دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 44500

تاریخ انتشار : بهمن 1391

تو اتاقم بودم خاهر زادم اومد تو زل زد تو چشام بعد همونجو که چش تو چش بودیم رفت گوشیمو برداشت لبم و گاز گرفتم که بذار سر جاش .
اقا گوشی و برداشت اومد با گوشی زد به پام منم سرش داد کشیدم چشتون روز بد نبینه خاهرم عین قرقی پرید تو اتلقم بچه شو بغل کرد برگشت یه نگاه ترسناک بهم انداخت و گفت :چرا زدی بچه مو زورت به بچه میرسه بی ...........
من : (((((((((((((((
خاهر زادم گوشی تو دستش: )))))))))))
ابجیم /:
شب گوشیمو گذاشتم لای حوله بلکه تا صب خشک شه ....
خداییش فکو فامیل داریم