر..
بعد من اینارو می چسبوندن روی صورته مامانم بعد می کندم یه شکلک دیگه می زدم
بعد کم کم خسته شودم خوابم رفت
مامانم که بیدار شده بود منو صدا نکرده و رفته خرید که چیزی بخره
بعد میره تو مغازه ......
(اگه نفهمیدید : برچسبا رو صورش بوده متوجه نشده)
مامانم که نمی دونست :)
مغازه دار _o.0_
مامانم بعد که مغازه داره بهش گفته :(((
مغازه دار :)))))))))))))
من که.... :0
یه پسر خاله دارم 3 سالشه
یه روز براش یه بسته پفک بزرگ خریدم
بعد بهم هی می گفت :بخل (بخور). بخل بخل دیگه
من 1 دونه برداشتم خوردم بعد اومدم بعدی رو بردارم گفت : خیلی می خولی ها شام نمی خولی ها
بزال(بزار) بدنم بخول هول نزن
من :ا
پسر خالم :q
فامیلا :0
یونیسف :0
خالم :)))
روفتگر خیابون :)))
دختره نوشته: دلم خیلی گرفته..!!!
بعد پسره اومده براش نوشته: چرا عزیزم؟؟؟ تو به این خوشگلی , هیکلت به این خوبی ...
چرا دلت باید گرفته باشه آخـــه؟؟؟؟!!!!
من هرچقد فک کردم دچار چالش فلسفی شدم اما آخرش نفهمیدم اینا الان چه ربطی داشت؟!!! :|
یه بار فرودگاهی بودیم دیدیم یه دختر خوشکل و معصوم وایساده یه گوشه داره واکس میفروشه. دلمون سوخت با دوستم گفتیم بریم ازش بخریم و کمکی کرده باشیم . خلاصه رفتیم پیشش گفتیم “خانوم دونه چند؟” برگشت گفت “۷۰۰۰۰ تومن” … گفتم “مگه این واکسو از چی ساختن خانوم؟”… چشتون روز بد نبینه یه لبخندی زد و گفت ” آقا اینا خاویاره واکس نیست
زمستون پارسال بود دوستم با بدبختی از استاد ریاضی مهندسی خواسته بود تا یه بار دیگه ازش امتحان بگیره اونم با کلی التماس راضی شد برف اومده بود شدید دوستم داشت برفارو از رو ماشین پاک میکرد یه دفعه یه صدا گفت : اشکان بودی؟ اونم فکر کرد منم گفت په نه په!!! بعد یهو برگشت دید استاد وایستاده داره نگاش میکنه!!! بعد از کلی استرس و سکوت همگی زدیم زیر خنده.
دو سه روز پیش به یکی شماره دادم شب بهم اس داد یکی دو ساعت باهاش اس ام اس بازی کردم از اولش من گفتم اسمم شهریاره هر چی گفتم اسمت چیه نمیگفت. خلاصه اخرش موقع شب بخیر بش گقتم نگفتی اسمت چیه ها؟ بنده خدا اومد کلاس بزاره گفت : من همونیم که شبا تو آسمونه! منم گقتم :بیشتر توضیح بده متوجه نشدم:دی گفت مگه شب چند تا چیز تو آسمون داریم ؟ منم گفتم :خفاش هست جغد هست کودومشون ؟ بی جنبه گوشیشو خاموش کرد :دی
ملت اعصاب ندارن :)
وقتي بچه بودم يه سبد ميوه بزرگ داشتم ازاينا كه توش البالو ميچينن. بعد بهش طناب ميبستم و مينداختم دور كمر پسر همسايمون كه چند سال از من بزرگتره ميگفتم برو اسب من اونم چهار نعل ميتاخت . حالا بعد بيست سال اومده خواستگاريم تو چشام زل زده ميگه بچه بودم اسب بودم ميذاري از اين به بعد خر بشم
منم گفتم برام مهم نيست اخه من فكركردم شاهزاده ي سوار بر اسبو اوردي
بابام: بده موبایلتو ببینم !!!
من: بابا یه لحظه وایسا رمزشو بزنم!
Delete SMS
Delete Video
Delete picture
Delete music
Delete private
Delete number
FORMAT MeMoRy CARD
من: بیا بابا من چیزی ندارم که ازتون مخفی کنم!
بابام: نه میدونم، من فقط میخواستم ساعتو ببینم!
من: |:
بابام: (:
دوستم پفک بهم تعارف کرد دوتا برداشتم گفت خب دیگه بسته .برگشت دستش خورد به درخت نصفش ریخت تو جوب!( کلید اسرار ) ... :)))
يکي از بچه ها لپ تاپش رو آورد پيش من ، وصلش کردم به مودمم که فايل دانلود کنم\
ميگه دانلود نکن حجمم کم ميشه ! :|
يعني تا اين حد :)
.بچه بودم مامانم روز اول منو برد مهد کودک؛مربیا جلو اونا بازی گرگم و گله میبرم رو اجرا کردن ؛من شدم سردسته گله؛مربی هم شد گرگ؛
مربی:گرگم و گله می برم...
من با صدای بلند و رسا:تو غلط میکنی گله منو ببری :@
مربی :/
مامان :0
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )