دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

خاطرات خنده دار

  35784

یادش بخیر..کلاس اول راهنمایی یه معلم داشتیم همش بهمون میگفت:خاک تو سر بغل دستیاتون..!!
منم همیشه خوشال بودم ک هوای منو داره ب من چیزی نمیگه:-|
مرتیکه ی کوتوله ی کچل قناص 32 کروموزمی :(
ببخشید دیگه تو دلم مونده بود :|

  35775

آقا سالها پیش که تازه کامپیوتر خریده بودیم هنوز یه copy و paste ساده هم بلد نبودیم این داداش ما نه اینکه خیلی وارد بود!!!! گرفته میخواد آهنگ رایت کنه!!! حالا ببین چطوری: گرفته آهنگو copy زده بعد اومده تو درایو رایتر paste زده بعد چه هنر و مهارتی از خودش پیاده کرده که یه دفه دیدیم یه صدایی از رایتر اومد دیدیم که سی دی تو رایتر خورد شده بود هرکدوم از تیکه هاشم در حد یک نانومتر!!! حالا کف کردن ما از این کارش به کنار، مونده بودیم که این چقدر اعتماد به نفس داره که داره سی دی رایت میکنه!

  35761

هر وقت مهموني ميگيريم اعضاي فاميل همه دور هم خونه ي يكي از بستگان جمع هستيم.يكي از فانتزيهاي من و پسر عموها و پسر دايي و ..... دور سفره ميشينيم و براي تعارف يه همچين مراسم قشنگي رو اجرا ميكنيم:
بغلي بگير ، چيو بگيرم ؟ اين سالاده رو ، چكارش كنم؟ بده بغلي. و به اين صورت تا نفر اخر

  35760

دیروز کلاسم تموم شد اومدم سوار ماشینم شم دیدم 2 تا از دخترای دانشگاه پیش ماشینم وایستادن یکیشون داره تو آینه نگاه میکنه آرایششو درست میکنه ، یه ذره اونورتر وایستادم دیدم یه دفه دوستش منو دید گفت مهسا ماشینو که پارک کردی حالا بیا بریم دیگه!!!
مهسا دست کرد تو کیفشو گفت باشه فقط نمیدونم سوئیچ رو کجا گذاشتم!!!
من داشتم شاخ در میاوردم عجب فیلمی بازی میکردن، دزدگیر ماشینو زدم رفتم سوار شدم دیدم هردوتاشون قرمز شدن دارن میرن گفتم مهسا خانم کارم تموم شد ماشینتون میارم میزارم سر جاش.

  35758

ی گودزیلا(خواهرزادم)سه ساله دارم انگشتش بریده اومده ب من میگه بیاخونش رو بخور؛اخه فسقلی مگه من خونخوارم؛

  35757

بزرگترین دلهره زندگیم اینه که
تو مهمونیا وقتی دارن بشقاب ته دیگو دست ب دست میچرخونن ب من نرسه!

  35756

چوب جاروی هری پاتر تو حلقم اگه خالی ببندم: تولدم بود دارم به ترتیب دارم کاغذ کادوها رو بازشون می کنم:
بابام:ی گوشی اکسپریا روش نوشته :200 بهت بدهکار بودم,الانم 200 تومنشو من دادم بقیه قسطاشو باید خودت بدی صداشو در نیار ,بخند
مامان:100 تومن پول با ی کاغذ:عباس اینو الکی گذاشتم جلو مهمونا آبرو ریزی
نشه,خرجش نکنیا پول برق و گازه الانم تابلو نکن بخند)من!!!
خونواده عمه:ی ظرف شیشه ای آجیل خوری(وااای عاشقشم!)
خونواده دایی:ی دست پارچ ولیوان خارجی(اینجا که رسید قلبم تیر کشید)
داداشم:دسته پلی استیشن(واسه خودش گرفته بود گوسفند)
خونواده عمو:ی ساعت دیواری با 50تومن تراول( ساعتو زدن پذیرایی پوله
هم تقلبی از آب درومد)
خاله:اتوی برقی(=واجبتر از نون شب برام!)
دایی : آبمیوه گیری(=قلبم,جیگرم,
مایه حیات!)
مام بزرگ:ی ماچ آبدار(صورتم خیس شد,دندون مصنوعیاش هم افتاد تو لباسم)
بابزرگ: ی پس گردنی با جمله ی"کره خر" مرد شدیا!
هیچی دیگ امسالم گاز و یخچال بیارن جهیزیم کامل می شه ایشالا!!!

