یه آقایی اومده بود مدرسه دنبال یکی از بچه های کلاس اول,به بچهِه گفتم:این آقا رو میشناسی؟
کلی فکر کرد گفت:نه
منم ک جو گیر خواستم ب پلیس زنگ بزنم
یه ربع بعد اومده میگه:آهااااا یادم اومد داییمه
برای اولین بار حق رو ب فک و فامیل طرف دادم
فک و فامیله داریم
برادر زاده چهار ساله م زنگ زده به مامانم میگه بیا خونه ما ، مامانم هم گفت: نه تو بیا خونه ما !!
اونوخت این عنتر برگشته میگه : نه من فعلن یه سری کار دارم سرم شلوغه تو بیکاری پاشو بیا !!!
میگن من تو چهار سالگی فقط بلد بودم بگم : بلیم دَدَ !!!
بچه ها امروزمیخواستم بامامانم برم بیرون بهش گفتم سگمم با خودمون ببریم...
برگشته بهم میگه:توی انتر با خودم میبرم بسه
من)))):
مامانم((((:
انتر:-/
سگم:-/
دیشب داشتیمم ازمهمونی برمیگشتیم داییمون حال کردمارو برسونه
این پسردایی دهه گودزیلایی ما شاکی شدگفت این موقع شب وقت مسافرکشیه
من::-#
باباش::$
گودزیلا::-/
دیوز با مامیم رفتیم بیرون وقت برگشتن خسته شده بود گف تو رانندگی کن مام(ما هم)گفتیم چشم. بعد وسط راه داره به من میگه چه حس خوبی ادم پسرش براش رانندگی کنه احساس میکنه نوکر داره
من:(
مامانم:))
سازمان حماییت از نوکران:إ
واسه خونه عموم قبض تلفن اومده 50هزار تومن.پول قبضو نداده.از مخابرات بش گفتن یه چک سفید امضا (دقت کنین چک سفید)بیار گرو بذار که هر ماه 10% از 50هزار تومنو بکشیم رو قبض جدیدتون!!!!!!!!!!!!!!
الکساندر گراهام بل:""""""""""""""
50هزار تومن:ooooooooooooooooo
مخابرات:))))))))
جالب انجاس که عموم دسته چک نداره.از داداش من چک خواسته.داداش مام در کمال خونسردی یه چک سفید تقدیم کرده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آخه فک و فامیل سادس ما داریم؟!!!!!!!!؟
یکی ازدشواری های من تو زندگیم اینه که صبح که میخام برم سرکار تا وسطای راه فکر میکنم شلوار پام نیس.....یا با شلوار راحتی گل گلی اومدم بیرون....
بعداز 2 ...3 بار چک کردن تازه خیالم راحت میشه که توهمی بیش نبوده است...
وای بخدا آلزایمر دالم....بلام دعا تنید..!!!
از بس اومدم 4جوک چند روز پیشا رفتم مراسم ختمه یه بنده خدایی آخره کار به پسره طرف برگشتم بایه صدای خسته ی ناراحت میگم روحشون لایک،،،
دوستم:;-))))))
مامانم::
پسره مرحوم::|
من بعداز فهمیدن سوتیم:خخخخ
آقا ی روز پسرخالم رو گذاشته بودم روی پام داشتم باهاش بازی میکردم (محض اطلاع بگم دهه نودیه)یه دفعه از خوشمزه بازیاش خوشم اومد بازوشو از رو لباس خیلی آروم گاز گرفتم هنوز یک سالش نشده برگشت یه نگاهی بهم کرد و روش رو برگردوند.همون لحظه واسم یه اس اومد داشتم میخوندم یهو پسرخالم با نامردی تمام در حالی که فقط 4تا از دندوناش در اومده لپم رو چنان گازی گرفت که برق سه فاز آدم رو اینجوری نمیگیره
بعدش هم یه لبخند زد و پاشد رفت.
