چند روز پیش یکی از بچه ها سر کلاسم خوابیده بود پشت سریش تکونش داد گفت پاشو پمپ بنزینه! منم دیدم این همین جوری بخواد بخوابه روش زیاد می شه گفتم پاش بیا اول کلاس بشین روی زمین. اومد چارزانو نشست برگشت به بچه ها گفت: ببخشید پشتم به شماست ها!!! همون رفیقش گفت: خواهش می کنم راحت باش شلوار کردی که پشت و رو نداره!
منم که معلم با حال! گفتم یه مثبت به خاطر این تیکه های باحالت بهت می دم کلی کیف کرد
خاطرات خنده دار
******من نه منم بلکه تونم*****
اغا یکی از دوستام با مخاطب خاصش دعواش شده بود هرچی دختره میزنگید جواب نمیداد یهو گوشی رو ازش گرفتم گفتم بزار من جوابش رومیدم منم نه گذاشتم نه برداشتم با یه حالت پریشون گفتم شما بااین اغا نسبتی دارید اینم ترسید گفت شما ..منم گفتم این صاحب خط همین الان تصادف کرده اورژانس بردش بیمارستان فک کنم زنده نمونه لطفا به خونوادش اطلاع بدین بیان بیمارستان...فقط شنیدم دختره گفت مامان ویه جیغ زد...منو رفیقم تا یه هفته میخندیدیمو ....دختره هم منو نفرین میکرد...حالا دیگه بماند که رفتیم بیمارستان از تو ماشین بهشون میخندیدیم...اره یه همچین ادم مردم ازاریم من خخخخخخخخ
*****من نه منم بلکه تونم*******
اغا با مخاطب خاصم قرار گذاشتم دارم میرم سره قرار بابا وایساده تو چشام زل زده میگه کجا خوشتیپ کردی ...منم گفتم با دوستام داریم میریم بیرون توباغ یکی از دوستام...بابامم گیرداده میگه ازتوباغشون یه دوتا نهال نارنگی بیار بکاریم تو حیاط...اخه خدا مرگم بده با این دروغی که گفتم خوووو من الان نهال از کجا بیارم اخه به مخاطبم چی بگم اخه دارم فکر میکنم محو شم بهتره والا بااین بابای مچ گیره حال خراب کنه که داریم اخه پدره من مگه خودت بابات رو نمیپیچوند ها...
*****من نه منم بلکه تونم*****
اغا پارسال بهار دسته جمعی(نه نه نه نرفتیم زیارت خخخخ)رفته بودیم مسافرت تو یه جنگل نگه داشتیم بساتمون رو پهن کردیم ونشستیم چندتا خونواده هم دوروبرمون بودن همه نشسته بودیم یهو خواهرزادم هفت سالشه بدو اومده میگه یه خودکار بدین زودباشین ماهمه مات ومبهوت بهش زل زدیم واسه چی میخوای:-@برگشته میگه جلو جمع مخه دختره رو زدم میخوام شماره بهش بدم
خواهرزادم:-)))))
من:-0
خونواده:-0
اخه یکی نیست بهش بگه خوو بزغاله میخوای مشقاشو براش بنویسی .والا
يكي از دوستان واسم اينو تعريف كردش:
يك مخاطبِ خاص داشتم. خيلي دوسش داشتم. خيلي ناز بود. ٢سال با هم بوديم. يه شب با هم زيرِ بارون قدم ميزديم. هر چي بارون شديدتر ميشد. من از مخاطبم بيشتر زده ميشدم. بالاخره بارون تمامِ آرايششو پاك كرد و چهره واقعيشو نشون داد. اَه حالم بهم خورد. همونجا ازش جدا شدم.
رفتم کافی نت !
به صاحب مغازه میگم
خانوم سرعت کمه!
میگه سرعت چی؟
من: اینترنت!
میگه تو کدوم سایتی؟
من: چهارجوک!
ــ چی؟
ــ فورجوک!
هیچی نگفت! فک کنم سرعت اینترنتم رو کم هم کرد!
رفتم یه جا دیگه!!
عاغا من گوشم شکسته دقیقا مث جمال اوتار سلطانف،کشتی گیر چقر و بدبدن روسی
خلاصه نامزدی دختر عموم بود مام رفتیم اونجا که یه گودزیلا که پسر عمومه هم اونجا بود
پسرخاله بابام ازم پرسید ماشالا کشتی گیر گوشت شکسته..........چطور شکست(منظورش این بود که به زانوی کسی خورد یا........)
