برنامه ی هـــر روز مــن در سـلـف:
مــن:
واسـه مـن کـمتـر بـریـزیـد لـطـفـا تـه دیـگـم داشـتـه بـاشـه
آشپز:بـاشه
میــام میـشیـنــم سـر مـیـز 2 دقـیـقـه بـعـد
من:
میـشـه ایـنـو عـوض کنـیـد تـوش مـو پـیـدا کردم
آشـپــز بـا یـه نـگـاه غـضـبـنـاک:بـاشـه و تو فکرش((بچه پررو موا دیگه مو که دیگه گفتن نداره))
میـام مـیـشیـنـم 3 مـیـن بــعــد
مـن: بـبـخـشـیـد مـیـشـه ایـنـو عـوضـش کـنـیـد تـوش سنـگ پـیـدا کـردم!
4مـیـن بـعـد بـا یـه غـذای دیـگـه
بـبـخـشـیـد مـیـشـه ایـنـو عـوض کـنـیـد مـثـل ایـنـکـه دوبـاره مـو داره
و هـمـیـنـطـور دقـیـقـه هـا سـپـری مـیـشـونـد
و درآخـــــر...
ســرکـــلـــاس...
بـچـه هـا یـکـی یـه کـیـکـی بـیـسـکـوئـیـتـی چـیـزی داره بـده مـن خـبـر مـرگـم کـوفـت کـنـم نـمـیـرم از گشـنـگـی؟
اس ام اس دانشجویی
امروز تو کلاس زبان عمومی بودیم یه کلمه ای بود تو کتاب که "هاچتسون" تلفظ می شد اسم یه مرد بود یکی از بچه ها که داشت ریدینگ رو میخوند به جای هاچتسون گفت حاج حسین.
مارو میگی.....بهتره نگی.
یادمه یه روز سر کلاس نشسته بودیم یه دفعه برا تنوع گوشیو برداشتم به شماره چند تا از دوستام سر کلاس زنگ زدم (خوب از بس بیکار بودم) ولی از شانس بد من گوشی همشون رو ویبره بود یهو دیدم یکی از همین دوستام داره بهم زنگ میزنه گوشیو که دستم بود زود برداشتم اونم میخواست زود قطع کنه که اعتبارش تموم نشه.
نمی دونم چجوری گوشیو قطع کرد ولی مثل اینکه گوشی قطع نشده بود چون از پشت تلفن صداشو میشنفتم یه نیم ساعتی اینجوری موند بعد که متوجه شد گوشی باز مونده سریع قطعش کرد یه نیگاهی به اعتبارش انداخت دید بله همش پریده منم که از ماجرا با خبر شدم نا مردی نکردم به همه دوستام ماجرارو تعریف کردم اون دوستمم دیدم دیگه خیلی داغ کرده بود زود تو افق محو شدم
(چون اگه دستش بهم می رسید دیگه زنده نبودم )
اخ این چه دوستایی که من دارم...
دیدید؟
این استادای گلی هستن که حتی1دقیقه بعدازخودشون هیچکسوراه نمیدن اگه کلاسشون ساعت 11باشه وراه خونه تایونی"uni"1ساعت باشه
آدم ساعت 6صبح هم راه بیافته دیرمیرسه واستادگرامی راهش نمیده سرکلاس
حالایه سری استادای گل دیگه هستن اخرساعت کلاسشونم که برسی حضورتومیزنن آدم هرچقدم که دیر راه بیافته ها40دقیقه قبل از شروع کلاس دانشگاهه
سلامتی همه دانشجوهای درس خونی که مثه خودم آخرین هفته ترم میرن جزوه و کتابای مربوط به اون ترم رو می گیرن...
واقعا زور داره 30کیلومتر راه بیفتی بری دانشگاه اونم بعداز ظهر تو این گرما برای اولین جلسه از یه کلاس که تازه گذاشتن هنوز پاتو تو سالن کلاس ها نذاشتی دوستات بیان بیرون و بگن کلاس تشکیل نمیشه خدایی عند ضدحاله از شکست عشقی هم بدتره
حالا من:(
دوستان:)
استاد:)
رئیس دانشگاه:)
وزیر علوم:)
آرمان های امام :)
سر کلاس یکی از بچه ها به استاد گفت : استاد کلاستون خیلی خشکه !
