تاریخ انتشار : دي 1391
وقتی بچه بودم رفتیم خونه عموم(عموم موهاش کم پشت بود)هی بهم میگفت:الهه من موهاتوقیچی میکنم روسرم میزارم موهای من کمه یه کم ازاون موهاتوبه من بده...
منم عصبانی شدم موقه رفتن بغلش بودم دوباره اون حرفش تکرارکردمنم محکم زدم زیرگوشش همه شکه شدن!
(هنوزم که هنوزباورم نمیشه من اینکارروکردم)