معلم از شاگردش میرسه : چرا ساعت اسیا از امریکا جلو تره؟ شاگرده میگه : واسه اینکه اسیا زود تر از امریکا کشف شد

به یارو می گن نظرت راجب خدا چیه؟ می گه: خدا خوبه !مهربونه!بزرگه!خالق جهانه !......ابوالفضل نگه دارش باشه

یه بنده خدایی کفترش گم می شه تو روزنامه آگهی میده " بیه بیه

ستاد مبارزه با بد حجابی اعلام كرد: نگهداری عسل و میرزا قاسمی در یخچال ممنوع می باشد مگر اینكه در یخچال باز باشد!!

به یه نفر می گن هیچ می دونی خرما توی شکم تسبیح می کنه.اون هم میگه لابد حلوا هم نافله می خونه!.

یک شب یک نفر از کنار قبرستون رد میشده میبینه همه مرده ها روی قبرشون نشستن. ازشون میپرسه چی شده.میگن سوالهای شب اول قبر لو رفته.گفتن بیرون بشینید تا از دوباره سوال طرح کنیم

بچه:مامان اون آقاروببین كچله!!!! مامان: هیس...میفهمه بچه: اه...مگه تا حالا نفهمیده

عاشق اون نیست كه واسه عشقش توی سرما آتیش روشن كنه عاشق اونیه كه كتشو بده به عشقش ، خودش سرما بخوره ، 6تا آمپول بزنه ، دهنش سرویس بشه تا دیگه از این غلطا نكنه

یه نفر میره مانور از هواپیما می پره چترش باز نمی شه . میگه خدا رحم کرد مانور بود!!!

دوتا زانتیا با هم ازدواج میکنن بچه شون ژیان میشه . . . . . . ازدواج فامیلی همینه دیگه

دخترها تو زندگي شون جز شوهر چيزي نمي خوان!!! ولي به شوهر که رسيدن همه چي مي خوان

يه يارو پطروس فداكار را با دهقان فداكار اشتباه مي گيره ميره انگشت ميكنه تو چشم راننده قطار

مادر: پرويز جون مگه تو زبون نداري که دستت را وسط سفره دراز مي کني؟ پرويز: چرا مادر جان زبان دارم ولي زبانم به وسط سفره نمي رسه!!!

يک فيلسوف آلماني مي گويد: انسان موجود عجيبي است! اگر به او بگوييد در آسمان خدا، يکصد ميليارد و نهصد و نود و نه ستاره وجود دارد بي چون و چرا مي پذيرد. اما اگر در پارکي ببيند روي نيمکتي نوشته اند: رنگي نشويد، فورا انگشت خود را به نيمکت مي کشد تا مطمئن شود

حیف نان مي ره استاديوم جاي اينکه فوتبال نگاه کنه مرتب بالا سرشو با تعجب نگاه مي کرده. بهش مي گن چرا فوتبال نگاه نمي کني؟ مي گه: دنبال کلمه زنده مي گردم