نه جون من شما بگین پسر خاله انتقام جو من دارم؟؟؟؟؟؟
میخوام بدونم فک و فامیل دهه نودیه من دارم آخه از دهه نودی هم باید خورد؟؟؟؟؟
آخه خدا چرا مارو با همچین موجداتی در میندازی؟؟؟؟؟
باباهای شما هم اینجوری تخفیف می گیرن یا فقط بابای من اینجوریه؟
فروشنده:سی هزار
بابام:خیره شو ببینی ده هزار
فروشنده:بیست و نه هزار
بابام:یازده هزار
فروشنده:اصلا راه نداره
بابام:دو خیابون اون ور تر میده پنج هزار
فروشنده:خو برو از همون جا بخر
و ما بدون اینکه چیزی بخریم ب خونه برمی گردیم
دیالوگ مامانم و باش :
مهسا میگم نزدیک عید کار زیادی نداریم نگران نباش فقط فرشارو میشوریم (صد البته من میشورم)لوستر هارو پاک میکنیم (من )سرامیکارو طی میکشی(دوباره من)دیوارارو دسما میکشی(: ()مبلارو میشوری (اه اه اه )این کمد ارو مبلارو تختارم جابه جا میکنیم کمی فضا عوض شه دیدی کاری نداریم .و در اخر میگه :
واه واه این کمرمم درد میکنه (با زبان بی زبانی میگه همه رو خودت انجام میدی)
مامان دل سوز من دارم
تو اتاقم بودم خاهر زادم اومد تو زل زد تو چشام بعد همونجو که چش تو چش بودیم رفت گوشیمو برداشت لبم و گاز گرفتم که بذار سر جاش .
اقا گوشی و برداشت اومد با گوشی زد به پام منم سرش داد کشیدم چشتون روز بد نبینه خاهرم عین قرقی پرید تو اتلقم بچه شو بغل کرد برگشت یه نگاه ترسناک بهم انداخت و گفت :چرا زدی بچه مو زورت به بچه میرسه بی ...........
من : (((((((((((((((
خاهر زادم گوشی تو دستش: )))))))))))
ابجیم /:
شب گوشیمو گذاشتم لای حوله بلکه تا صب خشک شه ....
خداییش فکو فامیل داریم
پسر داییم از همسایه شنلگ قرض گرفته بوده فرداش میره پس بده 2 بار زنگ میزنه در رو باز نمیکنن فکر میکنه کسی نیست .شلنگ رو از رو در پرت میکنه تو حیاط میخوره تو چشمهمسایشون خلاصه
کار کشید به بیمارستان نزدیک بود یارو کور شه.
(بهتره سکوت کنم)
پست اولمه.
داییم با زنش با ماشین رفتن خرید بعد از چند ساعت خرید و اینا .داییم زن داییم رو جا میزاره و بر میگرده جالب اینه که تا رسیدن به خونه نفهمیده بوده که نیست و فکر میکرده صندلی عقب نشسته و باهاش حرف هم میزده.
فک وفامیله داریم خداییش
سلام، اجازه هست منم به جمع شما سر راهی ها اضافه بشم؟
امروز ظهر مامانم خوابیده بود که خواهرم در نشیمن رو باز کرد تا یه کمی هوا عوض شه،
عاغا همین که مامانم سرمای بیرون بهش رسید:
شهریـــــــــــار بوووووووووووق اون در لامصبــــــــو ببند عوضــــــــی بوووووووق بووووق بوووووووووووووووق مگه دستم بهت نرسه بوووووووووووووق بوق
بعدش خواهرم از توی اتاقش اومد بیرون گفت ببخشید من در رو باز کردم
مامانمم گفت: ــــــه تو بودی ببخشید دختر گلم فک کردم شهریار بود
بله دیگه اینطوری بود که یه عضو دیگه به شما سرراهی را اضافه شد...
آخرین مطالب طنز
داستان طنز کلاه فروش و میمون
شعر طنز / فقدان همسر
شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران
مکالمه مرد و زن /طنز
شعرطنز / خانهی ما
مجرمان شیک پوش زندان مهران مدیری را در سریال در حاشیه ببینید! + تصاویر جدید
11 سال رانندگی معکوس این مرد +عکس
واس ماس از زبان جواد رضویان / طنز
شعر طنز / زن گرفتن …
واکنش جالب مهناز افشار با دیدن کنار کاریکاتور خود +عکس
معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
"جناب خان" ممنوع التصویر میشود؟
علت دروغ گفتن مردها (آخر خنده)
اصول جالب شوهرداری به روایت فورجوک !
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 41794
کل بازدید: 512461698