دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

اعتراف میکنم

  106461

اعتراف میکنم بچه که بودم فکر میکردم خرمالو همون گوجه فرنگیه که رسیده شیرین شده!

  106460

اعتراف ميكنم وقتي كه دوم،سوم ابتدايي بودم
شبا كه ميخواستم بخوابم اول لباسايه مدرسمو مي پوشيدم بعد ميخوابيدم كه صبحش بيشتر بتونم بخوابم!!!
بعععععله يه همچين بچه ي روشن فكر و فعالي بودم من!

  106458

ﻣﻦ ﺗﺎ ﺳﻮﻡ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ :
ﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﯾﻪ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﭼﺎﺭ
ﭘﻨﺞ ﺗﺎ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺩﺍﺭﯾﻢ
ﻭﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﺎ ﻫﺮ ﮐﺪﻭﻡ ﺩﻟﻢ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻢ
ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺑﺰﻧﻢ

  106456

اعتراف میکنم بچه که بودم پولای داداش کوچیکمو یواشکی برمیداشتم بهش میگفتم:
فکر کنم پیشی برمیداره!!
بنده خداهم میگفت اجی جون ازین به بعد تو مواظب پولام باش:|
ینی هااااا بعدش عذاب وجدان خفم میکرد میذاشتم سرجاش میگفتم:عه چه پیشی خوبی بود گذاشت سر جاش!!خخخخخ
نخند لایک کن :)))))))

  106453

اعتراف ميكنم بجه كه بودم دست ميكردم تو دماغم بعد ميماليدم به فرش ^__^
ولي اصن خيلي حال ميدادا از دسمال كاغذي هم بيشتر دست تميز ميشد. ;))))))

  106432

اعتراف میکنم بچه ک بودم ی بار ک رئیس جمهور میخاست بیاد شهرمون, صبح زودتر از قبل بیدار شدم کل خونه و حیاطو تمیز کردم. نقاشی هامو هم چسبوندم ب اتاقم...منتظر بودم رئیس جمهور بیاد خونمون..... ببببعععععله...اعتماد ب نفسم بالا بود...

  106429

باید اعتراف کنم وقتی بچه بودم با خانواده نسشته بودیم داشتیم فوتبال نگا میکردیم بعد این تصویر بردار دوربینشو برد روی تماشاگرای استادیوم از قضا یکی از این تماشا چیا داشت از دوربین تصویر بردار فیلم برداری میکرد ی هم ابجیم برگشت گفت برید کنار برید کنار الان با گوشیش ازتون فیلم میگیره منم مث فرفره برقی سینه خیز رفتم جلو تلویزیون ک تو فیلمش نیوفتم ینی هر کی اونجا بود دیگه از خنده شده بودن آفریقایی ...
خواهر ادم ضایع کنه ماداریم !!!
از کودکی من سوءاستفاده کردن خیر ندیده ها .

  106426

اعترف میکنم وقتایی که میخواییم بریم مسافرت من شب تا صبح بیدارم مثل امشب
فکر نکن از ذوق زیاده نه بابا
واسه اینه که اگه بخوابم و صبح زود بیدار شم تا دو روز برزخم. اصلا کسی جرات نمیکنه باهام حرف بزنه
بعله من یه همچین موجود منحصر به فردی هستم

  106425

یعنی انقدی ک مانیتورو میبینم پدر مادرمو نمیبینم.شما هم؟

  105998

اعتراف میکنم تو تابستون به سؤال: کلاس چندمی؟ نمیتونستم جواب بدم
آخه نمیدونستم که باید کلاسی که تموم کردم رو بگم یا کلاسی که قراره برم و همیشه طرف مقابلم منظورش فرق میکرد

  105995

اعتراف میکنم وقتی کوچیک بودم هر موقع تلویزیون نگاه میکرد فک میکردم اگه دستمو به صفحه تلویزیون بزنم منم مثل بازیگرها میرم تو تلویزیون!!!!!!!!!!!!!!!!!
همچین بچه ی خیال پردازی بودم من

  105849

عاغا اعتراف میکنم این قد توو خونه گفتم امپاس ...
بابام توو شرکتشون نتونسته جواب ریسشو بده بش گفته با این حرفاتون رفتم توو امپاس..
امروز همچین شپرغغغی گذاشت پس گردنم میگه گوسفند امپاس یعنی چی که ریسم بهم اینقد خندید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هیچی منم داشتم بش میخندیدم که همچین یدونه دیگه زد که در حال خندیدن گریه هم میکردم
اصن یه وضی^_^

  105846

اعتراف میکنم اول دبستان که بودم موقع املای درس لثه (آموزش حرف ث) کتاب را زیر میز باز کردم! پشت سریم بیسیم زد! معلممون هم بهم 13 داد یه عالمه حرفای قرمز هم زیر نمره م (برا مامانم) نوشت!
طوری تنبیه شدم که تا سال سوم دانشگاه تقلب نکردم! سال سوم با همکاری دیکشنری موبایلم امتحانی را که صفر هم نمیشدم بیسسست گرفتم! آآآآآآآی حال داد! پشیمانم از این وقفه چندین ساله!!

  105816

بیایید همگی اعتراف کنیم که دنبال کاربرای برتر تویه کلوب 4جوک میگردیم

  105815

آقا مامان ما دیروز یه اعترافیو خیلی یواشکی به ما(من)گفت.@@ اینجوری شده بودم.
بین خودمون بمونه.
مامانم گفت هرکس تو بچگی یه عادت بدی داشته میگفت وقتی کوچیک بوده هرشب نصفه شبا میرفته سرجیب باباش پول خورد برمیداشته اونم خوابالو خوابالو باز میرفته میخوابیده.
مامانم12سالش بوده که باباش فوت میکنه.فک کن اگه ادامه داشت الان مامانم در چه شرایطی بود؟؟؟؟؟
خدارو شکر منو داداشم به مامانم نرفتیم.