ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺁﺳﺎﻧﺴﻮﺭ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺎ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﺑﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﺣﺮﻑ
ﻣﯿﺰﺩﻡ . ﺍﻭﻥ ﻫﯽ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﮐﺠﺎﯾﯽ؟ ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯿﺎﯼ ﭘﺲ؟ ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ
ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺍﻻﻥ ﺗﻮ ﺁﺳﺎﻧﺴﻮﺭ ﻃﺒﻘﻪ ﭼﻬﺎﺭﻣﻢ . 10 ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ
ﺁﺳﺎﻧﺴﻮﺭ ﺑﺎﺯ ﺑﺸﻪ ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﻧﻌﺮﻩ ﻭ ﭘﺸﺖ ﺑﻨﺪﺷﻢ ﺻﺪﺍﯼ
ﻓﺤﺶ ﺯﻥ ﻫﻤﺴﺎﯾﻤﻮﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ . ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺁﺳﺎﻧﺴﻮﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﺪ ﺩﯾﺪﻡ
ﺯﻥ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺮﺍﺩﺭﻣﻮ ﺟﺮﺭﺭﺭﺭ ﻣﯿﺪﻩ ! ﺑﻌﺪﺍ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺩﻭ ﺗﺎ
ﺁﺳﺎﻧﺴﻮﺭﺍ ﻫﻢ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﭘﺎﯾﯿﻦ، ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﻣﻨﻢ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻩ
ﻣﻨﻢ ﻧﻌﺮﻩ ﺯﺩﻩ ﮐﻪ ﻣﻨﻮ ﺑﺘﺮﺳﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺯﻥ ﻫﻤﺴﺎﯾﺮﻭ ﻗﺒﺾ
ﺭﻭﺡ ﮐﺮﺩﻩ :|
خاطرات خنده دار
شماره تلفن ما یک شماره بالاتر از شماره تلفن قالی شویی
موقع عید میشه دهنمون سرویس میکنن اینقد اشتباه میزنگم
یک بار اعصاب نداشتن زنگ زدن گفتن قالی شویی؟
گفتم بله بفرمایید
گفت خانوم فلانی هستم
گفتم اا خوبین؟ خانواده خوبن ؟ به آقا سلام برسونید
خانومه که تعجب کرده بود گفت فرش ما آمادس
گفتم بعله بعدازظهر بیاین ببرین
....
تقصیر خودشون بود خوب من چکار کنم :D
امروز سر ظهر توی یه اموزشگاه بودم.منشیه گشنش بود میخواست غذا سفارش بده.زنگ زده به یارو میگه اقا شما ساندویچ فلافل دارین؟صدا یارو اومد که گفت اره دختره هم در اومد گفت خوب من یه بندری میخوام
قیافه مارم خودتون تجسم کنید
یادش بخیر بچیگیام بهم گفته بودن یه موجودی هفتا جون داره(کصافط میگم بچه بودم نمیدونستم گربه رو میگه) پس ما هم چون موجودیم 7تا جون داریم
به خیال بچگیام الان باید 2تا جون دیگه داشته باشم
به افتخار بچهای شیطون
پسر عموم میگفت رفتم خواستگاری بابا دختره پرسید چه کاره ای؟منم گفتم تو شرکت اپل کار میکنم با خوشحالی گفت دقیقا اونجا چه کاری انجام میدی؟
گفتم اونجا اون سیباشو گاز میزنم...
طرفم با لگد انداختش بیرون...
امروز به معلممون گفتم خانم خسته نباشید ! برگشته میگه حالا خسته باشم چه غلطی میتونی بکنی هااااااان؟ اینا قبلا ادم بودنااااا
امروز یه سوتی دادم در حد پارا المپیک... دم در کلاسمون وایساده بودم داشتم به دبیر زیستمون از استاد خالقی بد میگفتم(یه چیزایی ام گفتم که نگو) خلاصه بعد یه ربع حرف زدن دیدم خانم اسدی هیچی نمیگه اخرش گفت تموم شد حرفات؟ گفتم حرفای من اره اما گاف دادنای اقای خالقی نه!!!!! یهو خانم اسدی بهم گفت احمق اون شوهر منه!!!!!!!!! واااای منو میگی به زور اب قند تا الان زندم
یادم میاد بعضی از بزرگترای فامیل که خیلی شیک و مجلسی و اتوکشیده رفتار میکنند وقتی بچه بودم فحش یادم میدادند...!!!!
یه چند وقتی بود تو زندگی شدیدا احساس بی هویتی میکردم... فک میکردم واقعا هیچی نیستم... کسی بهم اهمیت نمیده...
تا اینکه جاتون خالی زد و آقا دزده همین دو سه روز پیش همه ی مدارک شناسایی مو از تو ماشین دزدید...
تا قبلا فک میکردم بی هویتم ولی الان کاملا حسش میکنم...
مخصوصا وقتی که رفتم شناسنامه المثنی بگیرم، یارو ثبت احوالیه یه پیرمرده بود با کمال آرامش گفت: دست و پاچلفتی!!! منم گفتم مرسییییییی.
