دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

خاطرات خنده دار

  72502

بــخدا مـن دهـه شـصتـي ام نــه چـهلــي!!؟
يـه بـار كـه بچـه بودم رفتـم خونـه خـالم،از پنـجره شـون ديـدم خـانم معـلممون نشسـته داره نــــون ميـخوره!
ايـــنقدر تعجب كردم كـه معلـممون شـكم داره كـه كفشــامو از پـام درآوردم بـدو بـدو رفتـم خونـه خودمـون تـا ايـن خبر مهم و حيــرت آورو
بـه مـامـانـم گـزارش بـدم!!
ما كـجا؟ايـن دهه هشتاديا كجا؟ كـه معلمشونو تـا ميـكنن ميـذارن تـو
جيـبشون!
لايك:عامل اصـلي سوختن دهه شصتيـا توي خنگ بودي!!!!

  72443

با دوستم داشتیم تو خیابون میچرخیدیدم،ک ی هو دوستم گف فلانی(مخاطب خاص قبلیم) گفتم ولش کن بابا ، گفت ن دور بزن تا ببینت، گفتم ک چی بشه
گف دور بزن ببینت بهت میگم
دور زدم مخاطب منو دید ی نگاه خفن کرد، ی دوتا بوق هم ذدم رد شدم از کنارش
رفیقم: خخخخخ امشب دیگ خوابش نمیبره تا صب بهت فکر میکنه
من ؛\
رفیقم :)))
مخاطب :(((((
بیشعور کصافط با احساس دختر مردم بازی میکنه

  72427

ﻳﻪ پﺴﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﻳﻪ پﻴﺞ ﺯﺩﻩ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ
britney spears original page ،ﺑﻌﺪ
ﺗﻮﺷﻢ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﺗﺎﻳپ ﻣﻴﻜﻨﻪ |:
ﻳﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺟﻮ ﮔﻴﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻌﺪ ﻛﻠﻲ
ﺗﺸﻜﺮ ﻭ ﻗﺪﺭ ﺩﺍﻧﻲ ﻧﻮﺷﺘﻪ: ﺧﺎﻧﻮﻡ ﺑﺮﻳﺘﻨﻲ
ﻣﻤﻨﻮﻥ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﺎ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﺭﻭ ﻳﺎﺩ
ﮔﺮﻓﺘﻴﻦ o.O
ﻳﻌﻨﻲ تحريما اينقد اثر گذار بوده ...؟!

  72404

با پسرخالم رفته بودیم پارک ..ذرت مکزیکی خریدیم(دلتون خاست؟)
من تا نصفه هاش خورده بودم که یهو یکی ازون وسط داد زد تو اینا.....ریخته (نگفتم تا حالتون متحول نشه فوشم بدین)
در اون لحظه داشتم با کمک اطرافیان معدمو درمیاووردم که خاک مالش کنم بعد با وایتکس دوبار بشورم....بقیشم مفقودالاثر کردم..خلاصه وقتی کارم تموم شدو نفسم بالا اومد دیدم مردم دارن درختارو گاز میزنن بعضیام ازخنده رو زمین پخش بودن......ههیییییییی
خطاب به شخص بامزه : بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووق

  72386

یه بار تو یه سمیناری درباره طلا و نقره داشتم صحبت میکردم........بعد اومدم بگم طلا و النگو گفتم الا و طلنگو............! دیگه خودتون بفهمید سالن چجوری منفجر شد

  72378

آقا مطلبم تاییدنشه اگ دروغ بگم
مامانم براى دومین باره زنگ میزنه ب بابام میگه ببخشید اشتباه گرفتم بعدش بابام میگه خواهش میکنم خانوم
دراون لحظه من:-):-):-)
داداشام:-):-):-):-)
باباومامانم:-((:-((

  72377

به استاده آمار ميگيم استاد يه مثالايي بزن مربوط به رشتمون باشه باهاشون ارتباط برقرار كنيم برگشته خيلي شيك و مجلسي ميگه خو باشه مثلا ميزان برق مصرفي يك خانوار!!! خو الان اين جه ربطي به رشته برق داشت مگه رشته ما قبضه برقه !!!! تا حالا انقد يه مثال قانعم نكرده بود الان شدم!

  72365

عضو شدن تو سایت عجت مقررات سنگینی داره !!! به آدم احساس عضو شدن تو یک گروه مافیایی و حساس رو میده!! الان که با موفقیت عضو شدم ، فک میکنم چه آدم مهمی شدم!!!!

