دیروز از طرف مدرسه رفته بودیم موج های آبــی.
خیلی شلوغ بود ولی منو رفیقم رفتیم اون سرسره بزرگه! (اونایی که رفتن میدونن کدوم رو میگم)
من که دفعه اولم بود یهو سر خوردم.وسط سرسره که از ترس قلبم افتاده بود تو مایو ام بــلــند داد زدم:
گ.ــــــــــــــــــوه ـخـــــــــــــــــــوردم
بعد انگار که زمان رو نگه داشته باشن ملت وایستاده بودن همه به من خیره شده بودن!
منم از خجالت زمین شدم رفتم زیر آب!
هیچی دیگه خواستم بگم تو اینجور جاها خودتونو کنترل کنید.دی:
خاطرات خنده دار
هروقت مثه ما با دبیر دعواتون شد دبیر رو از کلاس انداختین بیرون میتونین به کلاستون بگین پلنگ خانه !
بچه هاکیایادشونه پول جم میکردیم شراکتی دوغ شیشه ای گازدارمیخریدیم؟واقعایاددهه شصت وهفتادبخیر
توی دانشگاه یه استاد داشتیم که خیلی جدی و بد اخلاق بود و سرکلاسش کسی جرات نداش جیک بزنه منم چن واحد باهاش داشتمو خوب منو میشناخت,یه روز با دوستام تو دانشگاه قرار داشتم تو کلاس شماره 23 دور هم بشینیم حرف بزنیم جاتون خالی منم اشتباهی رفتم تو کلاس 32 عین دیوونه ها در کلاس باز کردم پریدم وسط کلاس با صدای بلند گفتم سلام بچه ها بعد تازه فهمیدم که ای وای اشتباه اومدم حالا فکر کنید کلاس پر از دانشجو استادمونم همون استاد بداخلاقه هیچی دیگه وسط کلاس خشکم زده بود استادمونم پای تخته داش درس میداد همینطوری خشکش زده بود 50 تا جفت چشمم بهم خیره شده بود منم اینقدر حول کرده بودم که گفتم خاک بر سرم استاد ببخشید و دویدم اومدم بیرون همینکه درو بستم کلاس ترکید از خنده هیچی دیگه تا یه مدتی سوژه خنده شده بودم از هرجا رد میشدم همه میخندیدن اون ترم با اون استاد کلاسم داشتم دو هفته نرفتم سر کلاس ولی خداییش بنده خدا چیزی بهم نگفت
يه روز دختره سر كلاس دستشو گذاشته بود زير چونش (البته ما پشتش نشسته بوديم فقط ژستشو ديديم)صورتشم سمت در كلاس بودكه يهو استاد برگشت گفت خانمي كه مانتو سبز تنته دختره انگار پخخخخ ش كرده باشن تكون خورد گفت بعله استاد؟استاد بهش گفت بد جور خوابيدي گردنت درد مي گيره ما تازه كارت تلفنمون افتاد(الان ديگه تلفن سكه اي نيستش خداييش)طرف خواب بوده زمين ميجويديم از خنده..دختره نه گذاشت نه برداشت گفت نه استاد راحتم و دوباره همون ژستو گرفت ديگه ما رفتيم سراغ در و ديوار
حالا موقع حضور غياب استاده اسمشو خوند طرف با لبخند دستشو بلند كرد استادم با يه خنده كه سعي ميكرد جلوشو بگشره حضورشو زد
خدا شانس بده ما اگه بوديم بايد هرچي درس از اون استاده داشتيم حذف مي كردايم.بعدا هم كاشف به عمل اومد كه طرف ازون خرمخاس كه بخاطر معدلش هرترم بالاي بيست واحد برميداره.
زدي دمت گرم نزدي غمت كم.
