همون موقع بود که مریض بودم خانمم داشت داروهام رو میداد که بچم اومد گفت منم از اینا میخوام
خانومم گفت : الهی مامان بمیره برات اینا پی پیه ، فقط بابات باید بخوره ...
بچه هم گفت : اه اه رفت دنباله بازیش ... :|
خو من چیکار کنم الان :|
فک و فامیله داریم
خداوکیلی من موندم چی بگم
مامانم اومده بالا سرم نگام میکنه و بعد با یه حالت طنز بهم میگه شانس آوردیم دختر نشدی وگرنه یه بنز و یه آپارتمان باید میذاشتیم روت تا بیان بگیرنت با اون دماغت D:
من:ll
گفتم نگران نباش اگه دخدر میشدم دماغمو عمل میکردم و یه گونه هم میذاشتم و کلی آرایش میکردم یه دافی میشدم واسه خودم :))
مامانم:داف چیه؟!! :))
من :)))
مــامـــانم داره نمــاز می خــونه خعـــلی تو این حــال و هــوا مــامــان کــوشولــومو دوس دارم... واس اینــکه نفهـــمه بی حـــرکت واستــادم دعــاشو گــوش کنـــم:-)
مــامــانم: خــدایا؟ مــن امیـــرُ خعــلی دوس دارم ... امیـــر همه چی ٍمنــه ...امیـــرمــو تو زنــدگیـــش مــوفق کـــن! امیـــر خعـــلی پســر ٍ خوبیـــه...
مــن تو دلــم:» الـــهی یه تنـــه امیـــر فدات شــه نفســـم:-* «
مــامــانم: خب دیگــه برو میخــوام دعــاهای ٍ خصــوصیــمو بکنـــم;)
مــن:O مگـــه شمــا منُ دیدی؟؟
مــامــان: خخخخخ! پَ 1ساعتـــه دارم امیـــر امیـــر می کنــم نفهمیـــدی جلبــک؟؟
مــن:|
مــامــانم: واستــا منُ نیگــا کن باشـــه؟؟! برو دیگـــه! عــه!
خــداییش مــامــان ٍ امیـــر دوستـــه دارم مــن؟؟ :دی
ديروز تو ازمون بودم خواهرم تموم شده ، بهم اس داده من تموم شدم. ، توچه طور ،. منم بهش اس دادم تو روخدا چند تا ازجواب هارو برام اس كن ، ما درسمون عقب ،. اونم بهم اس داده : بى شعور ، مگه من خنگم ، اگه جواب هارو بهت بدم كه أون وقت ترازت از من بيش تر مى شه ! خواهره من دارم ؟ ديگه از شدت ناراحتى إفسرده شدم ، حداقل أوت لايك بكوبين تا از إفسرده گى در بيام
عاغا يه سر امتحان زبان فارسي بوديم(ترم اول)
ماهم توي يه سالن بزرگ مدرسمون امتحان ميداديم، اين بغل دستي منم هي اون معلمه رو كه ته سالن بود صدا ميزد ميگفت سوال دارم، اونم ميگفت سوال نپرسيد
بالخره معلمه عصباني شد گفت: از اون بغل دستيت بپرس!!!!
من0-o
اونم در كمال ارامش سوالشو ازم پرسيدم من جوابشو دادم
باور كنين چهارتا مراقب دوروبرمون بودن هيچكدوم چيزي نگفتن!
مدرسه ست داريم؟
بابام یک دوست داره با4تا پسرهر پسرش2تا گودزیلا
خلاصه بگذریم از هییت برگشتیم بعد ناهار دوست بابام میخواست با نوه های گودزیلاش برگردن خونشون دور هم بودیم وصحبت سر کوچه یهو دیدیم این گودزیلا ها زدن گاری اکو رو ترکوندن قوطی های دورش رو همشو کندن
قیافه من:))))))))))):(((((((
واقعا اینا زورشون هم مثل گودزیلاست
خدایا توبه
اقااا من پام شکسته بود خالم اومد عیادتم به مادرم گفت بهش ژله خوراکی بده پاش زود تر خوب میشه بععله الان دیگه مادرم اینقد بهم ژله داده هرکی بهم دست میزنه مثل ژله تکون میخورم
اخه خاله من نخوام زود خوب شم باید کی رو ببینم
اینم از خاله دکتر و مادر حرف گوش کن من
امروز از دانشگاه برگشتم خونه میبینم همه باهام سنگینن
هیشکی تحویلم نمیگیره ، الان فهمیدم دیشب مادرم خواب دیده من بدون
اجازشون ازدواج کردم …
اصن دقت که میکنم خدارو شاکرم رام داده خونه !
نصفه شب داشتم با گوشیم بازی میکردم یییییهو مامیم مث جن زده ها در و وا کرد اومد تو اتاق.
