تو همیشه به من می گفتی ،
اگر میتونستی پرواز کنی هرگز به زمین بر نمی گشتی،
چه سخت است، دلباختن به کسی که همیشه چشم به آسمان دارد!!

دیری چشم انتظار نسیم
و امروز،
اینک برگ ها فرو ریخته اند!!

همیشه توی این فیلمها وقتی میگفتن هر سلامی یه خداحافظی داره و لحظه ی خداحافظی خیلی سخته و ازاین چیزا....همیشه مسخرم میومد میگفتم برین بابا با خودتونو لحظه ی خداحافیظیتون....ولی حالا که دوستم داره ازم خداحافظی میکنی ومیره واسه دو سه ماه....
حالا میفهمم که واقعا سخته...."لحظه ی خداحافظی"

گاهی دلم میگیرد،گاهی نفسم...
دلم از ندیدنت،
نفسم با دیدنت

گاهی دلتنگیت به یه جایی میرسه که دردو فشارو تو سینت حس میکنی سرتو میبری رو به آسمون وتو دلت اسمشو داد میزنی!!!
فقط اونایی میدونن چجوری میشه تو دل داد زد که این دردو حس کردن...
انقد صدای فریادت بلنده که فکر میکنی حتما شنیده..
جالب اینجاس تا صبح یه چشت بیرون پنجره رو دید میزنه یکی هم اف اف رو میپاد...

ثانیه ها ....
دلتنگی مرا از فاصله ای به وسعتِ آسمان
فریاد میزنند....

کاش امروز را...
لحظه ای....فقط لحظه ای....
در کنارت بودم....
کااااش.....

مــــــــــرا به تَخــــتـَـــ ببنــدیـــد...
و سیگـــاری برایــــــــم روشــن کنیـــــــــد..
و تنهــــایم بگـــذاریــــــــــد!
هــــرچقــــــــــدر هم نــــالیــــــــــدم و فریـــاد زدم به سراغــ ـــم نیاییـــد...
من دارم او را تَرکـــــــــــــ می کنـــــــــم ....!

آینـ ـه ی اتـ ـاقم
را با آینـ ـه اتـ ـاقت عـ ـوض
میـ ـکنی؟؟!
این که فقـ ـط مـ ـن را نـ ـشان می دهـ ـد...

ادم خوب قصـــــــــه های مـــن

دلـــــتنگـــت شده امــــــــــ...!!

حجــــــمش را میخـــــــواهِِِِِِِِِِِِــــــــی....؟؟

دنیــــــــــــــا را تصـــــــــور كن.....!!!♥♥♥

اِمـــ ــروز ، بـا تَمـــامِ دُنیــــــــــا قَهــرَم . . .

امّـ ــــا ، ، ،

تــــو صِـــدایم کنــــی

بر می گــــــردم..!!

بر سنگ قبر من بنويسيد خسته بود
اهل زمين نبود نمازش شكسته بود
برسنگ قبر من بنويسيد شيشه بود
تنها از اين نظر كه سراپا شكسته بود
بر سنگ قبر من بنويسيد پاك بود
چشمان او كه دائماً از اشك شسته بود
بر سنگ قبر من بنويسيد اين درخت
عمري براي هر تيشه و تبر دسته بود
بر سنگ قبر من بنويسيد كل عمر
پشت دري كه باز نمي شد نشسته بود

آدم از یه جایی به بعد دیگه حالش خوب نمیشه....

دلم واسه اون روزایی که نقشه می کشیدم تا به یه بهونه ای برم بیرون و بتونم ببینمش تنگ شده.....زیر درختا سرشو میزاشت رو پاهام و به چشام خیره میشد میگفت این چشارو از کجا آوردی که اینجوری آدمو اسیر خودشون می کنن؟؟؟؟ ولی حالا..... همه ی یادگاریامونو برد زیر همون درخت چال کرد.... گفت اونا جاشون زیر خاکه!!!!!

اینکه عاشقش باشیو ندونه یه دردی داره ، اینکه عاشقت باشه و تو نخوایشم یه دردی داره ، اگه بگه عاشقت و خیانت کنه اینم یه درد داره... ولی خدا نصیب هیچکدومتون نکنه که هر دو عاشق هم باشیدو بدون هم بمیرید ولی تقدیر نخواد کنار هم بمونید... اینکه بدونی الان که از دلتنگیش گریهات خشک شده اونم داره از دلتنگیت آتیش می گیره ولی نمی تونید بغل کنید هم دیگرو... ایشالا هیچوقت دردشو نکشید

پر گشوده ای برای رفتن

برو

به خدا می سپارمت

آمدنت خون تازه ای بود در رگ عشقم

و رفتنت حفره ای در قلبم

ولی من می مانم

در انتظار لحظه پایان تنهایی

اما نه آمدنت جریان زندگی در تن خسته ام داشت

و نه رفتنت پایان جریان زندگی

برو ولی بیاد داشته باش

لحظه های کنار هم بودن را

و من تو را هر لحظه در برابر چشمانم خواهم دید

دلم را بیدار

خنده ای برلبانم

بخدا می سپارمت

اما

خاطراتت،صدایت را تا همیشه و همیشه بیاد خواهم داشت