گر از جانب معشوقه نباشد کششی...........<<<<<<<<<<<<
کوشش عاشق بی چاره به جایی نرسد.............>>>>>>>>>

خط خطي هاي عاشقانه ي من ...♥
شب وروزم کنار تو ... همش آرامشِ محضه ...
نگو بي من تو آرومي ... که دستام داره ميلرزه ...
نگو بي من خوشي , شادي ... نگو دنياي تو زيباست ...
نگو بى دستاي سردم ... واست آرامش دنياست ...
نگو تنها بشين , ميرم ... نگو از تو پرم , سيرم ...
آخه بىمعرفت بىتو ... جهنم ميشه ميميرم ...
تو که مرگ منو ديدي ... تو که قلبم رو لرزوندي ...
ديگه بسه بيا برگرد ... منو نسپر به نابودي ...
♦•♦•♦•♦•♦•♦•♦•♦•♦•♦•♦•♦
اين از اولين دسنوشته ي من واسه خواهر برادراي گلم ...
منتظر نظراتون هستم تا بعديارو آپ کنم♥
قربونتون برم♥

دست نوشته هاى Tako-tanha
اين دفه که عاشق بشم از عشقم به هيچکى هيچى نميگم . . .
شايد اين دفه "واسه خودم بمونه"
:'(

گریه کردم...گریه کردم...
اما دردمو نگفتم...
تکیه دادم به غرورم...تا دیگه از پا نیفتم....
گریه کردم...گریه کردم...
چه ترانه بی اثر بود...مثه مشت زدن به دیوار...
اولین فصل شکستن...آخرین خدانگهدار...
من به قله می رسیدم....اگه هم ترانه بودی....
صد تا سدو می شکستم....اگه تو بهانه بودی...
اگه هم ترانه بودی...اگه تو بهانه بودي...اگه هم ترانه بودي...اگه تو بهانه بودی...گریه کردم...گریه کردم...
اما دردمو نگفتم....
با تو فانوس ترانه...یه چراغ شعله ور بود...
لحظه ها چه عاشقانه...قاصدک چه خوش خبر بود...
کوچه ها بدون بن بست...آسمون پر از ستاره...
شبا گلخونه خورشید....واژه ها شعر دوباره....واژه ها شعر دوباره...
دست تکون دادن آخر....توی اون کوچه ی خلوت...
بغض بی وقفه ی آواز...گریه های بی نهایت...
گریه کردم...گریه کردم...
اما دردمو نگفتم....
گریه کردم...گریه کردم...
اما دردمو نگفتم....
گریه کردم...گریه کردم...گریه کردم...گریه کردم...
♦•♦•♦•♦•♦•♦•♦•♦•♦•♦•♦•♦
طرفداراي ناصر عبداللهي بکوبن ﻻيکو به افتخار ترانه ي فوق العادش ♥

دسـت در دست ِ سیـگارم...
در خـیابان ها قـدم میزنم و ...
به دنبال ِ کوچـه ی خـلوتی هستم تا از لبانش بوسه ای بگیرم...!
ببین چه زود جـایَت پُر شد!!!

مرسي از همه دوستاي گلم که به من لطف داشتن♥
پس ازين به بعد نوشته هايي که با اسم خط خطي هاي عاشقانه ي من آپ ميشن نوشته هاي خودمن♥
دوستون دارم♥

سلام Hilda جان خوبی خواهر بزرگه؟
چه خبرا ؟
ممنون از اینکه به فکر ِ کنکورم بودی من قبلأ روزی ده دیقه هم درس نمیخوندم ولی الان روزی چند ساعتی میخونم...
البته به لطف ِ شما عزیزای دلم!
فورجوکم نمیتونم نیام!عادت کردم!نمیشه ترک کرد ولی به درسمم میرسم...
اون حرف ِ عشقت که خودشو از تو بیشتر دونست واقـعأ خیلی بچه گانه بود!
نمیدونم جمله بود یا حدیث دقیق یادم نیست مفهومش اینه که "کسی که خودش رو بالاتر از بقیه میدونه در اصل از همه کمتره"
یا مثلأ ما بچه های پایین شهر یه ضرب المثل داریم که میگه:
"اونـــایی کـه فـکر میـکنن زرنگن...
فـکر میکـنن زرنگن!"
به همین سادگی اصلأ مهم نیست نظر ِ دیگران در مورد ِ من چی باشه چون من اگـه بخوام ببینم دیگران چجوری منو دوست دارن اون موقع نمیتونم اون چیزی که "خـودم" دوست دارم بشم....
مـن از اولشم خـیلی جاها تحـقیر شدم ، از همون بچگیام تا الان...
نمیشه گفت خودم خجالت میکشم...
ولی اشکال نداره ...
نوبت ِ منم میشه بالاخره!
با خیـلیا خورده حسـاب دارم که هیچوقت فراموش نمیکنمشون...
من کینه ای بار اومدم!
یه روز هـمه ی اون حـقارت هارو چند برابر به خودشون برمیگردونم!!!
اون روز ینی یه "عیـد ِ واقـعی"..!!!
ایـن عـقده هایی که مونده تو دلم بالاخره کار دست ِ باعث و بانیش میده!!!
به امید ِ آینده ای بهتر...
هیلدا جان تـوأم تلاشتو بکـن بذار هر جا حرف از دکتر خوب افتاد آدرس ِ مطب ِ آبجی هیلدامونو بدیم:)
موفق باشی...
" شـده أم فـاحشه ی دست ِ روز گار...
دنـیا تجاوز میکند...
پـول تجاوز میکند...
عـشق تجاوز میکند...
خـیابان تجاوز میکند...
و من حامله ی فرزندی هستم به نام ِ "عــــُقـــده"...
بـترسید از روزی که فرزندم به دنـیا بیاید...
آن روز...
وای به حـالتان!!!"

