دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

جوک جدید

  39114

دو تا گودزيلا داشتن ميرفتن من از كنارشون رد شدم پخ كردمشون (همچين آدم شجاعي هستم من) اون دو تا گودزيلا يه كم دور شدن و داد زدن خودتي!
هنوزم كه هنوزه نميدونم اون دوتا گودزيلا كدوم نكته رو گفتن خودتي؟ يعني پخ خودمم؟ شايدم به زبان گودزيلايي بهم فحش دادن

  39048

سركلاس جانور شناسي بوديم استاد داشت انواع گونه ها رو نام ميبرد گفت گونه نژاد...منم همينجوري كه داشتم جزوه مينوشتم جزوه بغل دستيمو نگاه كردم ديدم به جاي گونه نژاد نوشته گروه نجات ديگه خودتون تصور كنيد من داشتم چيكار ميكردم

  39044

تست فیزیك كنكور : سرعت نور چه قدر است؟ 1- بد نیست 2- خوب است 3- الحمدالله 4- تو خوبی؟

  39036

امروز دلم واسه يه گودزيلاي فاميل سوخت رفتم باهاش بازي كنم برگشته بهم ميگه چيه شنگول شدي نكنه باز پول ميخواي؟!!؟
بهش گفتم تو اصن ميدوني پول چيه؟اصن بلدي بنويسي پول؟رفت در كمدشو باز كرد ديدم پنجاه هزار تومن داره يعني ده برابر من (خودتون درك كنيد من چه بدبختيم) منم براي اين كه ضايع نشم كاغذ آوردم ميگم بنويس پول ببينم بلدي يا نه ميگه كجايي بنويسم؟ من كه كف كرده بودم گفتم يوناني بنويس اونم نوشت κτπηκδمن گفتم اين كه پول نيس گودزيلا گفت تو از كجا ميدوني؟ مگه يوناني بلدي؟
بچه ها راست ميگفت من بلد نيستم اگه كسي بلده منو راهنمايي كنه.

  39030

عاقا من امروز فهميدم كه خيلي بزرگ شدم بايد برم زن بگيرم آخه امروز رفتم با خوشحالي به بابام ميگم بابا امروز چار جوك جوكي كه من فرستاده بودمو گذاشته تو سايت.بابام ميگه نام فرستنده چيه؟ من گفتم مگس فشن. بابام هم گفت تو ديگه بزرگ شدي مگس چيه بايد ميزاشتي خرمگس فشن تو ديگه ماشالا خرمگسي شدي واسه خودت
من:[[[[[[[[
بابام:-)))))))))
شاهدان عيني(o_O)
به نظرتون برم زن بگيرم؟

  39015

درس خواندن چيست ؟
عملي‌است كه در آن
غذا خوردن،
تلويزيون تماشا كردن،
فيس بوك،
و اس ام اس زدن
همراه با كتابِ باز شده انجام ميشود... :))

  38987

يارو مى ره خواستگارى و به دختره يه بليط اتوبوس مى ده!
باباي دختره شاكى ميشه و ميگه: «مردتيكه ي خر اين چيه؟»
يارو ميگه:« احمق! ارائه ي بليط نشان دهنده شخصيت شماست»

  38965

بیشتر دوستی های تلفنی چجوری بوجود میاد یکی یه اس یا یه تک زنگ میندازه بلافاصله اس میده ببخشید اشتباه شد

  38962

اولا از دست تک زنگ زدن بهمون تو بدبختی بودیم الان واسه لطفا با من تماس بگیرید ایرانسل

  38892

یه روز به معلمون گفتم فلان کلمه رو با چه ز یی می نویسن ؟
گفت با ز حمال !!!!!

  38884

آغا من قصد دارم ترم جدید که شرو شد ،جلسه اول که استاد اومد تمام صحبتاشو ضبط کنم یا برم امضای محضری ازش بگیرم والا به قرعان
خو یعنی چی الان ی حرف میزنی ی ماه بعد یه حرف دیگه
خب حرفت یکی باشه که بعدا بچه ها حرف مفت از خودشون در وه نکنن(برره ای)
دیگه خسته وشدم از ایجور استادا
اونایی که استاداشون مثه استاد ماست دیگه خودتون ودونین چیکار وکنین
یه راهنمایی کوچولو(اولین حرفش ل هست آخریش ک)
دی:
:)))))

  38883

یکی از ترفندهای گرفتن انتقام از باباهای عزیز در قبال خاموش کردن کولر یا کم کردن بخاری اینه که:
زمستون باشه باباجون هم خسته وکوفته از سر کار اومده باشه که بریم مهمونی رئیسش یا یکی از بهترین رفیقاش .خب حالا نقشه شوم:
شما قبلش برین حموم هرچی آب گرم هست رو بریزین طوری که حتی یک قطره هم آب گرم نمونه:)))
درسته بعدش چک وچک کاری میشین ولی انتقام خودتونو گرفتین

  38824

عاقا فكر بد نكنيد اين خاطره واسه چهار سالگيمه(اون موقع خودم يه پا گودزيلا بودم)
رفته بوديم هيئت زنونه شيركاكائو بگيريم ديدم يه نفر داره ميزنه پشتم منم فكر كردم دوستمه برگشتم گفتم نزن ديگه آشغال بزار برم شيركاكائو بگيرم.
ديدم يه چك زد زير گوشم از اون طرف هيئت افتادم بيرون اومدم مشت بزنم زير چونش ديدم يه پيرزن داره چپ چپ نگام ميكنه گفت آشغال خودتي بي ادب من ازت هفتاد سال بزرگترم.
آخه اگه اطلاع رساني به موقع بود كه من فحش نميدادم!از الان بگم از اين به بعد هر كس خواست بزنه پشتم اسمشو بگه تا برخورد مناسب با وي صورت بگيره

  38811

امروز سر كلاس يه نفر كيفشو گذاشته بود رو ميز داشت پشت كيف ساندويچ ميخورد يهو معلم پسره رو ديد به پسره گفت فكر كردي من خرم نميفهمم داري ساندويچ ميخوري؟ اون بد بخت هم هول شد با دهن پر گفت آره آقا يهو ديد بچه ها دارن نيمكت هارو ميجون بعد معلم گفت اصن به حرف من گوش ميكردي؟ گفت نه آقا داشتيم ساندويچ ميخورديم
ما كه نميكتو جويده بوديم تموم شده بود داشتيم زمينو گاز ميزديم حالا خودتون ببينيد كه ما با كيا همكلاسيم!تازه مثلا تيزهوشان ميرم(اينو ديگه خالي بستم)

  38805

عاقا داشتم با لامبورگيني بابام ميرفتم ديدم گوشيم(آيفون پنج) زنگ خورد ورداشتم ديدم مخاطب خاصه بعد كه قطع كردم داشتم ميرفتم ويلاي لواسون كه معلم فيزيكمون سر كلاس منو بيدار كرد انداخت بيرون.
آخه مرد مومن ميندازي بيرون بنداز حالا ديگه چرا بيدار ميكني؟
حالا زنگ عربي همه خوابن حتي معلم اما اصن خواب نميبينم.
چه وضعشه؟ميخوام ترك تحصيل كنم برم خواننده بشم با اين وضع معلما! بدبختي اينه من خوابم سنگينه تو خواب داشتم حرف هم ميزدم هر چي گفته ساكت ديده ساكت نميشم فهميده خوابم.
يه وضي داريم به قرآن