توجه فرموديد اين كارت شارژاي ايرانسل هر روز داره آب ميره؟از همين روزاس كه بريم پولو بديم به فروشنده اونم شونزده رقم سماره برامون بخونه بعدم كه وارد كرديم بپرسه درست بود؟
واکنش من بعد از چاپ شدن اولین جکم اینجا:
تو حیاطمون(فهمیدید که حیاط داریم؟!)به صورت لی لی(بعله) میدویدمو این شعرو با صدای بلند میخوندم : نمره بیست کلاس و نمیخام بهترین هوشو حواسو نمیخام من تورو میخام تورو میخام .......... (خطاب به ۲ نمره مثبتی که گرفته بودم!)بعد از این که دیدم ۴۰۰ تا لایک خورده رو که نگو.......!
شماها تا به حال ساندویچ رب خوردید؟چند ماه پیش داشتم به یاد قدیما ساندویچ رب میخوردم که پسر همسایمون گیر داد که منم میخامو بعد به اسرار مامانش رفتم براش درست کنم که داداشم(همون گودزیلا معرف حضورتون که هست؟)اومد گفت میخای حالشو بگیری؟با جواب مثبت من رفت فلفل قرمز آورد روشو پر کرد بعدم رفت داد بهش یعنی تمام شکلکای یاهو رو صورتش ظاهر شد!همه کاسه کوزه هام رو سر منه بدبخت شکست ولی ارزش این کارو داشت!
عاغا من يه روز بيرون بودم يه اس نوشتم با اين موضوع
سعيد مياي بريم قليون
ازقضا ميخاستم مامانمو هم كه گفته بود بيا خونه كارت دارم بپيچونم خلاصه چشت روز بد نبينه اس رو اشتباهي به مامانم فرستادم
مارو ميگي سرعت نور خودمو رسوندم خونه كه مامانم اس رو نخونه
كه خدارو شكر گوشيش خونه يادش رفته بود
اقا مخاطب خاصم نصفه شبی ده بار زنگ زده به گوشی من بیدار شدم گوشی رو جواب دادم میگه این موقع شب چرا بیداری چرا نخوابیدی داشتی چیکار میکردی چرا واسه من وقت نمیذاری چرا جواب نمیدی اصن چرا جواب دادی نمیدونی من شارژ ندارم بیشعور داشتم آهنگ پیشوازتو گوش میکردم سال به سال جواب گوشیمو نمیدی مونده بود همین امشب جواب بدی کثافت عوضی
تا من اومدم حرف بزنم گوشی رو قطع کرد خب من چی بگم این زندگیه من دارم
من دیوار بتنی میخوام چه فرمی رو باید پر کنم
خدا نکنه تو این موقعیت گیر کنید:
یه سری تو دسشویی بودیم وضع شکممون هم خراب. بابا و مامانم هم پشت در کلید نداشتن و مطمئن بودم من خونه ام. چنان در رو می کوبیدن. خلاصه خودمون رو از دسشویی خلاص کردیم رفتیم در رو وا کردیم. نمی گن یه موقع بلایی سربچه مون اومده، حالا عکس العمل ها رو داشته باشین:
بابام: سریع رفته اول پای اجاق گاز و دستش رو گذاشته رو گاز و پیک نیک میگه نکنه معتاد شدی.
مامانم : تو کل اتاق ها می گرده و بو میکشه. میگم مامان دنبال چیزی می گردی. میگه دنبال بوی عطر اون ذلیل مرده می گردم. ببینم از در پشتی فراریش دادی.
بهشون التماس می کنم حداقل اون دمپایی خیس رو یه نگاه بندازید.
یک هفته تمام جیره غذایی و مالی و محبت نداشتم نصف شد.
خدا وکیلی با آدم سرراهی این برخورد هم نمی کنن.
فقط یه کودک ایرانیه که وقتی میره تو صف نونوایی هرچی صبر میکنه میبینه هنوزم آخره صفه !!!