اون گودزیلا هم گفت سگ گازش گرفته
یعنی خداشاهده مجلس ترکید
منم دیگه افق کاری نمیکرد آرزو میکردم که بمیرم و روحم بره آسمون و تو عمود محو بشم
خدایا من کِی از دست این گودزیلاها خلاص میشم؟؟؟؟
یه لیوان کوچولو داشتم(هنوزم دارما) شبا یه سیخ میذاشتم توش شربت زعفرون میریختم میذاشتم فریزرمون فردا ظهرش ....
واااای که چه حالی میداد با آلاسکام تو هوای به اون گرمی
یادش بخیر بچه که بودم وسط حیاط یه نخ بلند میبستم به چوب و چوب و اهرم میکردم زیر یه سبد زیر سبدم پر از گندم.............. ساعت ها در انتظار یه گنجشک
هیییییی بچگی
داداش گودزيلام (٣ سالشه) نشسته پاي كامپيوتر داره بازي Darksiders2 ميكنه
بهش ميگم پاشو منم يكم بشينم بازي كنم
ميگه:نه من ميخوام بازي كنم تو برو كارتونتو نگاه كن
يه لحظه به سن و عقل خودم شك كردم
ابتدایی که بودم هر موقع معلم خودکار میخواست سریع بهش میدادم
فکر میکردم اگه با اون برگه ها سریعکنه منم دفعه ی دیگه باهاش جواب بدم نمرم 20 میشه
خخخخخخخخخخخخ ...... هعععععععی کودکی یادت بخیر....
نخند خب کوچیک بودم دیگههههه
چشمت روز بد نبینه ... یه روز ما فهمیدیم خواهرمون پشت در داره در میزنه گفتیم بترسونیمش
در رو که باز کردم پریدم جلوش گفتم پخخخخخخخخخخخخخخخخ
وای خواهرم که تنها نبود کل دوستاشم همراش بودن همه ترسیدن در رفتن منم بدتر از آب شدم رفتم تو زمین .
دیگه تا عمرم باقی هست هنوز دیگه نرفتم در روز باز کنم
الانم دارن در میزنن من برم یه پخ دیگه برم بعد از سالها ببینم چی میشه؟
دو سه سال پيش بود كه بابام بهم گفت بيا كشتي بگيريم منم گفتم باشه، تو خونه شروع كرديم كشتي گرفتن يهو بابامو خابوندم زمين به داداشم گفتم بيا بزنش كه اي كاش نگفته بودم داداشم به خاطر اينكه كشتي كج زياد دوست داشت رفت بالاي مبل با زانو پريد رو بابام(وزن حدود ٣٠ كيلو از ارتفاع ١ متري اونم با زانو) هيچي ديگه دو تا از دنده هاي بابام فرو رفت و تا ١ماه خونه نشين شد و دهنمان را...
و در آخر بايد بگم بله داداشم دهه هشتاديه.
آقا من تو عید یه پست فرستادم که به دلم افتاده که امسال سال خوبیه از این حرفا که تاییدم نشد حالا فرتو فرت داره زلزله میاد یععععنی به نظرتون من چشم زدم عایا؟؟؟؟
یععنی حتی خانم صادقی هم خبر داشته که میخاد زلزله بیاد که پستمه تایید نکرده!!!
راستی زلزله های بوشهر هنوز هم میاد. دیشب 6/2/ 2تا زلزله اومد.
یعنی قشنگ چش زدما!!!
[[[mehdi]]]
امروز سر کلاس به استاد حسابرسی مون گفتم:
آقا میتونیم بریم بیرون
گفت:باشه
بعد زل زدم تو چشاش
گفت چرا نمیری?
گفتم فقط میخاستم بپرسم ببینم میشه یا نه
با لگد پرتم کرد بیرون
:))
بچه ها هم که داشتن میز و تخته رو گاز میگرفتن :))
آخرین مطالب طنز
داستان طنز کلاه فروش و میمون
شعر طنز / فقدان همسر
شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران
مکالمه مرد و زن /طنز
شعرطنز / خانهی ما
مجرمان شیک پوش زندان مهران مدیری را در سریال در حاشیه ببینید! + تصاویر جدید
11 سال رانندگی معکوس این مرد +عکس
واس ماس از زبان جواد رضویان / طنز
شعر طنز / زن گرفتن …
واکنش جالب مهناز افشار با دیدن کنار کاریکاتور خود +عکس
معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
"جناب خان" ممنوع التصویر میشود؟
علت دروغ گفتن مردها (آخر خنده)
اصول جالب شوهرداری به روایت فورجوک !
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 34511
کل بازدید: 512466301