دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

فک و فامیله داریم

  42483

به بابام میگم پول بده میخوام موتور بگیرم...
بابام:پسرم فعلا که پول ندارم دو ماهه دیگه بیا اونوقتم که عیده و سرمون شلوغه بعدشم که امتحاناست و بعدشم که کنکور داری عزیزم ان شاء الله وقتی نتیجه کنکورت اومد باهم میریم یه دونه خوبشو واست میگیرم...
دو ماه دیگه یادت نره...
من:oO
و من هنوز یه کم نگرانم واسه خونمون
دیگه دیوار نمونده از بس گاز زدم...
یه همچین بابای مهربونی دارم من....

  42481

عاغا من یه برادر دارم.این تقریبا فسقلیه.همون دهه هشتادی و این حرفا.در حد زلزله ی 8000ریشتر(درک کنین عمق فاجعه رو)ما نشسته بودیم تو یه جمع.منم با همه رودربایسی داشتم شدید!یکی از اعضای محترم یه سوتی خفن داد در حد لالیگا.همه اسفالت گاز میزدن از خنده.این برادر عزراعیل من برگشته میگه من حاضرم با این(اشاره به من)برم بیرون اینجوری ضایع نشم.
من):
اون بنده خدایی که ضایع شد(:
جمعیت حاضر(((:
مسوول تقسیم شانس(:
دوباره من|:

  42452

عاغا انشاالله 4JOK هیچ کدوم از جوکام یا اس ام اسامو تایید نکنه اگه دروغ بگم
یه روز مخاطب خاصم بهم اس ام اس داد گفت عزیزم تو کدوم خوانند رو دوست داری منم تو اس ام اس واسش نوشتم یاسو(منظورم یاس)
عاغا دیدم 5دقیقه گذشت اس ام اس نداد 10دقیقه گذشت اس ام اس نداد یه رب گذشت اس ام اس نداد خلاصه اعصابم خور شد زنگ زدم بهش میگم چرا اس ام اس نمیدی میگه دارم فک میکنم ببینم این یاسو که گفتی دوسش دارم کیه که تو دوسش داری،
من:0_0
مخاطب خاصم*_*
یاس:)))))))))))))))))))))
البرت انیشتنگ:((((((((((((((((((((((
یعنی IQU در حد جلبک،خدایا این مخاطب خاص باهوشو از من نگیر

  42447

داريم ناهار ميخوريم خواهرزادم رو كرده به من:
خاله من ميدونم تو از مامان من بزرگ تري :))
من: 0 0 چطور؟؟؟؟
ميگه آخه مامانم 26سالشه ولي تو 72 سالته خودش بهم گفته....
من و بابام يه نگا به هم كرديم سرخ سرخ بوديم :))))
مامانم ميگه نه عزيزم متولد سال 72 هس...
هيچي ديگه الان پييييييييير شدممم :((((

  42430

رفتم ميوه فروشي ب يارو ميگم:آقا ببخشيد كاهو داريد؟؟
برگشته ميگه: واااااااي خانم چند بار ميپرسي؟صد بار كه بهت گفتم موز نداريم..!!!!
منO.O
يارو:(((((((((((
كاهو:/
موز:)))))))))))
1سوال:
كاهو رو چه جوري تو دهن بچرخونيم موز تلفظ ميشه؟؟؟؟
جواب:مثلا بگيم (كاوز)
<خواستم بپرسم ببينم تولد يارو كيه يه سمعك واسش بخرم,ولي ديگه نپرسيدم گفتم يارو يه وقت برداشت بد ميكنه>

  42428

اقا ما حدود. هف هشتا استاده جراحی داریم امتحان جراحی داشتیم یه سوال بود ما از بچه خرخونامونم پرسیدیم جوابو نمیدونسن بران شدیم از اساتید بپرسیم بجون خودم به تعداد نفرات اساتید جواب مختلف دریافت کردیم بعدم میگن شما باید نظرهمون استادی که سوال طرح کرده رو بعنوان جواب مینوشتین!!!
بعد بگین چرا ای دکترا مملکت هیچی حالیشون نی,تو یه همچی شرایط سختی پاس میکنیم ما,,,!!!

  42424

پنج دیقه بدون خارج شدن از مسنجر پاشدم رفتم دست به آب اومدم دیدم خواهرم داره با یکی از ادلیستای پسرم حرف میزنه
بعدم با خنده میگه:سپیده بیا دوست پسرت کارت داره
منo:
کدومشون/؟
خلاصه با کلی زحمت خودمو رسوندم پای کامپیوتر دیدم بععععععععله
جالب این جاست خواهرم فک میکرده داره با یکی از دوستای دخترم با آیدی پسر حرف میزنه میفهمید می مردم خدایا شکر