دوران دبیرستان نیمکت جلو چسبیده به میز معلم میشستم(ادای خرخونارو در می اوردم) یه معلم داشتیم وقتی میشست پشت میز کفشاشو در می اورد!!!!! دور از شوخی پاش بوی توالتای پارک ارمو میداد!!!!!
یه روز بوی پاش خیلی رفت تو مخم منم رفتم از زیر نیمکتم یواشکی کفشاشو کش رفتم و دست به دست رسوندیمشون به ته کلاس جایی که پنجرمون رو به پشت بوم همسایه باز میشد!!!! بعد نفر اخر کلاس کفشاشو پرت کرد رو پشت بوم همسایه!!!! حالا زنگ خورده معلم نمیدونه کفشاشو خونه جا گذاشته یا موقع تاکسی سوار شدن در اوردتشون!!!؟؟؟
هعععععععی یادش بخیر چه حالی میداد مدرسه.........
بچه كه بودم خيلي شر و شور بودم از اينائي بودم كه هميشه دماغشون آويزون بود و يه جا بند نميشدن
از چيزي ام كه بدم ميومد حموم كردن بود خلاصه هفته اي يه بار منو گير مينداختن كه بايد بري حموم
آقا چشمتون روز بد نبينه اين مامان ما انقدر منو كتك ميزد انقدر منو كتك ميزد كه حد نداشت همشم تيكه كلامش اين بود هر چقدر بشورمت فردا همون آشه همون كاسه !!! يعني يا ليف انقدر محكم ميشست ما رو كه انگار يه لايه از پوستمون رو برميداشت.
ولي با همه اين سختي ها يه لذتي ام داشت اونم اينكه ما دست به سياه و سفيد نميزديم حتي لباس درآوردن و پوشيدنم بعهده مادم بود.
حالا بايد كلي التماس خانونم ام بكنم كه زن پاشو بيا يه دقيقه پشتم و ليف بكش !!
واقعن راست گفتن رفيق بيكلك، باحال، توپ، مشتي،عشقي،بي ريا و ... خلاصه رفيق همه چي تموم " مادر "
توي سايت يه مطلبي خوندم كلي حال كردم باهاش هموني كه توي مترو مجله ميخونده بعد ميخواسته بره صفحه بعد از همه سوال كرده بود !
راستش منم هميشه روزنامه ورزشي ميخرم برگشتني از سر كار توي مترو ميخونم.يه روز چند تا صفحه خونده بودم بعد ديدم همه محو خوندن هستن گفتم بذار منم يه لحاظ خوشي رو براي خودم رقم بزنم
خلاصه اينكه برگشتم گفتم همه خوندن ميخوام برم صفحه بعد !!!
چشمتون روز بد نبينه كلي بد و بيراه گفتن بهم(!)حتي يكيشون نزديك بود بياد منو بزنه ميگفت چقدر سريع ميخوني از اولش همش و نصفه و نيمه خونده هيچي نفهميدم!!!!!!!!!
هيچي ديگه كلي عذر خواهي كردم ازشون بعد يكي امومد جلو روزنامه رو گرفت گفت صفحه بعد رو خودت بخون بقيه صفحه هاي قبلي ام بده ما بخونيم
آخرین مطالب طنز
داستان طنز کلاه فروش و میمون
شعر طنز / فقدان همسر
شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران
مکالمه مرد و زن /طنز
شعرطنز / خانهی ما
مجرمان شیک پوش زندان مهران مدیری را در سریال در حاشیه ببینید! + تصاویر جدید
11 سال رانندگی معکوس این مرد +عکس
واس ماس از زبان جواد رضویان / طنز
شعر طنز / زن گرفتن …
واکنش جالب مهناز افشار با دیدن کنار کاریکاتور خود +عکس
معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
"جناب خان" ممنوع التصویر میشود؟
علت دروغ گفتن مردها (آخر خنده)
اصول جالب شوهرداری به روایت فورجوک !
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 41839
کل بازدید: 512148566