من (در حال ملاقات با عزراییل): چی شده؟
مامی(در حال گریه): خبر مرگت خواب دیدم تنگی نفس گرفتی داری میمیری
اومدم ببینم زنده ای یا مردی که اگه مردی برم خاکت کنم.
منs-:
سازمان حمایت از کودکان!!!!!!!!!!!!
شرک:)-:
نمیدونم به شرک چه ربطی داشت اون موقع شب؟
مامانه نگران من دارم؟
به جون خودم اگه دروغ بگم همین الان خواهر زادم الکی اومد تو اتاقم چند لحطه کنارم واستاد بعد بدو بدو رفت پیش مامانم و گفت :انا انا من شکلاتمو دادم به خاله ؟؟؟؟؟؟
من؟؟؟؟؟؟؟؟
حالا مامانم داره قربون صدقه اش میره دوباره اومد پیشم بعد بدو بدو رفته پیش مامانم :انا انا خاله شکلاتم و پس داد .؟؟؟؟
من؟؟؟؟؟؟
مامانم میگه :اونو ولش کن گربونت برم بیا خودت بخور .
یعنی اینا گودزیلا نیستند مربی خصوصی شیطونن.والا
با بابام تو خونه بحثمون شد هر چی که من میگفتم بالاخره با یه حرفی جوابمو میداد منم که دیدم دیگه نمیتونم جوابشو بدم گفتم پدر جون من عذر میخوام بووووووق خوردم!
برگشت یه نیگا کرد به من و گفت آخه پسر گلم چیز دیگه ای تو خونه نبود تو بخوری حتما باید بووووووق میخوردی؟
بابای آدم ضایع کنه که من دارم!!!!
اقا من بهم ثابت شد که بچه سر راهیم حالا میگید چطوری :
1-هر وقت میریم شهر دیگه ای خونه اقوام مهمونی همه با ارامش از ماشین پیاده میشن میرن تو خونه و بنده باید چمدونارو ببرم تو...
2-سر سفره مامانم غذای همه رو با علاقه و عشق میکشه میزاره جلوشون .هیچی دیگه منم با علاقه غذای خودم و میکشم ...
3-خواهر زاده هام وسایل بابامو بر میدارن خراب میکنن دق و دلیش سر من خالی میشه ...
ببببععععللله یعنی یه همچین خونواده ی فرزند دوستی دارم من.....
.
و این داستان ادامه دارد ......
خونواده سر سفره شام نشسته بودن به جز من که طبق معمول کنار دوست قدیمیم 4جوک بودم
مامی صدا زد که بیا شام بخور منم که اومدم مثلا کلاس بذارم گفتم که خرج گرونه شام نمیخوام!
ییهو بابا گفت آخه تو که یه ذره کاه میخوری جو که نمی خوری خرج گرون شه پس بیا شامت رو بخور منم که دیدم راست میگه رفتم وشام خوردم.
شماها هم از این پدرهای مهربون دارید یا من فقط دارم؟
با فامیلا ریختیم خونه مامان بزرگم اینا؛ همه لَش و لوش نشستیم داریم اخبار 20:30 میبینیم. بعد این دختر دایی گودزیلاااااام (100% دهه هشتادی) یکی از شعرای مهد کودکش یادش اومده؛ تا "صرفا جهت اطلاع" شروع شد، تلویزیونو خاموش کرد نشست شعر خوند.
هیشکی هم هیچی نگفت....
به قرآن ما هم بچه بودیم موقع اخبار نفس میکشیدیم آر پی جی رو میکردن تو حلقمون.....
اینه وضع زندگی ما
دیشب بابام بهم گفت: "برو از توی فلان سایت، فلان پرینت رو بگیر"
منم گفتم فردا میرم، بعد جلوی روش تَنِ لَشمو انداختم گرفتم خوابیدم.
صبح دیرتر از بابام بلند شدم تا منو دید گفت: "رفتی تو سایت؟"
قیافه من :|
بابام >:{
مدیر گوگل :|
بازم من :|
دیگه اعتیاد هم پاسخگو نیست، ولم کنید میخوام برم خواننده شم...
آخرین مطالب طنز
داستان طنز کلاه فروش و میمون
شعر طنز / فقدان همسر
شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران
مکالمه مرد و زن /طنز
شعرطنز / خانهی ما
مجرمان شیک پوش زندان مهران مدیری را در سریال در حاشیه ببینید! + تصاویر جدید
11 سال رانندگی معکوس این مرد +عکس
واس ماس از زبان جواد رضویان / طنز
شعر طنز / زن گرفتن …
واکنش جالب مهناز افشار با دیدن کنار کاریکاتور خود +عکس
معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
"جناب خان" ممنوع التصویر میشود؟
علت دروغ گفتن مردها (آخر خنده)
اصول جالب شوهرداری به روایت فورجوک !
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 41839
کل بازدید: 512156578