  72361

ـــــــــــــــــــــaliiiiiiــــــــــــــــــ
آقا(املام همیشه20 هست نمرم کاملا تو حلقتون)داشتم با لپ تاپ(گفتم که املام 20هستش)کار میکردم یهویی از بالای سرم به سمت عقب یه سدایی شبیه وز وز شنیدم جاتون خالی تا به خودم اومدم یه دفعه ای دیدم یه سوسک سیاه بالدار پرید جلوی پام منم مثال کانگرو پریدم رو تختم(مدیونید اگه فکر کنید من از سوسک میترسم)!!! سوسکه هم رفت زیرتخت آبجیم پدرمم میدونه من چندشم میاد همش اذیتم میکنه!!!
اوه اوه الان صدام کردن سوسکه رفته بود یه اتاق دیگه خواهرم داشت توش درس میخوند داد زد منم رفتم کشتمش(گفتم که نمیترسم فقط چندشم میاد)یه جور زدم سوسکه نیمه جون شد ولی شکشمش پاره شد آره من بدجنسم میدونم نمیخواد بگید فقط به خاطر شجاعتم لایک کنید
لایک=بچه شجاع پسر شجاع آفرین به تو آفرین قهرمان

  72355

یکی از تفریحات سالمم اینه که وقتی میام 4 جوک بعد خوندن مطلب حدس بزنم پست کیه!
از اونایی که برا خودشون علامت خاص درست کردن میشه علامت رو آخر مطلبشون بزارن!آخه وقتی اول میزارن حدسام بطور عجیبی همشون درست در میان!مرسی!

  72345

دیروز خواهرم از مدرسه اومد چنان پرید تو اتاق زَهرم اب شد
میگم چته چرا مثل چی میای تو اتاق ، ترسیدم دیوونه...
میگه وای قراره فردا ببرتمون اردو ، بدو بدو یه کاغذ خودکار بده یه لیست بگیرم چی باید ببرم همرا خودم ^_^
.. خب ... گوجه سبز 1 کیلو ، چیبس 3تا ... ، پفک 4تا .. کرانچی 2تا بزرگ.. لواشک 20 تا .. ترشک 15 تا... پیتزا ... ادامس 2 بسته.. نوشابه .. دلستر ....رانی.....
بهش میگم حالا کجا قراره ببرنتون ...
میگه .. هوووم.. اها تو حیاط مدرسمون (((((((: ^ن^
O-o چییی ؟؟؟!!!!!!
پخخخخخخ ... ینی دیروز تاحالا سوژه خندمه ... اردو ... بعد ..حیاط مدرسشون... پخخخخ
اینجور این خواهر ما ذوقیده بود گفتم سفر دور دنیا قراره ِبرن... ((:
حیاط مدرسشون بود این همه چیز خرید جای دیگه میرفت فک کنم بابام مییفتاد تو زیر قرض…. )):

  72340

بچه که بودم میرفتم جلودزدگیرمغازه ها باژست های مختلف وایمیسادم!
فکرمیکردم داره ازم عکس میگیره !
ولی نمیدونم چراهیچ وقت عکس های گرفته شده به دستم نرسید !!

  72294

این معلما بی اعصاب شدنا.امروز ریاضی7گرفتم(اره داداش میدونم شما مثل من درس خوانید.)خلاصه اعصاب خراب اومدم بخوابم(اونجوری نگاه نکن خواب سر کلاس میچسبه)اول خواب بودم دیدم با پس گردنی دفترم. گویا قضیه از این قراره که من در خواب به استاد فحش خاک توسری دادم
خو نکن استاد نمره ندادی عقده ای شدم گناه من چیه

  72283

اون ورز رفتم نونوایی 1500 دادم میگم چن تا میشه میگه بزار خودم برات میزارم اون کنار واستاده بودم دیدم یارو سرش رو انداخته پایین فک کردم مشکل خانوادگی داره یه 10 دیقه ای سرش پایین بود. من خودم نونا رو جمع کردم و منتظر بودم بگه چن تا میشه. که یهو سرشو اورده بالا میگه دفعه بعدی 75 تومن برام بیاری. یعنی ازون موقع داشت حساب میکرد؟
به قول یکی از دوستان : آیا؟!؟!؟

  72278

خدا سنگم کنه اگه دروغ بگم
یه روز خونه مامان بزرگم بودیم اگه اشتباه نکنم
عموم اینا هم مهمون بودن
موقع میوه خوردن پسر عموم که هفت هشت سالش بود از زن عموم (مادر خودش، خیلیم خودشو می گیره واسمون) پرسید مامان! اینا پرتقال سامسونگن؟ مامانشم با اعتماد به نفس کامل: نه مادر اون کیف سامسونگه اینا پرتقال تامسونگن!!!
من!)
پرتقال تامسون :|
کیف سامسونت :|