دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

خاطرات خنده دار

  38050

چند روز پیش یه اس کاملا رومانتیچ که مال .....م بود اشتباهی به پدر ارسال کردیم چند دقیقه بعد جواب اس اومد
پدر:پسرم بازم از این چیزا واسم بفرس:))
من :(((
ایرانسل :|

  38048

یه بار سوار تاکسی شدم,من بودم با یه خانوم جوون که جلو نشسته بود!
مقصدمون هم یکی بود,آقا وقتی رسیدیم من و اون خانوم هزاری دادیم (کرایه 500)
پیرمرد راننده باید نفری 500بهمون پس میداد ولی هرچی این جیب اون جیب کرد گیر نیاورد,برگشت گفت پونصدی ندارم!
منم اومدم بهلول بازی دربیارم دو تا هزاری ها رو از دستش گرفتم یکیشو دادم گفتم این هزاری من یکیشو گذاشتم جیبم گفتم اینم هزاری این خانوم!
اون لحظه خیال کردم کرایه خودم که هیچ کرایه اون خانوم رو هم من دادم!
درو باز کردم پامو گذاشتم بیرون که پیاده شم خانومه خیلی لاتی گفت بچه کجای انقد زرنگی?
رفتم تو فکر اومدم بیرون,فهمیدم سوتیدم بد!

  38045

یه روز رفته بودم نجاری که یه چهارپایه درست کنه برام!
همون کنار واستاده بودم نگاه میکردم که یه خانوم خوشگل و خوشتیپ اومد داخل و بعد سلام خسته نباشید گفت سفارش من آماده شد?
‏(آقای نجار بسیار خجالتی)
گفت چن لحظه دیگه آماده میشه!
بعد دوباره مشغول بریدن چوب با اره دستی شد!
دختره تو فاصله 1متری کنار نجاره واستاد!
آقا دیدم آق نجار هی سفید میشه قرمز میشه سبز میشه...
حتی یه لحظه به جان خودم وقتی کارش با اره تموم شد میخاس اره رو بذاره پشت گوشش!
دختره هم دوزاریش افتاد به من نیگاه کرد باحرکت لب و لوچه گفت این چرا اینجوری میکنه?

  38033

خير سرمون دانشجوي ارشديم.
داشتم تو مترو مقاله isi (همچين ادميم من) ميخوندم. جا نبود رو پله ها نشسته بودم .يه دفعه يه پيرمرده اومدم پيشم نشست شروع كرد به صحبت كردن بامن.ازشانس بد ما اقا امريكا رفته بود و زبانش هم فول بود.فكر كرد منم زبان بلدم در حاليكه بزور داشتم ترجمه ميكردم!!!
منم به خاطراينكه كم نيارم چندتا جمله پيشش اومدم
yes!
hello!
what are you doing?!
داشتم كم ميوردم رسديم به ايستگاه سريع پيچوندم رفتم بيرون.
دوست من تو مترو انگليسي نخون!!!!

  38021

يعني شانس منو نوشتن كف توالت همه .. بهش
امروز ميخواستم برم امتحان عملي رانندگي بدم
بعد از دو ساعت توي نوبت موندن و الاف ( علاف ) شدن توي سرما بالاخره نوبتم شد
افسره بهم ميگه يه پارك دوبل برو
رفتم حالا تو شرايطي كه جاده سر پايينيه و بارونم داره مياد مثه سيل
قشنگ واسش پارك كردم تو دلمم كلي كيف كردم كه قبول شديم رفت
افسره ميگه برو پايين رد شدي
بهش ميگم آخه واسه چي ؟؟؟؟؟؟؟؟
ميگه با ماشين جلويي خيلي فاصله داري
خب الان من بايد چيكار كنم؟؟؟؟؟؟
بعد ميگم چرا جوونا فرار ميكنن ميرن خارج
والا

  38014

يكي از تفريحات سالمم اينه كه توي كلاس به كمين ميشينم و منتظر ميشم يكي از بچه ها خوابش ببره
بعد از اينه ٢ دقيقه از خوابش گذشت زنگ ميزنم به موبايلش
يعني دقيقا يه چيزي ميشه تو مايه هاي زنگ زدن ساعت واسه بيدار شدن صبح

  38009

آقــــا مـــن یه کــارٍ خیـــلی بزرگ انجـــام می دادم!
اینکـــه همیشـــه مـــامـــانم که بـــرگه صحیـــح می کــــرد بلافـــاصلـــه وختــــی می رف دنبـــالٍ یه کــار دیگـــه می رفتــــم واســــه گل پســــرا جــــوابـــارو می نوشتــــم تو بـــرگـــشون! (خـــانومــا که خـــودشـــون نمره یٍ بیستــــن) اینجــــوری بگـــم که خطمـــو یه جـــوری می نوشتــــم با خطٍ خـــودش مـــو نمیـــزد!
تا اینـــکه یه پســــرٍ 17شـــده بود نیگـــا برگــــش می کنـــه میگـــه: استـــاد این بـــرا مـــن نیس! خطٍ کیــــه؟؟
مـــامـــانم: بــــرا توعـــه دیگـــه چی می گی؟؟
پســــرٍ: بـــابـــا مـــن چـــهارمـــو اینجـــوری نمیذارم (دقتت تو حلقــــم) بعـــدشم مــن خـــودمو بکشـــم ریــاضی بشم 8! اشتبـــا شده!
آقـــا مــامــانمم آنـــالیـــز می کنـــه می فهمـــه من بـــودم!
چشتــــون تـــار و مـــار نبیـــنه اومـــد خـــونه یــَک قشـــقـــرقی به پــا شد که نگـــین!
اونـــجا بود کـــه توبـــه کـــردم واســـه همچیـــن اوسکـــلایی تیـــریپ فــداکاری بـــرندارم!
آخـــه دیـــوونه تو چیـــکا به خطٍ چَپـَـر چُـــلاقت داری؟؟ نمـــره رو داشتـــه باش خنگــــــــــــوووووول! :دی
عجـــــــــب :|

