دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

فک و فامیله داریم

  28223

این داستان مربوط میشه به 11 سال پیش: 
پسرخالم وقتی 5 سالش بود یه جوجه ی بامزه خریده بود یه بار رفتم خونشون دیدم با یه دستش سر جوجه رو گرفته با اون یکی دستش هم پاهای جوجه رو گرفته داره میکشه بهش گفتم: چیکار میکنی؟؟؟ گفت : خیلی کوچیکه میخوام قدش بلند بشه!!!
من o:
جوجه :(
پسرخالم :)) 

  28221

من: مامان امشب چی بخوریم؟
مامانم:خب معلومه دیگه غذا!!
من:نه منظورم اینه که چی داریم؟
مامانم:شام
من:یعنی تو غذا چه چیزایی هست؟
مامانم:چیزای خوششششششمزه
من :|

  28207

رفته بودیم روستای حومه تهران هفته پیش خونه عمویٍ شوهرخالم! عروسی داشتن،آقا منو پسرخاله هام تیپ زده بودیم با پسرعمو شوهرخالم رفتیم روستاشونو نشون بده از بالا پشتٍ بومو درو دیوارم دختر بود که مارو دید میزد مام خندمون گرفته بود تانک!
یه دفعه یه گله گوسفند داش میومد طرفمون من خودمو گشیدم کنار که کثیف نشم، آقا یه بزٍ دماغو عطسه کردش آبٍ دماغش پاشید رو شلوارٍمن! همه زدن زیرٍ خنده! هیچی یکم جلوتر رفتیم یه جا آب جمع شده بود غازا و اردکا داشتن آب تنی میکردن تو آب گل! یه دفعه یه غازٍ 30کیلیویی بال زد بال زد زارت افتاد تو بغلٍ پسرخالم ! یعنی بگم تا رسیدیم خونه دل و رودَمون پاره شد از خنده دروغ نگفتم!
فک و فامیلٍ داریم تو روستا خداییش مثلاً تیپ زده بودیم!!

  28194

داداشم5سالشه میره مهدکودک ! یه روز برگشت گف؛ امیر اگه یه دخترٍ بهت کیکشو بده بعد تو بهش بگی خودت داری با احساساتش بازی کردی؟؟
من؛ چطو مگه ایمان؟؟
ایمان؛ آخه دخترا همیشه میان به من کیک میدن ! منم برا خودمو نمیخورم دیگه، یکیشون اومد بهم کیک بده پسش زدم!!!!!! دوستام میگن عاشقم شده!! حالا واسش ناراحتم برم کیکشو بگیرم فردا؟؟
من؛ آره ایمان از دستش نده حالا از کدوم کیکا بود؟؟
ایمان؛ رولت!! ولی من واسه کیک نمیخوامش!!!
یعنی از وقتی باهام دردو دل کرده رفتم تو فکر و خیال!
ما تو این سن و سال چه غلطی میکردیم؟؟
ههههههعی دنیا آخرتمو گذاشتی تو فرغون!
داداشٍ عاشق پیشه اس دارم من؟؟

  28188

آشپزخانه ی ما :
- مامان امشب قرمه سبزی درست کن!
- چه خبرته ؟ یه ماه قبل برات پختم! دم به دقیقه که قرمه سبزی نمیخورن...
- مامان امشب شام چی داریم؟
- کوکو سیب زمینی!
- وای مامان دیشب کوکو خوردیم که؟!
- اولاً دیشب نبود و پریشب بود ، دوماً اون کوکو سیب زمینی با لوبیا بود و این کوکو سیب زمینی خالیه!!
مامانِ منطقیه من دارم؟!

  28181

داشتیم دونگ یی میدیدیم!
اون قسمتش بود چانگ سو تازه از تبعید اومده بود پسر رو نجات داد میخواستن حلق آویزش کنن!! اولش قیافه چانگ سو معلوم نبود! بعد مامانم؛ عهههههه شمشیرخان اومده!!
یعنی منو داداشمو بابام پهن شدیم رو پارکت!! خودشم زده زیرٍ خنده!!
حالا بماند به ندیم هان میگه ندیم خان!!
مامانٍ باحاله دارم من؟؟

  28162

خواهر زادم فسقلیه.بهش میگم منو بیشتر دوس داری یا دونگ یی؟
میگه دایی میشه بری با دونگ یی ازدواج کنی بشه زن داییم؟اونوقت چون اون زنته دوست دارم.
میگم امپراطور شوهرشه ها،میکشتم.
میگه اون که فیلمه،ولی ولش کن حیفه دونگ یی زنت شه.از دسته تو سکته میکنه.باید زن جومونگ بشه.
کلا موندم چقدر دوسم دارن همه.
فقط من :’(

  28152

پسرعمه بنده ٢٤سالشه قد١٩٢ وزن١١٧كيلودانشجوي ترم شيشم پزشكي دانشگاه شهيدبهشتي. رفته بود سفرحج دانشجويي ميره سوارهواپيماشه باراولشه ميبينه كف هواپيماموكته كفشاشودرمياره ميره داخل. اون ازدخترعموي حيوان نما! اينم ازپزشك آينده ما. من برم خودسوزي ديگه تحمل اين خاندان فسفري روندارم. والا

  28151

باباي من هرخواننده اي سنتي،پاپ،رپ،متال،جاز،راك هرچي باشه فرقي نداره به همشون ميگفت حسين تهي. الان هركي ميكروفون دستش باشه حسين تهيه.
باباي موسيقي دانه دارم؟

  28147

یه همسایه داریم پشت شیشه ماشینش یه جمله معروف از (آریو برزن)نوشته..داداشم از دانشگاه اومده خونه باهزار تعجب میگه بابا این همسایه پایینی که انقدر رودارن (آریو برزن)ین هااااا!!!!
بابا::-o من::| آریو برزن::-o استاد دانشگاه::| همسایه پاینی:0:) داداشم::-B

  28122

سشوار خراب شد، پدر محترم و برادر گرامی با اعتماد ب نفس 1000 نشستن تعمیرش کردن،
دستشون درد نکنه، درست شد،
فقط نمیدونم چرا ی مشما وسیله ی اضافه از توش در آوردن!!!!!
:-o

  28108

پارسال میخواستم لپ تاپ بگیرم تو خونه بحثش بوذ یهو مامان بزرگم گفت وااااااا مادر مگه لبت چشه به این قشنگی میخوای تابش بدی؟؟
من::-o

  28104

دیشب تولد داداشم بود همه خونه ما بودن یه دفعه مامان بزرگم گفت مبینا دین گو کی شروع میشه؟تعجب کردم گفتم چی مامانی گفت همون یانگوم دیگه گفتم یانگوم چند سال پیش میداد یه دفعه از اون طرف داییم داد زد گفت بابا همون دون سو دیگه فهمیدم همون دون گی و چان سو خودمونو میگن کلا فامیلای یا حالی داریم

  28091

سه تایی نشستیم داریم جوک می خونیم آخری سرشو آورده تو دهن ما،خسته شده؛ میگه صندلی را بکش اونورتر ماهم ببینیم، گوش نمیدیم بهش، با 20 کیلو وزن بزور صندلی دوتامونو که سرهم 200 کیلو وزن داریم هل میده کنار؛ مانیتورو چرخوندم گفتم بیا همش مال تو
اینم فاملیه ما داریم

  28088

بابام از سركاراومده ميگه امروزدخترهمكارموديدم شبيه مارمولك بود هيكلشم عين توبود.....
يني اين مادرپدرا ادمونا اميد ميكنن
باباي من دارم؟