اعتراف می کنم بچه که بودم و تازه مسواک زدن رو یاد گرفته بودم،
موقع مسواک زدن به جای اینکه مسواک رو تکون بدم،
سرم رو با شدت در جهات مختلف تکون می دادم و مسواک رو
همینطور ثابت نگه می داشتم.
تا یه ربع بعد مسواک زدن سرم گیج می رفت!
اعتراف میکنم
اعتراف میکنم قورباغه های بزرگ همون وزغ رو تو پاکت پفک میزاشتم بعد به بچه ها تعارف میکردم قورباغه هه قسمت هر کی میشد می اومد زیر دستش .......... بلللللللند شدرو هوا وهمینجور که داشـــت دور خودش می پیچید و خودشو چنـــگ میزد و پریــــد بیرون کلاس................
قیافه هم کلاسیم : :(
قیافه من : ^_^
اعتراف میکنم دبستانی که بودم قورباغه جمع میکردم و تو جا مدادی بچه ها میزاشتم
خودتون دیگه جو کلاس رو بعد از باز کردن جا مدادی هاشون تصور کنید دیگه ........
جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
اعتراف می کنم lمیخواستم برم کلاس گیتار... یه بار خیلی کلاسم دیر شده بود کرایه رو زودتر دادم به راننده بقیه ی پولی که بهم داد پاره بود
همزمان می خواستم بگم این پوله پاره ست عوضش کنید هم می خواستم بگم سر فرهنگیان پیاده میشم گفتم :
آقا ببخشید لطفن سر فرهنگیان منو پاره کنید!!!
من0_o
راننده^_^
مسافرا:خودتون تصور کنید.من نمیگم....
مامانم اعتــــــراف کرده ک (بعله همچین خانواده ای هستیم ما ^_^)
اولین باری ک ماکارانی اومده بوده با برنج خـــــوردن!!!
ینی تا این حد ک ماکارانیو ریختن رو برنج خوردن!!!!
زرماکارون 0_o
برنج اوازه 0_o
من #_#
نخند خب امکانات نبوده دیـــــــــگه!!! >_<
اعتراف میکنم
بدبخت شدم به همه دوستام از طرف خانوادم پیام دادم که فوت کردم
بعد از چند روز بهشون گفتم سر کارید
اون بی جنبه ها قسم خوردن هفته اول دانشگاه رو بایدبا صورت کبود برم دانشگاه
اینا چه دوستای بی جنبه ای هستن من دارم
بچه ها برام دعا کنید .من می ترسم
اعتراف میکنم بیش از ده ها کلیپس خواهرم در بیکاریهام شکسته شد!!!!جالبتر اینکه همه اوناروهم مینداختم تو کیفش مثلا که تو کیفش شکست......
از اعتــــرافــــاتِ بـــابـــام :
تـــــا حـــــالا مشــــاهــــده نشـــــده صـَــفـــــی کـــــه تـــــو پمـــــپ بنـــــزیــــن انتـــخــــاب میکــــــنـــم زودتـــــر از بقیـــــه صـَـفــــــا جلـــــو بــــره !!!!
