دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

امروز مامانم یه لامپ بهم داد گفت عوضش کنم ، داشتم عوضش میکردم متوجه نبودم کلیدش روشنه یهو برق منوگرفت ، مامانم برگشته میگه چی شد ؟
گفتم برق گرفت ! گفت لامپ که نسوخت ؟؟؟
من برم پدر و مادر واقعیمو ازتوی افق پیداکنم !

یکی از لذت ترین بخش ترین خواب هامال وقتیه که پدرمون اول صبح میره سرکار بریم تورختخوابش بخوابیم.
یعنی نمی دونم چه رازی تواین کار هس که اینقدشیرینه
سلامتی همه باباها......

از نظر هندوانه ،
تمام انسانها چاقوکش هستند... !

پسر عمه 5 سالم رفته موبایل باباشو آورده به من میگه بیا این بازی رو ببین خیلی قشنگه...
بعد من میگم پس چرا نیومد؟گفت:
"ابله داره لود میشه احمق یعنی تو نمیفهمی که داره لود میشه؟برات متاسفم!"
من 5 سالم بود اوج تکنولوژی که یاد گرفته بودم باهاش کار کنم عوض کردن کنال‌های تلویزیون بود!

دیروز بیرون بودم وقتی برمیگشتم زنگ زدم به مامانم ببینم چیزی لازم نداره.دیدم پشت تلفن داره گریه میکنه.گفتم مامان چی شده؟ باگریه گفت بدبخت شدم رفت.منم ترسیدم با بغض گفتم کسی طوریش شده؟ یهو مامانم گریه اش بیشتر شد.تماس قطع کرد.تا رسیدم خونه هزارجور فکر به سرم زد.وقتی رسیدم دیدم زن همسایه هست وبه مامانم میگه اشکال نداره پیش میاد دیگه.گفتم سلام چی شده؟مامانم گفت برو تو آشپزخونه میبینی.رفتم دیدم ظرف آلبالویی که گذاشته رو اجاق واسه مربا،یه کمی سر رفته و ریخته رو اجاق.به مامانم گفتم همین؟گفت بیشعور کلی زحمت کشیدم واسش.
یعنی اگه من مرده بودم انقدر گریه نمیکرد.:(((((((

----- (~~~) <هر شب افطار باميه!!‏‏>‏ (~~~) -----‏
~~§علامت اختصاصي:ويژه ماه مبارك رمضان§~~
يكي از تفريحات سالمم تو دوران دبيرستان؛ اين بود كه گوشي يكي از دوستام رو (كه به طور قاچاقي آورده بود سر كلاس‏)‏ ازش ميگرفتم؛ بعدش يه آهنگ خنده دار (معمولا آهنگ پلنگ صورتي‏)‏ رو به عنوان صداي زنگ گوشيش انتخاب ميكردم. بعدش گوشيش رو از حالت بي صدا خارج ميكردم و وسط ساعت كلاس؛ موقعي كه معلم داشت درس ميداد با گوشي خودم بهش زنگ ميزدم‏!‏‏!‏‏!‏ ^_^
يني از همون موقع ها "مردم آزاري‏"‏ يكي از شاخه هاي اصلي "تفريحات سالم من‏"‏ بود‏!‏‏!!

وقتي فيلم مادرانه پخش ميشه حسرت يه چيزي منو ميكشه ، حسرت اينكه يه دوست خوب مثل محمد جواد داشته باشم.... به افتخار همه دوستهاي خوب

دخترخالم 9سالشه اومده گوشیشو گذاشته رو تاقچه برگشته میگه : مامان یه وقت مسیجامو نخونیا !!!
اونوخت من تا ۱۰سالگی فک میکردم گوزنا شوهر آهوها هستن …

اعتراف میکنم وقتی بچه بودم از روی فیلمای قدیمی که میذاشتن وسیاه وسفید بود فک میکردم قدیما کلا همه چی آسمون سیاه وسفید بوده

مسخره وخنگ هم خودتی:)))

اگه ارمنی بلدی بخون :
متشون یسراف نزن روز یرایم راشف تدوخ هب یراد یلیخ منکیم ساسحا
.

.
.
.
.
اگه هم بلد نیستی از اخر به اول بخون !


هیــشکی ام نــیس بــهــمون بــگه :
تــو دلـــم ول ولــه س واســـه خواستـنت… ! :|

سلام بچه ها امروز گربم رفته بود توی حیاط بازی کنه بعد از 2ساعت دیدم رفته با دوست پسرش اومده حالا خودشو لوس کرده که اجازه بدم بمونه منم دعواش کردم اونم قهر کرد با هم رفتن بیرون بعد که صداش میکنم برام تره هم خورد نکرد. تا حالا اینقدر بهم کم توجهی نشده بود ترور شخصیتی شدم انگار اون صاحب منه واااااااالااا

یه گودزیلا داریم 8 سالشه،چن شب قبل ماه رمضون رفته بودیم عروسی ؛بعد شام ازتالار اومدیم بیرون ک خیر سرمون بریم عروس کشون ک گودزیلا یه نفس عمیق کشید و گفت(نا گفته نمونه ک تمام اعضای ریز و درشت فامیل تو این لحظه اونجا بودن) آخیش بعد مدت ها یه غذای درست و حسابی خوردیم:((((((
تصمیم گرفتیم خانوادگی به جای عروس کشون بریم تو افق محو ک هیچی گم و گور شیم...

اگر خوشبختی را برای يک ساعت می خواهيد، چرت بزنيد.
اگر خوشبختی را برای يک روز می خواهيد، به پيك نيك برويد.
اگر خوشبختی را برای يک هفته می خواهيد، به تعطيلات برويد.
اگر خوشبختی را برای يک ماه می خواهيد، ازدواج كنيد.
اگر خوشبختی را برای يک سال می خواهيد، ثروت به ارث ببريد.
اگر خوشبختی را برای يک عمر می خواهيد، ياد بگيريد كاری را كه انجام می دهيد دوست داشته باشيد
...:::استیو جابز :::..

اعتراف میکنم یه بار کلاس دوم دبیرستان امتحان ادبیات داشتیم منم اسم شاعرو نویسنده ها هیچوقت تو مخم نمیره وسط امتحان از دوستم پرسیدم:این اثر مال کیه؟اونم گفت:خواجه عبدالله انصاری
منم خوب نشنیدم خیلی شیک و مجلسی نوشتم:حاج عبدالله انصاری
حالا بعد امتحان دوستم میگه:خواجه عبدالله رو نوشتی؟
من:@.@ مگه حاج عبدالله نبود؟
دوستم با خنده:مگه پشمکه؟
ولی باز به مرام معلممون نمره مو داد به افتخار معلما بکوب لایکو