*چکاوک پرنده ی احساس*
(نويسنده خودم)
*"..."*
ساعت 2:30 بعدازظهر ارديبهشت- دمه در دانشگاه- حراست- کارت دانشجويتونو بکشيد بريد داخل! دختره درحالی ک غرغر ميکنه، تو کيفش دنباله کارت دانشجوييش ميگرده بالاخره پيداش ميکنه و کارت رو ميکشه رو دستگاه و سريع به سمت دانشکده ميره و ديگه متوجه نميشه ک عکس 4*3 خودش از کيفش به زمين افتاده! پسری ک پشت سرش وايساده بود،چند قدم به جلو رفت تا کارت دانشجوييشو رو دستگاه بکشه! متوجه عکسی ک روی زمين افتاده بود شد! عکس را برداشت کارتش را کشيد و به سمت دانشکده راه افتاد... داخل کلاس- نيلوفر- سلام چرا دير کردی؟ دختر- خواب موندم! چی شد؟ نمره ها روگفت!؟ نيلوفر-آره تو 6 شدی خوش بحالت! دختر نفس آسوده ای ميکشه و ميگه: تو چند شدی؟ نيلوفر- 4/5 ! استاد- بچه ها موفق باشيد خدانگهدار، استاد از کلاس خارج ميشه، نيلوفر درحالی که از جا بلند ميشن ميگه: من ميرم پيش حسين منتظرمه ببخش گلم- دختر- نه اشکال نداره برو منم دارم ميرم نمازخونه نمازمو بخونم کلاس اندايشه رو هم بيام آخرين جلسس_ نيلو- باشه پس منو حسينم ميايم فعلا بای- دختر-خداحافظ
ادامه دارد...

دارم به خودم دلداری میدم
"که تو برام فقط یه عــــــــــادت بودی"
فقط نمیدونم چرا نمـــــــیتونم ترکــــــــت کتم؟؟

قابل توجه fateme.iman
فک نمیکنی اگه بیاد و واست خاطره در س کنه بعدش بشه واست یه عادت؟؟؟؟؟ اونوقته که دیگه فقط محتاج یه روز میشی که باز بیادو واست خاطره بسازه .....سخته تحمل منی یه روزو بدون خاطره ی اون .....اگه نباشه وازش خاطره نخوای بهتره .......

به قول شاعر:
تنعا غم تو باز دوباره تو دلم پا میذاره تو که رفتی اون میمونه همیشه...!!!
هی باووووووو...!!!!!!!

بگو هنوز ز من یاد میکنی آیا؟
غبار خاطره بر باد می کنی آیا؟
در این شبان سیه فام روزگار غریب
دری به روی من ایجاد میکنی آیا؟
بگو هنوز همان مهربان من هستی؟
به یاد من دل خود شاد میکنی آیا؟
خیال کن که غریقم من و تو در ساحل
به قصد یاری من داد میکنی آیا؟

ادم ها برای هم تمام میگذارند...امانه وقتی که درمیانشان هستی نه.....انجاکه درمیان خاک خوابیدی سنگ تمام رامیگذارند.....ومیروند......................

ادم ها برای هم تمام میگذارند...امانه وقتی که درمیانشان هستی نه.....انجاکه درمیان خاک خوابیدی سنگ تمام رامیگذارند.....ومیروند......................

راحـت باش ,
چیــزی نیست
یک شکسـت عاطفـی سـاده؛
دوستـش داشتـم , دوستـم داشت دوستـش دارم , دیگـر دوستــم نـدارد
هستـــــم , ولــــی او نیـــست
به همیـن سادگی ...
فقــــط ...
گذشته ام درد می کند..

بـا کـی صحبـت کنـم این لحظـه ها .. ؟

بـا تـو .. تـو چـی میفهـمی از قلبـی کـه آشـوبـه .. ؟!

مـن از ایـن لحظـه ای کـه رفتـی فهمیـدم ..

یـه وقتـایی خیــانت کردنم خـوبـه ... !

یـه وقـتـایی نبـاید خیلـی تنهــا مـوند ..

بـاید جـایِ کسـی کـه رفتـه رو پُر کرد ..

فقط مـوندم چجـوری میشـه قلبـی رو ..

کـه از عشقـت پُـره غـرق ِ تنفـر کرد .. ؟!

***** نفرین *****

نفرین به جهانی که غمش قسمت ما شد ...

:(

مخصوص تنهایی تک سوار تاریکی
به پشت سر نگاه میکنم
شاید هنوز کسی مرا دوست داشته باشد
اما...افسوس...
همه کاسه آب به دست منتظر رفتن من هستند....
لایک=به قول مسیحا (صفر)
یا علی............

" ویــژه مــســـیـــحـــا "
بــابــام واســم خــوابـــشـــو تــعــریــف مــیــکــرد :
خــواب دیــدم جــلــومــو گــرفــتـــی و گــفــتــی مــن ســبــک ســنــگــیــنــ کــردم ، یـــه دخــتــره
هـــستــ ( اســمــشــو یــادش نــبــود ) خــیــلـــی عــالــی و فــلــان و..... بــایــســتــی بــریــم خــواســتـگاری
قــبــولـــه ......
کــلــی خـــنــدیـــد و ..... مــنــم بـــش گــفـــتـــم آره بــابــاجــون بــخــنـــد ، مــگــه تــو خــواب هــمــچــیــن
اتـــفــاقــی بــیــوفـــتـــه .......
لــایــک = صـــفـــر

اگه بهت بی محلی میکنه یه چندروزی تنهاش بذار یا برمیگرده با یه گل تو دستش یا میبینیش با یه دست تو دستش

بگذار بگویند مغرورم
اما
من دوستت دارم هایم را
دیگر خرج کسی که لیاقتش را ندارد نمی کنم…!

به پندار تــــــو
جهانم زیباست ، جامه ام دیباست ، دیده ام بیناست ، زبانم گویاست ، قفسم هم طلاست
به این ارزد که دلم تنهاست