  42415

گوشیم سونی اریکسونه اونم کا سیصد و ده
خلاصه قرار بود مدرسه ببرتمون اردو از طرفی هم قرار بود بابام برام گوشی بخره
به بابام گفتم میخوام برم اردو برگشت گفتش یا گوشی یا اردو منم با این تفکر که الان آخرین سال راهنماییه و دیگه دوستامو نمیبینم گفتم گور بابای گوشی اردو
الان اردومون کنسل شده و دیگه مدرسه نمیخواد اردو بذاره بابامم زده زیرقولش دیگه گوشی نمیخره واسم
الان یه هفته س تو بحران روحیم
بابای زبله من دارم/؟

  42407

زن دایی مامانم فوت شده بود چهلمش بود رفته بودیم سرخاکش دست بر قضا قبل از رفتن مامانم کارناممو گرفته بود و گفته بود بعد از سرخاک بریم خونه..... منم که ترسو اصلا حواسم سر جاش نبود سر خاکش فرزندا و شوهر مرحوم(دختردایی و بسردایی ها و دایی مامانم) هم بودن نیگا کردم به قبر بقلی دیدم فامیلی دایی مامانمه یهو گفتم اخی خاله ببین این قبر بقلی هم اسم و فامیلی دایی شماست خالم که نفهمید چی گفتم گفت اره بعد دیدم نه بابا قبر خودشه ادامه دادم اخی قبر داییته بعد خالم تازه دوزاریش افتاد چیگفتم وشکونم گرفت دیدم همه دارن نیگام میکنن ادامه دادم خدا رحمتشون کنه چقد خوب شد که قبرش کنار زنشه بعد مامانم گفت ساکت شو جلومو که نیگا کردم متوجه گندی که زدم شدم دایی مامانم جلوم بود نگو قبره رو خریده واسه بعدا. جالب تر این که خیلی هم باهاشون صمیمی بودیم از اون موقع هر وقت منو میبینه میخنده. اون روز هم بابت کارنامه مامانم دعوام نکرد. هوراااا

  42404

متن وصیت نامه ی داریوش کبیر رو میخوندم بلند
مامانم و داداشمم گوش میدادن
آخر کار داداشم درمیاد میگه:
میگما داریوش کبیر همون کوروش کبیره دیگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من :دی
داریوش::@
کوروش::////

  42400

با دوستم رفتیم کتابخونه
برگشتنی از پله ها میومدیم پایین رو پله ی آخر پام لیز خورد افتادم زمین
سریع دورو برمو نیگا کردم دیدم خدارو شکر کسی نیست:))
دوستم هرهر کرکر به من میخندید
بهش میگم چش سفید دستمو بگیر کمک کن پاشم
داشت غش میکرد از خنده
هنوز رو پله نشسته بودم که
یهو یه جنتلمن از کنارمون رد شد
یه نگاه به من کرد یه نگاه به دوستم
یهو ازم پرسید اتفاقی افتاده خانوم؟؟؟؟؟؟
گفتم نه یه کم سرم گیج رفت نشستم
دوستم گفت:دروغ میگه دروغ میگه خورده زمین:دی
پسره یه نگاهی بهم کرد یه اخم کرد رفت
خو آخه من چی بگم؟؟؟؟؟؟
خدایی دوسته و رفیقه با مرامه ما داریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  42393

دارم با مخاطب خاصم اس ام اس بازی میکنم،یهو اس ام اس داده دیگه نه به من اس ام اس بده نه زنگ بزن0_0
بهش میگم چرا؟
میگه اشتباه فرستادم عزیزم خودتو در گیر نکن
من0_0
مخاطب خاص:))))))))))))))))))))))))
بازم من0_o
ایرانسل:0))))))))))))))))))))))))))))
همچنان من:/
مخاطب خاص ما داریم؟

  42362

آبجیم 20 سالشه. برگشته به بابام میگه بابا برا عید موهاتو کرپلاغی کن... خیلی سفید شدن!!!
من دیگه توضیح نمیدم منظور طفل زبون بستمون چی بوده، دارم میرم دنبال تخم کفتر، وقت ندارم!

  42355

داشتیم دایی اینامو نو تو فرودگاه بدرقه میکردیم ! پرواز یکم به تاخیر افتاد !! دایی کوچیکم اومد تیریپ دلداری دادن بیاد برگشت به داییم گفت علی جون!! اینا همش عادیه هواپیما دیر میپره دیر فرو میاد گاهی اوقات سقوط میکنه ... همش عادیه!
ما اون لحظه داشتم کف فردگاه رو مورد عنایت قرار میدادیم !! داییم بیچاره من داشت سکته میکرد!!!

  42353

یه روز داشتم واسه چارجوک پست میزاشتم . ک یهو پسر خاله دهه80
(نه جون من تاحال ده هشتادی رو اینطوری نوشته بودید؟)
اومد فرمود داری چیکار میکنی
منم با خنده گفتم دارم فوضولم رو میشناسم
برگشه میگه عجب آدم بیکاری هستی ک داری اینطوری فوضولنو میشناسی بعد اون شعره برو کاری میکن مگوچیست کارو ... برام خوند بعد باحالا نمیدونم چی چی در کوبوند رف بیرون !!!!
ن جان من! ن جان من! فک و فامیله داریم ماااااااااا