ثبت احواله داریم؟
دزده داریم؟
آدم بی هویته داریم؟
رفیقم نشتسه کنارم، میگه فیلم رو دانلود کردی؟؟؟
میگم: آره
برگشته میگه "با معنی" دانلود کردی دیگه ... :|
منظورش "زیرنویس" بود طفلی
من :|
دانلود:|
رفیقم خودش:|
زیرنویس:|
فیلمه :|
سر جلســــــــــــه امتـــــــــــــحان یه دخــــــــــتره بغـــــــــل دســــــــته مـــــــن نشســــــته بـــــود قیافــــــــش از اون درس خونا نــــــــشون می داد ، گفتـــــــــم لااقـــــــــــــل ۲۰ نگیـــــــــــرم ۱۷که رو شـــــــاخشه خلاصــــــــــه کــــــــلی باهاش هماهــــــــــــــنگ کـــــــردم که بهــــــــت علامـــــــــــت دادم چـــــــــــطور برســـــــــــونو ایــــــــــن حرفا !
هیچـــــــــــــی دیگــــــــــــــه تا برگـــــــــــها رو اوردن دیـــــــــــدم بلــــــــــــند شد برگـــــــــــــه هارو پخــــــــــــش کــــــــرد و گفــــــــــــت بچها سرتــــــــــون تو بــــــــــــــــرگه خودتـــــــــــــون باشـــــــــه!:))
امروز صبح ساعت پنج ونيم
قبل از رفتن به دانشگاه گفتم يه دوشي بگيرم از حموم كه اومدم بيرون مامانم منو ديد اومد دستاش را گذاشت رو صورتم و پيشونيم رو بوسيد منم با خودم گفتم پسرش را اصلاح كرده و مرتب ديده خوشش اومده ديگه ، بعد دستاشا برد بالا گفت خدايا شفاش بده منو ميگي به معناي واقعي كلمه هنگ كردم .
اختصاصــی شِــــــــــــرِِک!
چن وخ پیــــش روم به دیــــــــــــوار گــــــــــــلاب به روتـــــــون توی خیابــــــــون دســـت شویی داشتم شـــــــــــــــــــــــــدید، رفــــــــتم توی یه توالــــــــت عمومــــــــی، شـــــــلوغ بود، به نفر جــــــــلوییم گفتم: آقــــــا میشــــــه من اول بـــرم کارم زیاد نیست زودی مـــــــــیام.
طــــــــــــرف یه نگـــــــاه بهــــم کرد و گفــــت: نکــنه فکــــــــــر کردی من مـــــــی خــــــــوام بـــــــــرم اون تو بســــــــــــتری شم؟!
دیــــگه الان مــردم همه فیسبوکی شدن حـــــــرف ک باهاشون مــــــــــیزنی جــــوابا تو جیبشونه در میارن،کـــــــف کنی،والاااااااااااا
امروز سر كلاس دفاعي نشسته بوديم.كسي هم كه گوش نمي داد همه داشتن حرف ميزدن حتي خود معلم عاغا يه لحظه من احساس كردم يه صداهاي عجيب دار از يه جاي كلاس بلند ميشه كم كم همه ساكت شدن ديديم صداي angry birds!فقط عاشق وحدت كلاسيم هيچ كسي به رو خودش نياورد كسي هم كه داشت بازي ميكرد هميشه تو اين موقع ها سر و صدا ميكرد خودشم عين گچ فقط داشت جلو رو نگاه ميكرد بعد 5مين سكوت مطلق همه رسيدن به طبقه پايين كه دفتره(به دليل گاز زدن بيش از حد كف كلاس)
فقط خدا ايم معلماي پايه رو از ما نگيره كه هيچ وقت آدمو لو نمي دن
به افتخار همه معلماي با مرام بكوب اون لايكو
اختصاصــی شِــــــــــــرِِک!
یادش بخیر....
بچه که بودیم، گیر می دادیم که ببرمون پارک. بعد می بردنمون پارک به جای بازی کردن، بابام یک گوشه پارک پتو پهن می کرد به زور می گفت بگیرین بخوابین!!!!
آخرین مطالب طنز
داستان طنز کلاه فروش و میمون
شعر طنز / فقدان همسر
شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران
مکالمه مرد و زن /طنز
شعرطنز / خانهی ما
مجرمان شیک پوش زندان مهران مدیری را در سریال در حاشیه ببینید! + تصاویر جدید
11 سال رانندگی معکوس این مرد +عکس
واس ماس از زبان جواد رضویان / طنز
شعر طنز / زن گرفتن …
واکنش جالب مهناز افشار با دیدن کنار کاریکاتور خود +عکس
معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
"جناب خان" ممنوع التصویر میشود؟
علت دروغ گفتن مردها (آخر خنده)
اصول جالب شوهرداری به روایت فورجوک !
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 29221
کل بازدید: 512272163