یکی از فانتزیام اینه که درس تنظیم خانوادمو با ۹ بیفتم
تا خانوادم باورشون بشه که من تو خط این خاک بر سر بازی ها نیستم
فانتزی من اینه
یکی از فانتزی های خونوادگیم اینه که شب خیلی دیر وقت تلفن بی سیم رو بردارم آروم به مامانم نزدیک بشم بعد یه هو دکمه خاموش رو بزنم و گوشی رو بذارم در گوش مامانم بگم بیا شماره آبجی رو گرفتم الان بوق می زنه باهاش حرف بزن...
...وای چرا من اینطوری شدم ...
من قبل از لو رفتن سر کاری :)))
من بعد از لو رفتن سر کاری :)))
مامانم قبل از فهمیدن سر کاری :O
مامانم بعد از فهمیدن سر کاری :(
یکی از فانتزیام اینه که بدون خوف و ترس برم دس به اب (گلاب به روت)!!واااااااااااااالاااااااااااااه
دیروز رفتم اضطراری در حال تفکر به نخبه بودن خودم و ... که یهو یکی از بغل داد زد اه اه الودگی صوتی در این حد، خفه شدم( قابل توجه: من نمیدونم گوش چه ربطی به حلق و بینی داره یعنی فقط تصویری رد نشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟!)
به سرعت نور چسبیدم به سقفا ...اشکم دراومده بود.من نمیدونم مشکل از دیواره از همسایس یا از منه!! هیچی از دیروز داداش کوچیکرو خر میکنم به هوای دختر همسایه میفرسم زنگ بغلی رو بزنه سرشو گرم کنه تا من دو دیقه بدو بدو برم دس به اب!
همچین حجب و حیایی دارم منا!!!! بلاگرفته موش نخوره منو:)))))))))))
خلاصه هواستونو خوب جمع کنید زمونه بدی شده. نچ نچ نچ
یکی از فانتزیام اینه دارم تو خیابون راه میرم ... یه موتوری بیاد کیفمو بزنه... منم جیغ و دادکنم دزد...دزد... بعدش یه پسره از دور نزدیک بشه... از نگاش بخونم بگه رو من حساب کن ... منم یه دل نه صدل عاشقش شم... بعدش بگه واسه خودتون این کارو نکردم آخه از منم دزدی کردن... گفتم کیف تو رو هم بگیرم خوشحال شی...!!!!
یکی از فانتزیام اینه که برای چند سال برم خارج و روی وسایل خونهام پارچه سفید بکشم....
وقتی برگشتم بتــکونمشون و خـــاک باشه منم سریع تو گردو غبار محو بشم!!
شما هم ساعت برناردُ یادتون میاد؟؟؟ همونی که وقتی کوکش درمی آورد زمان جلو نمیرفت
از همون موقع تا الان یکی از فانتزیام این بوده که یدونه از اون ساعتا داشته باشم
مخصوصا سر امتحانا خیلی کاربردیه لامصب
خخخخخخخخخخ
*************(علامت اختصاصی abas_m223)
یکی از فانتزیام اینه که تو ماشینم باشم ببینم پسره با دوست دخترش وایستاده کنار خیابون ... یهو کرم درونم زنده بشه کنار پاشون ترمز بزنم ...رو به دختره داد بزنم ... دیگه به من زنگ نزنیا...این بود اون دوست دارم هایی که بهم میگفتی؟برو گمشو با این با این سلیقه تخیلیت....
بعد گازشو بگیرم و برم ....(آره مریضم)
بعد همینجور که با لذت دارم میرم یهو ترمز ماشینم ببره و مجبور به لایی کشیدن بشم یهو یه کامیون از روبرو بیاد من از ماشین بپرم بیرونو پرایدم بخوره به کامیونه و کامیونش خورد خاکشیر شه,لامصب پرایده آ! بعد همینجور که رو زمین افتادم یه نیسان گوجه ای رنگ از روبرو بیاد سمتم که منو له کنه منم هی دکمه ناپدید شدن در افق رو مثل بقیه بزنم اما کار نکنه نیسانه بیاد لهم کنه بمیرم و درس عبرتی شم واسه بقیه که دو کفتر عاشق رو ازهم جدا نکنن .
