چقد سخته هرشب قبل خواب به خودت قول بدی دیگه براش اشک نریزی،بخوابیو طبق معمول خواب اونو ببینی صبح که بیدار میشی و جای خالیش رو حس میکنی تازه یادت میافته همش خواب بود و دوباره اشکات گونه هاتو خیس میکنه و میشی یه آدم بدقول...

بر كه ميخندد فسون چشمش اي افسون ؟
وز كدامين لب لبانش بوسه مي جويد ؟
پنجه اش در حلقه ي موي كه مي لغزد ؟
با كه در خلوت به مستي قصه مي گويد ؟
تيرگي ها را به دنبال چه مي كاوم ؟
پس چرا در انتظارش سخت بيدارم ؟
"در دل مردان كدامين مهر جاويد است ؟"
نه ... دگر هرگز نمي آيد به ديدارم ...
"فروغ فرخزاد"

امروز تو خیابون داشتم راه میرفتم ...ساعت ها بی هدف
رسیدم ب یه پارکی نشستم تو الاچیق
به موزیک گذاشتمو داشتم خاطراتو مرور میکردم
دقیقا تو همون پارکی ک پاتوقمون بود
همون اهنگی ک عاشقش بودیم
"این عشقه..تو وجودت توی جونت... خونه کرده...دل دوباره....بیقراره....."
اشکام دونه دونه میومد
سیگارمو روشن کردم
ی پک عمیق...دو پک عمیق و یهو صدای هق هق گریه هام
یه پسری از جلو الاچیق هی میرفتو میومد
برداشت گفت :دوره اخر الزمون شده دخترام سیگار میکشن
هیچی نگفتم...گفتم ما ک از همه خوردیم...اینم روش
بازم رفتو اومد گفت: مثلا میخوای چیو ثابت کنی
پا شدم رفتم سمتش....دستشو گرفتم اوردم نشوندمش تو الاچیق
بهش گفتم حرف نزن....هیچی نپرس....هیچی نگو...فقط گوش کن...
بهش گفتم اونیکه براش میمرم چطور منو ول کردو رفت
دیدم بغض کرد خیلی ناراحت شد
یه دستمال بهم داد گفت ابجی منو ببخش درموردت بد قضاوت کردم
دلم ب حال خودم سوخت....
کاری ک "اون " باهام کرد اشک ی پسرو دراورد
یعنی 1% هم فکر منو نکرد؟؟؟؟

غيرت كجاست ؟!
زماني كه معشوقت از تجاوز تنهايي رنج ميكشيد
به جاي دركش ... تركش كردي ......

یه دیقه سکوت واسه داداشمون طاها و خیلیلا که دردشون اینه
اوناییم که مشغول تایپن یه دیقه تایپ نکنن ...
لطفا ...

به خدا وقتی میام تو این قسمت دوس دارم های های گریه کنم ولی چه کنم خدا نمذاره گناه کاراش سبک بشن.
اقا طاها،لیندا خانوم،رها خانوم،اقا کیان و اقا مهران و همه ی اونایی که مثل شما یه زخم خورده رو قلبشون،از خدا میخوام فقط بهتون صبر بده.خداییش من فقط با خوندن این پستا تا دم مرگ میرم خدا به شماها صبر بده که تجربش کردین

یاد تو حسه قشنگی ست که دردل دارم،چه تو باشی چه نباشی "نگهش میدارم"

برایD$D$D
من از رو همه لذتهایی که دیگه نداری و ویژه هات فهمیده بودم
مخاطب خاصت محرمت بوده
چون از حرفات میشه حس کرد که چقد احساساتت پاک پاکن!
و این یعنی "عشق واقعی"

بخش تنهایی 4 جوک ینی همه چی ...
یه آهنگ غم بزاری بعد بیای این بخش ینی آدم دیوونه میشه ...
پستای بچه هارو که میخونی میفهمی که تنها تو این دردو
نمیکشی اینجا همه همدردن ...
گاهی وختاام اصن اینقد محو بعضی از پستای بچه ها میشی
که اصن غم خودت یادت میره ...
یادت میره که چطور لهت کرد که هنوزم جاش درد میکنه !!!

