تاریخ انتشار : ارديبهشت 1392
يكي از دوستان واسم اينو تعريف كردش:
يك مخاطبِ خاص داشتم. خيلي دوسش داشتم. خيلي ناز بود. ٢سال با هم بوديم. يه شب با هم زيرِ بارون قدم ميزديم. هر چي بارون شديدتر ميشد. من از مخاطبم بيشتر زده ميشدم. بالاخره بارون تمامِ آرايششو پاك كرد و چهره واقعيشو نشون داد. اَه حالم بهم خورد. همونجا ازش جدا شدم.