حرف حرف می آورد ... ،
حرف ِ تو امّا ...
اشک ...

کفش ها را رو به در جفت نکنید ...
تن ِ دیوار ِ خانه می لرزد ...

"جـــوانی"هایت را با "بچـــگی"هایم پیــر کردم...
مرا به مــــوهای سپیدت ببخش!!
مـــــــــــــــادر!
سلامتی همه مـــــادرها...

هر دوست که دم زد ز وفا دشمن شد
هر پاکروی که بود تردامن شد
گویند شب آبستن و این است عجب
کاو مرد ندید از چه آبستن شد

بیا با همه ی مردم شهر
زیر همین درخت بنشینیم
عکسی بگیریم
شاید فردا
برای سایه اش
بلیت بفروشند

تو را دوست دارم...
همچون...
تن خسته خواب را..
همچون..
لب تشنه اب را...

نه تو آمدی نه فراموشی...اما...من کوه میشوم و پای نبودنت میمانم...

لعنت به بعضی خاطرات که مثل مینهای عمل نکرده توی روحت کاشته شدن و با یه حرف... میترکوننت...

مــن اصـــولاً خیـــلی کم گـــریه می کنــــم مگــه دیگه خیـــلی حالم بد باشه! امـــا خدا شاهــدٍ امــروز میخــواستم جلــو همه های های گــریه کنـــم... چقد سختـــه دختــربچه ایی روکه با اسپنـــد دود کن ســرٍ 4راه می بینـــی!
امـــروز یکیشـــون از ســرما دماغش قــرمز شده بود! اومـــد جلوم لکنت زبونم داش, شیـــشه رو دادم پاییـــن با صــدایٍ آرومش : آقـــا واست اسپند دود کنم چش نخـــوری ماشالا!؟ ببین چه می کنـــم!
خدا میدونـــه نتونستم خــودمو کنتـــرل کنم جــلوش گــریم گـــرف! دستـــاش همه از سرما ترک خورده بود...
میگه: چرا گریه می کنی؟؟ اونیکـــه دوسش داری ولت کرده؟ اشکال نداره آقا خدا بزرگـــه حقــتو میگیـــره خدا!
باور کنین نمی تونستم جــوابشو بدم... به زور گفتم: نه! اونیکــه شما فک می کنی نیس!
دختـــربچه: خدا کـــریمه آقــا ! هر گـــرهی داری امشب برو امــامــزاده صالح نیت کن !
مــن: از زندگیت راضی هستی؟؟
دختــــربچه: هی خدا رو شکـــر! پســـرٍ خوبی هستی ازت پول نمی گیـــرم مهمونٍ من باش! برو به سلامت!
باورتون نمیشه بگـــم اگه می گف مــاشینتو میخــام بهش میدادم داغـــونم کرد...
با هزار خــواهش یه مقــدار پول بهش دادم ولی اون طفـــلٍ معصـــوم شــرو کرده میگه: امروز میرم به همه دوستــام میگــم واست دعا کنن! تو خیلی خوبی...
تو رو قـــرآن این اسمش خوب بودنـــه؟؟ اینکـــه انقد بیخیـــال سوارٍماشیـــنٍ آن چنانی میشیمــو گاز میدیم حالیمـــون نیس چه خبـــره!
شما رو نمی دونم ولی خودم الان گریم گـــرفته...
متاسفـــم واسه خودم و امثـــالم...
همیـــن.

از بى حجابى است اگر عمر گل كم باشد، نهفته باش و همیشه گل باش.

همچون مگسان روی پلیدی منشین ¤¤¤ زنبور عسل باش انیس گل باش

پسر جوان با صدای بلند داشت با همدمش حرف میزد:من احمق رو بگو که فکر میکردم تو همدم و رفیقی...من نادان رو بگو که فکر میکردم تو میتونی مرهم دردهایم باشی و مشکلاتم رو کم کنی....،اما حالا و بعداز چند سال فهمیدم دشمن جانم هستی دیگه باهات کاری ندارم و ازت متنفرم و زیر پاهام لهت میکنم.....»پسر جوان اینهارو گفت و درحالی که سرفه میکرد و خون از دهانش بیرون میریخت بسته سیگار را زیر پایش له کرد و یاد حرف دکتر افتاد:اگر همین امروز سیگار رو ترک کنی حالت خوب میشه....!

خوشبخت کسی نیست که مشکل ندارد، بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد!

بیخودی پرسه زدیم،صبحمان شب بشود
بیخودی حرص زدیم،سهممان کم نشود
ما خدا را با خود، سر دعوا بردیم،
و قسم ها خوردیم، ما به هم بد کردیم
ما به هم بد گفتیم،ما حقیقتها را،زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم،که زرنگی کردیم،
روی هر حادثه ای ،حرفی از عشق زدیم،
از شما میپرسم،ما که را گول زدیم؟؟

مـحکــم باش …
وقتی خیلی نرم شوی ؛
همه خـَمـَت می کنند !
حتی کسی که انتظار نداری … !!!