  35734

امــــروزتــو تــاکــسـي ســوار شــدم ديــدم يــه دخـــترِ کنــارم داره بــا تلـــفن مــنـتِ دوسـتـشــو مــي کشــه که براش يه ســوالِ انتگـــرال رو حــل کنــه..!!!!!
دوســـتشـــم از اونور هــــي ناز مي کرد....
مــنم کــه فــردیـن بــازیــام گــل کــرده بــود باز
ســوال رو از زير دســتِ دخدرِ کشــيدم
براش حل کـــردم دوبــاره گذاشـــتم رو پاش!!!!!!!!
از ذوق زدگــي مـونـــده بود دقــيقــا بايد کـــدوم ناحــيه صــورتمــو بوس کــنه :))

  35713

يادتونه چند روز پيش پست گذاشتم يه دختري تو حياط دانشگاه پولش افتاد گفتم خانوم پولتون افتاد گفت خر خودتي :| منم ورش داشتم رفتم شارژ خريدم :))
امروز گيرم آورده بود ميگفت پول منو بده =))

  35712

عصری تو راه برگشت خونه یه راننده داف BMW 630i زد بغل صدام کرد گفت:
ببخشید من میخوام برم کامرانیه
گفتم:خوب کاری میکنی شما،اتفاقا خیلی جای با صفا و اهل حالیه،برو خدا به همرات... دلشو گرفته بود داشت میخندید!!!
آخرشم بدون اینکه آدرسو ازم بپرسه گازشو گرفت رفت :|

  35709

یک روز صبح سوار سرویس دانشگاه شده بودم چون خونه ما تقریبا تو ایستگاه اول سرویس دانشگاه ست سرویس خلوت بود
منم حوصله ام سر رفته بود گفتم پس برم بشینم با راننده حرف بزنم خلاصه پا شدم رفتم نشستم بغل راننده شروع کردم به حرف زدن بعد از دو دقیقه راننده رو کرد به من گفت امروز اعصابم خورد هست حال حرف زدن ندارم منم ضایع شدم برگشتم ته سرویس نشستم وسط ها راه یک گروه دختر سوار شدن دیدم یکی از دختر اومد نشست بغل راننده و شروع کرد به حرف زدن من منتظر بودم که راننده ضایعش کنه دیدم راننده تا بیخ نیشش بازه و تا اخر مسیر همینجور ی یک کله حرف زدن مردک از اون ریش و موهای سفیدشم خجالت نمیکشید واقعا چی میشه گفت دانشجو مملکت رو ترور شخصیتی میکنی:D

  35699

یادش به خیر دوران ابتدایی
خدا خدا میکردم زود زمستون شه برم از بوفه چوب شور بخرم بذارم کنج لبم چند دقیقه بعد با دو انگشت برش دارم و یه هاااااا بکنم بخار از دهنم بیاد بیرون خر زوق بشم! اینم رویا های ما....

  35691

دارم با دختر دایی 1سالم بازی میکنم:
_درسایی سللللام قلبونت بشه داداشی
درسا:قوولو قمقو (با خنده)
_مامان نگاه کن داره بازبون خودش جوابمو می ده و می خنده.
مامان:آره تعجبم فقط جواب تورو میده باما حرف نمیزنه.
_درسایی می آی با داداشی بریم دد قاقا بخرم؟
درسا:قوووللووو قممقو(با خنده زیاد)
_ قلبون اون خنده هات بشم که انقد منو دوس داری تو جیگرررم
درسا:قووولو قمممقو قیق("""")
زنداییم:عباس ناراحت نشو ولی از همون اول داره بهت میگه "برو گمشو" اسکلت کرده داره می خنده!
هههههی روزگار ,الان دوروزه قرصای افسردگی مصرف می کنم.
حساب کردم تا سه ماه دیگ گاز گرفتن یاد می گیره تا ی سال دیگ خوردن آدما,تازه چون دختره اینقد دیر حساب کردما.اسم این نودیا رو چی بذاریم؟

  35688

پشت چراغ قرمز طرف شیشه رو زده پایین میگه ببخشید مستقیم از کدوم ور باید برم :|

  35687

تـوی مـتـرو ایـستـاده بـودم ، دو نـفـر اومـدن کـنـارم وایـسادن ، خـیــــلی هـم خـوشـمـزه و بـانـمـک بـودن ! خـیـلی هم حـرف مـیـزدن! یـهـو یـکیـشون واسه خودشـیـریـنی و پـیـدا کـردن سـوزه خـنده بـرگشـت بـه مـن گـفت : آقــا بـبـخشید شمـا حـشره کش زدیــن بـه خـودتـون؟!! مـنـم نـه گـذاشـتـم نـه بـرداشـتـم بـرگـشتـم با صـدای گـفـتـم : اوه یـعـنـی انـقـد قویــّـه ؟ الآن شـما داریـن مـیـمیــریـن؟!
یـارو یـه چـند ثـانـیـه مـکث کـرد ، قـضیـه رو گـرفـت و ایـستـگاه بعـدی پـیاده شـد و الـفـرار!
نـمیـدونست مـن تـو 4جوک بـزرگ شدم خـودم آخـر تیـکـه اندازی ام! ;)