استاد : خب شما بفرمایید چیکار کنم ؟
من : استاد خیسش کن :))))))
یعنی کلاس ترکید ! خود استاد داشت ماژیک رو میکرد تو حلقش بلکه خنده ش بند بیاد :)))))
شیمی در کلام بزرگان
شیمی سوختن و ساختن است . (موادقابل اشتعال )
شیمی آهنگ خوش تغییر را هنرمندانه نواختن است . (فولاد در حسرت زنگ زدن )
پایداری و جاودانگی را با شیمی تجربه کنید (گازهای خیلی وقتها نجیب )
بعد از اینکه استاد معدنی در کلاس درس گفت : هرماده ای که کشف میشه باید تو آیوپاک نامگذاری بشه
یکی از دانشجویان بلافاصله گفت : آیوپاک یعنی اداره ثبت احوال شیمی !!!
اگر چه یه کمی دیر شده اما سال نو خیلی مبارک باشه امیدوارم در سال ۱۳۹۲
همتون خوش باشید ....
۱- هیدروژن هم از خر شیطون پیاده بشه عنصر دیگه ای رو تو خونه اش راه بده
۲ - لانتانید ها و آکتنیدها م که از حاشیه نشینی خسته شدن بلاخره به داخل جدول راه پیدا کنن
۳ - اتم گازهای نجیب (خصوصا سه تا عنصر بالای این گروه ) با اتمهای دیگه پیوند تشکیل بدن
وبلاخره امیدوارم امسال کاتالیزگرها سرعت واکنش رفت را یه کم بیشتر از برگشت زیاد کنن
چاکر هرچی استاد با معرفته هستیم..
ی درس 2 واحدی نمرم 9 شده بود.رفتم پیش استاد
من:استاد اگ میشه یکم ولخرجی کنینو ی نمره بم بدین ک قبول شم
استاد:وایسا باهم بریم آموزش برگتو ببینم.
باهم رفتیم برگمو پیدا کردیم..
استاد:مرد ناحسابی نمره اصلیت 1.5ــه !! اینیم ک میبینی 9 رد شده من بت 7.5 نمره دادم ک معدلت پایین نیاد و مشروط نشی!
من: :-( استاد تا اینجاشو ک اومدی اجرتو خراب نکن!کاملش کن!
استاد: خیلی پررویی ولی باشه.. بیا اینم 12!
من: :-* استاد خیلی مردی!
استاد: اینم مال تو .. 15!!
کم: استاد من خیلی شمارو دوست دارما!
استاد: تا نزدمت برو......
و اینجوری بود ک لیسانس گرفتم... اونوق میگم چرا الان ک لیسانس دارم هیچی بارم نیس!
دارم به این فکر میکنم وقتی یه جزوه رو میشه تو یه روز خوند حتما میشه تو یه روزم درسش داد !
پس ما چرا یه ترم دانشگاه میریم ؟
اون معلم شمیمون بود گفتم راجب به عدد اتمی این جوری بهم گفته یه روز داشت توضیحات و تعاریفو میگفت منم تو کتاب یاداشت میکردم اغا دیگه سر تا پای صفحات کتاب سیاه شده بودا اومد بالا سرم خیلی ریلکس گفت صبح که داری از این خیابون بغل میای کارگرا دارن ساختمون میسازن این پاکت های سیمان که خالی شده رو نمیخوان وردار بیار روش بنویس تا هم جا داشته باشی هم کتابت خراب نشه هم دفتر نخوای بخری خدایش ستم وار خفتمون داد
عجب یه موقعی تنها دلخوشیم این بوده که دانشگاه قبول بشم
دانشگاه که قبول شدم منتظر بوم زود تموم بشه خیالم راخت بشه
الان که آخراشه هم ناراحتم از اینکه از پیش دوستام میرم وناراحتم که منم مثل جوونای دیگه بیکار
ای خداااااااااااااا این چه وضشه
یک اعتراف
.
.
.
من هروقت امتحانا شروع میشن البته (ی ماه قبلش) هرروز مریض میشم وبعد از امتحانات کاملا خوب میشم خواستم ببینم شما هم مث منین عایاامروز هم معدم درد میکنه میترسم امتحان کنکور بدم سرطان بگیرم به مولا
آخرین مطالب طنز
داستان طنز کلاه فروش و میمون
شعر طنز / فقدان همسر
شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران
مکالمه مرد و زن /طنز
شعرطنز / خانهی ما
مجرمان شیک پوش زندان مهران مدیری را در سریال در حاشیه ببینید! + تصاویر جدید
11 سال رانندگی معکوس این مرد +عکس
واس ماس از زبان جواد رضویان / طنز
شعر طنز / زن گرفتن …
واکنش جالب مهناز افشار با دیدن کنار کاریکاتور خود +عکس
معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
"جناب خان" ممنوع التصویر میشود؟
علت دروغ گفتن مردها (آخر خنده)
اصول جالب شوهرداری به روایت فورجوک !
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 23690
کل بازدید: 512170808