تاریخ انتشار : آذر 1391
عصری تو راه برگشت خونه یه راننده داف BMW 630i زد بغل صدام کرد گفت:
ببخشید من میخوام برم کامرانیه
گفتم:خوب کاری میکنی شما،اتفاقا خیلی جای با صفا و اهل حالیه،برو خدا به همرات... دلشو گرفته بود داشت میخندید!!!
آخرشم بدون اینکه آدرسو ازم بپرسه گازشو گرفت رفت :|