لامصب هر کاری می کنم آخر فانتزیام قهرمانانه زنده بمونم نمیشه!
دکمه افق کصافط
یکی از فانتزیام اینه که تو المپیک با ناداوری حذف شم.اون موقع هر چی فن و تکنیک که یاد گرفتم و نگرفتم رو داور مسابقه اجرا کنم بعدش بشینم وسط زمین مسابقه اجازه مسابقه های بعدی رو ندم!!! ای حال میده
عاغا یکی از فانتزیام اینه که برم تو یه عروسی
موقعی که عروس می خوادبعله بگه یهو از وسط جمعیت داد برنم: نــــــــــــــــه باهاش ازدواج نکن. من هنوز دوستت دارمممم....بعد فامیلای دوماد جنازمو ببرن سمت افق :)))))
یکی از فانتزیام اینکه یه روز ببینم دارن یه دختررو اذیت می کنن من برم نجاتش بدم همه رو لت پار کنم بعد کتمو بدم بپوشه بعد بلند شه تو چشمام نگاه کنه بگه:اسمت چیه؟ منم یه نخ سیگار از تو کتم در بیارمو بکشم بعد بگم :اه بعد بزنم تو صورتش وقتی برگشت ببینه من نیستم دستاشو ببره بالا بلند داد بزنه:خدا...
من:)
دختره:(
فانتزیام:)
سازمان حمایت از عقب افتادگان:/
یکی از فانتزیام اینه که تو ماشین پورشه ام نشسته باشم و واسه خودم صدای موزیک بالا گوشیمم هی زنگ بخوره و جواب ندم و تو خیابون همه نگاشون جذب ماشینم باشه تا این که میزنم کنار و پیاده میشم همه از حسودی چپ چپ نگام میکنن و لی من برام مهم نیست...
یکی از فانتزیام اینه که فوتبالیست تیم ملی بشم .فینال جام جهانی در ضربات پنالتی آخرین پنالتی زن من باشم و با تمام وجود ضربمو بزنم اوج آسمون دستامو بذارم رو سرم و بگم آه.....ای حال میده.....تاریخ ساز میشم
آخی...
یکی از فانتزیای مامانم اینه که بیاد تو اتاقمو ببینه مرتبه D:
یکی از فانتزیام اینه دکتر بشم ...
بعد سر عمل جراحی وقتی به دستیارم ...
هی میگم پنس ، چاقو ، تیغ و اینا ...
ی دفعه وسطش بگم مااااچ ... ببینم چیکار میکنه ... :)))
یکی از فانتزیام اینه که دکتر بشم بعد تو فامیل هر دهه هشتادیی که اذیت کرد منو بهشون نشون بدن بگن اگه بازم اذیت کنی میدم خانوم دکتر امپولت بزنه ها.....
آخرین مطالب طنز
داستان طنز کلاه فروش و میمون
شعر طنز / فقدان همسر
شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران
مکالمه مرد و زن /طنز
شعرطنز / خانهی ما
مجرمان شیک پوش زندان مهران مدیری را در سریال در حاشیه ببینید! + تصاویر جدید
11 سال رانندگی معکوس این مرد +عکس
واس ماس از زبان جواد رضویان / طنز
شعر طنز / زن گرفتن …
واکنش جالب مهناز افشار با دیدن کنار کاریکاتور خود +عکس
معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
"جناب خان" ممنوع التصویر میشود؟
علت دروغ گفتن مردها (آخر خنده)
اصول جالب شوهرداری به روایت فورجوک !
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 47545
کل بازدید: 512080308