سﻻم به همه ي دوستاي گلم ♥
رامسررر , alikhal le, 007*milad عزيز مرسي از لطفتون ...♥
سحر جان از لطف شمام متشکرم ... خوشحال ميشم نوشته هاتو ببينم ...♥
Raya عزيزدلم ممنون که اينقدر به فکرمي ♥دعا ميکنم همه يکم ناراحتيشون کمتر شه وآروم شن ♥
Hilda عزيزم منم دلم تنگ شده بود اما دست و دلم به هيچ کاري نميرفت جز ديدن عکساش و مرورخاطرات و صداي گيتار که يکم آرومم ميکرد ...
درضمن خواهرگلم نميتونم وجودنداره ...
اونم واسه دختر قوي اى مث شما ...
اگه بخواي ميتوني اونم بذاري کنار ...♥
ميم مثل ... مرسي عزيزم از لطفت نسبت به نوشته هام ♥
به حکمت خدا شک ندارم عزيزم ...
به بيدار بودن خودم شک دارم ...
هنوز فک ميکنم خوابم ... اينا کابوسه ...
اون نرفته ... من تنها نيستم ...
آره گلم ...شکم به ايناس ...♥
naziii22 اوﻻً مرسي ازلطفت♥واسم افتخاره خواهرگلي مث شما داشته باشم ♥
دوماً چشم ... مينويسم ... پراز احساس که ... حرفاي دلمه ... بغضاي تنهاييمه ...
همين ...
نه بيشتر ...
عاشقتونم♥
شب وروزتون قشنگ♥

taranooomجان
سلام ابجی مخالفت خونوادت تقریبامنطقیه
ولی مشکل خونوادم اینه که موقعیت مالی خوبی نداره ولی واسه من اصلامهم نیس هرطوری که باشه میتونم کناربیام.
توچه تصمیمی گرفتی؟؟؟

صبرکن برگرد..
چمدانهایمان اشتباه شده است..
دلم را..به جای خاطراتت برده ای!!!

دلم واسه خودم میسوزه ........ چون حتی توی این سایت هم کسی حرفم و نمیفهمه ...... دردلامو نوشتم اما برام زده: وضعیت: غم و غصه ........ خب آخه آدم حسابی اگه غصه نداشتم که باهاتون درد و دل نمیکردم!

" بـــرای ghazal.20 "
فــهـــیــمــه جــاان اســـمـــت قــشـــنــگــه چــرا دوســتــش نــداری ؟؟ در ضــمــن تــولـــدتـــم پــَسـاپَـس
مــبــارک یــه بــار دیــگــه ام تــبـریــک گــفـــتــه بـــودم....ایــشــالله خــوشــبــخـــت بــشــی آبــجــی
گـــلــم نــبـــیــنــم غــصــه بـــخــوری ،، بـــــه دَرَکــــ کـــه رفـــتــــ.....
بــبـــیـــن پـــســـری کـــه بـــه یـــه دخـــتـــر بـــگـــه "دوســـتـــت دارم" اگـــه پــاش وا نــســتـــه بــی دلـیـل،
اســـم انـــســان نـــبــایـــســتــی روش گــذاشـــتـــــ ...... مــواظــب خـــودتـــم بــاش ......
اســـمــــتـــم قـــشــنـــگـــه بـــاور کـــن .......... نـــبــیـــنـــم غـــصـــه بــخـــوری هــــا .....
زنـــدگـــی ارزشـــه غـــصـــه نــداره ....... ایـــشــالله کــــه 10 ریـــشـــتـــری بـــشـــی دوبــاره ....
دوســــتــــ دارم بـــه مـــســـیــحـــا قـــول بــدی ..... یـــالــــا .........

داشت از تنهاییش میگفت...اما ...؟صدای پشت خطیش امانش را بریده بود

دلم عجیب تنگ شده است...
برای تمام لحظه هایی که
دلت عجیب برایم تنگ میشد

داداش کیان ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هر روز میامو همه جارو زیر و رو میکنم، کجایی؟؟؟؟؟
اعتصاب کافیه، بیا، بچه ها دلتنگتن!!!!!!