×~×~×~×~×~×~×~×~×~×~×~×~×~×~×~×
راستــــَــم میگـــــه هــــــا :))))))) دیــــدم کـــــــه میگـــــــــم ... D:
اين اولين باريه كه دارم به اين موضوع اعتراف مي كنم موضوع مال وقتي كه پنجم دبستان بودم يه كارتايي بهمون ميدادن صد افرينو اينا فقط به كسي كه بيست بگيره ميدادن منم هميشه19/75 ميشدم بيست داشتم ولي نسبت به دوستم كم بود منم شروع كردم به جعل اين كارتها اقا جونم براتون بگه كه اين دوست ما تا پايان سال هنگ كرد چطوريه كارتهاي من بيشتر شد الان كه 10سال ميگذره هنوز دنبال چرا وچگونه ي اين موضوع واقعا من هوش سياه نيستم لايك بابا هوش سياه لايك بابا19/75
اعتراف میکنم ی بار ک بچه بودم(آره ی بار بچه بودم دیگه)بابابزرگم قلبشوعمل کرده بود قد ی کمپانی رانی توخونمون جمع شده بود.توزیرزمینمون ی یخچال داشتیم همه رانی هاتو اون بودن منو دایی کوچیکمم هی یواشکی میرفتیم توزیرزمین و حالا بخور و کی نخور...تا اینکه ی بار مامانم ی کلی مهمون دعوت کرده بودو گف ما ی کلی رانی توزیرزمین داریم خوب موقعیه همشو بخوریم.آقا رف توزیرزمین با ی کلی قوطی رانی خالی مواجه شد بعدش منو داییم ازخونه فرار...حالا مهموناهم هی ازمامانم سراغ رانی هارو میگرفتن.آقا چشمتون روز بد نبینه ی کتک مفصلی سرش خوردم ولی خب ادم ک نشدم...راستی سلامتی همه مادرای عصبانی صلوات.....
اعتراف میکنم دوره دبستان امتحان جغرافی داشتیم یه سوالش این بود: تنها قمر کره زمین؟ من هم با اطمینان کامل نوشتم قمر بنی هاشم!!!
اعتراف میکنم تا 11 سالگی فکر میکردم "کافی نت" اسم دیگه همون "کافی شاپ" هستش!
همچین نخبهای بودم من
عاغا اعتراف میکنم که:
تو مدرسمون یه جشنی برگزار شد منم باید یه مقاله ایی میخوندم قبلش رفته بودم نمازخونه اونجا نشسته بودیم با بچه ها تمیرین میکردیم رفتم رو بالا رو سن سرمو بالا گرفتم دیدم همه پکیدن از خنده عاغا تا من موقعی که از نماز خونه اومدم یادم رفته بود کفشمو بپوشم بدتر از اون جورابم سوراخ داشت اندازه دهانه غار هیچی همون جا محو شدم تا یک هفته مدرسه نمیرفتم
اعتراف می کنم ........
خوشمزه ترین خوراکیا اونایی بود
که سر کلاس یواشکی تا معلم حواسش نبود
می خوردیم تا می دید یه جوری ژست می گرفتیم
انگار شیش دنگ حواسون به درس....
اعتراف میکنم ک این پسرا واقعا درسخون ک چ عرض کنم خرخون شدن...
بادوستام رفتیم واسه مشاوره انتخاب رشته.همینجور ک منتظر بودیم ی دسته پسر اومدن یهو همه بهشون تبریک گفتن ما هم ک از همه جا بیخبر!!!!! بعد ک فهمیدیم بکل زیر1000شدن. با نهایت از خودگذشتگی گفتیم پسرا اول برن مشاوره. بیچاره مشاور مونده بود توکارما اخه داشتیم قبلش غر میزدیم ک چرا نوبتمون نمیشه...
راستشو بخاین میخاسیم پسرا رتبمون رو نفهمن.
الحق ک امسال اینا رتبهای برترن :(
آخرین مطالب طنز
داستان طنز کلاه فروش و میمون
شعر طنز / فقدان همسر
شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران
مکالمه مرد و زن /طنز
شعرطنز / خانهی ما
مجرمان شیک پوش زندان مهران مدیری را در سریال در حاشیه ببینید! + تصاویر جدید
11 سال رانندگی معکوس این مرد +عکس
واس ماس از زبان جواد رضویان / طنز
شعر طنز / زن گرفتن …
واکنش جالب مهناز افشار با دیدن کنار کاریکاتور خود +عکس
معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
"جناب خان" ممنوع التصویر میشود؟
علت دروغ گفتن مردها (آخر خنده)
اصول جالب شوهرداری به روایت فورجوک !
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 23024
کل بازدید: 512301920