مثه من به غصه نداری تو عادت×من از تو نمیخوام دلیل و بهونه×گناهی نداری همینه زمونه×تو نیستی به قلبم جوابی بدهکار×منم که اسیرم تو نیستی گرفتار×برو موندنت رو به اصرار نمی خوام×نه هرگز من عشقو به اجبار نمی خوام×هنوزم عزیزم دلت نازنینه×دیگه نیستی عاشق حقیقت همینه

ویژه برای خواهرم raha21
خیلی سخته می دونم ولی هر اتفاقی که افتاد بزار به پای سرنوشت
خواهر گلم من عشقمو دوست داشتم وقتی که گفت کسی دیگه رو دوست دارم گفتم باشه من میرم تا به اون برسی.
برای رسیدن بهش از همه چیزم گذشتم.از خانوادم از کارم از دوستام از ... ولی آخرش چی شد.اون رفت
می خواستم خودکشی کنم ولی وقتی دیدم خیلی مثل من هستند و شاید بدتر از من با خودم گفتم میمونم و با زندگی می جنگم .
عروسی آمیتیس(عشقم) جلوی چشام بود.تنها کاری که کردم یه دسته گل بزرگ با یک گردنبند براش فرستادم.
وقتی به من پیشنهاد دوستی داد بهش گفتم من نمیتونم یعنی اهلش نیستم یعنی نمیتونم عاشق بشم ولی گفت عاشقت می کنم.
عاشقم کرد خیلی سخت ولی خودش عاشق دیگری شد.
دل کندن از کسی که دوسش داری خیلی سخته ولی سخت تر از دل کندن این که تمامی پل های پشت سرتو خراب کرده باشی و اون وقت می فهمه که چه اشتباه بزرگی کردی .
خدا کنه همه عاشقا به هم برسن.

مینویسم:
برای اینکه بتونی ذره ای از بدبختیامولمس کنی
برای اینکه بتونی باورم کنی تنهاییم رو حس کنی اشتباهایی که من کردمو انجام ندی
بعضی وقت ها آدما از روی احساس کارهایی انجام میدند که زندگی رو میبازنند خودشونو اطرافیانشون رو اذیت میکند
مثل من با لج بازی هام فکر میکردم همیشه حرف خودم درسته و هرکی ام با هام مخالفت کرد رو دشمنم فرض میکردم
یه آدم مغرور و تخس بودم ولی حالا پشیمون تر از هر موقعه ای.
میدونم با مرور خاطراتم هیچ چیزی عوض نمیشه
یه راز تو سینم دارم که وقتی اونو میگم که توی گور باشم چون دیگه نمیتونم به کسی اعتماد کنم
هروقتی که میخواستم به کسی اعتماد کنم از پشت بهم خنجر میزد هر کاری میکرد تا نابودم کنه
برای همین دیگه...................
فقط حرف آخرم اینه:اگه پدرو مادرت حرفی رو میزنند که بر خلاف میلته بدونید صلاحتونو میخواند و ناراحت نشین
و قبل از هر کاری یه خرده فکر کنید شاید کاری که میخوایند انجام بدیند
در قبال اون همه چیزتونو از دست بدین.
Delshekaste751
تنها تر از هرتنهایی

اینجا زمـــــــین استـــــــــــــــــــــــ

جــــــایی که انسان هایش

آرزوهـــــــای یکدیگـــــر را مثل سیگــــــــــــــــار

دود می کــــــــــــــــنند و به هــــــــــــــــوا می فرستند

دیروز در مورد اینکه عشقم پدر شده براتون گفتم و اینکه دیشب تمام مدت گریه کردم
اما امروز فهمیدم که متأسفانه بچه اش مرده به دنیا اومده
منم ناشناس رفتم بهشت رضا) تو شهر ما به این نام هستش(
الهی بمیرم براش طوری زجه میزد که دل سنگ هم آب میشد، طوری بغلش کرده بود و میبوسیدش که دلم ریش میشد
الهی بمیرم که اینقد مرگ عزیزاتو دیدی، پدرت، مادرت، برادرت و حالا پسرت
میگن حال زنش هم خوب نیست، بچه ها تو رو خدا واسش دعا کنین،میگن کسایی که پدر و مادرشون ازشون راضی نیستن دعاشون نمیگیره، منو عاق کردن، شما براش دعا کنین
با من بد بود اما حقش این نیست، بخدا نفرینش نکردم

من به بهانه رسیدن به زندگی. . . همیشه زندگی ام را کشته ام . . .!