تاریخ انتشار : دي 1391
عاقا داشتم با لامبورگيني بابام ميرفتم ديدم گوشيم(آيفون پنج) زنگ خورد ورداشتم ديدم مخاطب خاصه بعد كه قطع كردم داشتم ميرفتم ويلاي لواسون كه معلم فيزيكمون سر كلاس منو بيدار كرد انداخت بيرون.
آخه مرد مومن ميندازي بيرون بنداز حالا ديگه چرا بيدار ميكني؟
حالا زنگ عربي همه خوابن حتي معلم اما اصن خواب نميبينم.
چه وضعشه؟ميخوام ترك تحصيل كنم برم خواننده بشم با اين وضع معلما! بدبختي اينه من خوابم سنگينه تو خواب داشتم حرف هم ميزدم هر چي گفته ساكت ديده ساكت نميشم فهميده خوابم.
يه وضي داريم به قرآن