نيرويي به اسم نفرت وجود ندارد.نفرت صرفا نبود عشق است,همان طور كه تاريكي نبود نور است.فقر نبود فزوني است,بيماري نبود سلامتي,وغم نبود شادي.
**هر منفي نبود يك چيز مثبت است**
خيلي خوب است كه اين را بدانيم

خونه، خونه نیست وقتی مامان نباشه.
بابا کیه؟ اونیه که تا هست دیده نمی شه.
ولی وقتی که میره کمر آدم می شکنه.

از نوشیدن این قهوه های تلخ
خسته که نمیشوم
هیچ
مشتاق تر میشوم
گویی نام تو
در ته فنجان بعدی دیده خواهد شد!

هرگاه پریشان شدی و اضطراب و ناآرامی وجودت را فراگرفت به دامان طبیعت برو و فقط به دنیای اطرافت خیره شو. خواهی دید که چند دقیقه بعد پریشانی و اضطراب ناگهان محو می‌شود و تو همانی می‌شوی که باید باشی، یعنی یک دنیا آرامش!!

آدمیان جاودان می‌شدند... اگر در می‌یافتند که از یک آغازند؛ و به یک پایان خواهند رفت... که در عبور از این یگانه راه... یکدگر را ببینند و ویران نکنند! که به هم عشق هدیه دهند! آن‌گاه زمین سپید می‌گشت... از رنگ صلح... و آبی آسمان درخششی بس عظیم می‌یافت... آه! آدمیان جاوید می‌شدند، اگر در می‌یافتند...

تا تو به دادم برسی من ب خدا رسیده ام....

زندگي ام را به پاک ترين نگاه مي فروشم، پاک ترين نگاه را به پاک ترين قلب، پاک ترين قلب را به مرگ، مرگ،که زيبا ترين هديه ي خداست

ميدوني که چه موقع مي فهمي دنيا دو روزه؟ وقتي که اوني که دوستش داري بهت بگه تا آخر دنيا باهاتم

دوستي مانند رابطه بين دست و چشمهاست.
مثل اين ميمونه وقتي كه دست زخمي ميشه چشمها گريه ميكنن و وقتي چشمها گريه ميكنن دست اشكاي چشم رو پاك ميكنه.

مهربانيت را به دستي ببخش ؛ که مي داني با او خواهي ماند ....
وگرنه حسرتي مي گذاري بر دلي که دوستت دارد ... !!!

مدتهاست مجازی می خندیم …مجازی شادیم…مجازی عاشق می شیم…مجازی دیگران رو دلداری میدیم…اما…اما واقعی تنهاییم... واقعی درد می کشیم!!!

آنان كه بودنت را قدر نميدانند رفتنت را نامردي ميخوانند.

چه فروتن است درياي مواج من، كه وسعت روحش رابه مردابي گره ميزند.

هر باركه ميرود گم ميشود تكه اي از من،در من!همين روزهاست كه تمام شوم...

خسته ام از اين كه كرم شب تاب را فانوس دريايي بدانم...