  37995

رفـتــه بـودم فــروشــگـاه ..
يكــي از ايــن فــروشـگــاه بــزرگــا , اســم نمـيبــرم تبـليــغ نشــه بــراش:دی
يــه پيــرمــرد بـا نــوه ش اومـــده بــود خـــريــد
پســـره هـــي زِر زٍر مــي كـــرد
پيــرمــرد مــي گفــت: آرومـ باش فــرهــاد، آروم بــاش عــزيــزم!
جلـــوي قفــسه ي خــوراكــي هـــا پســره خــودشــو زد زميــن و داد و بيـــداد!!!!
پيــر مــرده گـفــت: آروم فــرهــاد جــان ديگــه چيـــزی نمــونده خــريد تمــوم شـــه.
دَم صنــدوق پســـره چــرخ دستــي رو كشــيد چنــتا از جنــسا افتـــاد رو زميـــن!!!
پيــرمـرده بــاز گفــت: فرهــاد آروم! تمــوم شـــد ديگــه داريــم ميــريم بيــرون!
مــــن كــف بُــر شــده بــودمــآآآآ
بيــرون رفتــم بــش گفتــم : آقــا شـما خعععلــي كــارت درســته اين هــمه اذيتــت كــرد فقــط بش گفتـــي فــرهــاد آروم بــاش!
پيــرمــرده بــرگــش گفــت:
عـــزيــزم، فــرهــاد اســم مَــنه! این تولـه سـَــگ اســمــش سيــامــكــه !!!!!

  37988

یه سوال داشتم از مسئولین محترم: چرا سایز نیمکت‌های مدرسه از اول دبستان تا پیش دانشگاهی تغییر نمی‌کنه ؟!!
به‌خدا بچه‌ها رشد می‌کنن..!!!

  37987

اغــــا
جاتون خالی پارسال رفتیم با رفقا مشهد...
رفیق ماهم گیر داده بریم من میخوام برم شلوار بخرم...مام گفتیم بریم...اغا رفتیم تو مغازه شلوار فروشیه...رفیق ما یک شلوار پسند کرد و رسیدیم سر قیمت شلوار 40 با التماس و اشک و دعوا به 26 تومن رسوندیم...رفیق ما هم کارتشو داد پول بکشه...یارو کشید نوشت موجودی کافی نیست وقتی موجودی گرفت 1400تومن تو کارت بود..یارو کصافط 1400 تومنم از کارت کشید مارو از مغازه انداخت بیرون...عاخه باسه چی؟؟؟

  37978

همین لپ تابم ( قابل توجه دوستان مارکش اپل هست) تو حلقم اگه دروغ بگم
یه روز رفتم دانشگاه دیدم تمام کلاسها خالیه و منم بیکار بودم و حوصلم سر رفته بود که یکدفه شیطون اومد سراغم و وسوسم کرد تا یه کار بسیار زشتی انجام بدم منم رفتم تمام تخته پاک کن های کلاس ها رو برداشتم یه جا قایم کردم که جن ها هم نتونن پیداش کنن !
چند دقیقه بعد سر و کله دانشجوها و استادان پیدا شد
از ادامه دادن ماجرا معذورم چون باید خودتون اونجا بودید و می دیدید چه اتفاقاتی افتاد فقط میتونم بگم دانشگاه تا دو روز تعطیل بود
اون روز خیلی خوشحال بودم چون باعث شادی هزاران دانشجو شدم امیدوارم خدا بخاطر این کار خیری که انجام دادم از شدت عذاب قبرم کم کنه
فقط خدا کنه نفهمن کار من بوده وگرنه فکر کنم کلا از ایران تبعید بشم به صحرای افریقا

  37976

ااااااااااا....بچه ها فک کنین یه ده سال دیگه این گودزیلاهای دهه 80 میخوان یه 5جوک بره خودشون بسازن بهد اژدهاهای دهه 90 و مسخره کنن.......!!!

  37970

ﺗﻮ ﺩﻓﺘﺮ ﺗﻠﻔﻦ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﯾﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻧﻮﺷﺘﻪ، ﺟﺎﯼ ﺍﺳﻢ
ﻃﺮﻑ ﻧﻮﺷﺘﻪ :
ﻫﻤﻮﻥ ﺧﺎﻧﻤﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﺭﮎ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺁﺷﻨﺎ ﺷﺪﻡ !
ﯾﻌﻨﯽ ﻋﺎﺷﻘﺸﻢ!

  37966

وقتی بچه بودم رفتیم خونه عموم(عموم موهاش کم پشت بود)هی بهم میگفت:الهه من موهاتوقیچی میکنم روسرم میزارم موهای من کمه یه کم ازاون موهاتوبه من بده...
منم عصبانی شدم موقه رفتن بغلش بودم دوباره اون حرفش تکرارکردمنم محکم زدم زیرگوشش همه شکه شدن!
(هنوزم که هنوزباورم نمیشه من اینکارروکردم)

  37963

دیـــروز توی سالن دانشکده یکی از بچه ها داشت با آب و تاب از آهنگ بوی سیب پویا بیاتی میگفت:
وای باورت نمیشه چه آهنگ قشنگیه
یدفعه ریتمش کلا عوض میشه
یهو شادِ....یهو غمگین میشه
بعدم اهنگو واسه رفیقش گذاشت
دیدم ای دل غافل....
این دموی البومشِ
بعدا ازش سوال کردم دیدم واسه سرشماری رفتن درخونه شون:دی