دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

اس ام اس تنهایی

  51958

ویژه مهدی100%مخ: وقتی از خونوادت میگی حالتو درک میکنم...... عشق تو(البته اگه بشه اسمشو عشق گذاشت.چون خیلی بی لیاقت بود که تنهات گذاشت)بهت خیانت کرد ولی عشق من با اینکه منو می پرسته ولی خونوادم بازم با حرفاشون عذابم میدن.خونوادم باعث شدن ما از هم جدا بمونیم.اینارو میگم که بدونی تنها تو این شرایطو نداری.پس چشای خوشگلتو خراب نکن داداشی.....باشه؟؟؟؟

  51957

ویژهraha21: رها جونم خواهر گلم امروز پستتو خوندم که دیگه نمیخوای پست بزاری..... اگه دیگه پست نزاری بخدا باهات قهر میکنما....
عزیزم بچه ها فقط میخوان تو ناراحت نشی و زود همه چی رو فراموش کنی وگرنه ما این جا همه مون هم دردیم.آبجی اگه این پستو خوندی تورو خدا پست بزار دلمون برات تنگ شده....راستی میدونم دیگه دیره ولی بازم میگم تولدت مبارک عزیزم.
منتظرتم.....

  51949

خدایا نمیخوام فکر کنم که تقصیر من بوده......خدایا کمکش کن.....

  51948

عجیب است دریا! همین که غرقش می شوی پس می زند تو رو...

و عجیب تر از آن باتلاق است که وقتی که گیرش افتادی هر چقدر هم دست و پا بزنی

محال ازش بتونی خلاص شی...


  51946

دیشب کشیک بودم..... خیلی شلوغ بود.....یه دفعه یکی داد زد ...خدایا بچه ام رو از تو میخوام .....برگشتم سمت صدا.....خدایا باورم نمیشه...... چقدرشکسته شده.....فقط گفت حلالم کن........یاد روزی افتادم که توی اون خیابون لعنتی دست توی دست دخترخاله اش دیدمش............به دادم برسید بچه ها ..........

  51945

کاش گاهی مردبودم!!!

میشد تنهایی آم را به خیابان بیاورم!!!

سیگاری دود کنم!!!
...
و نـگـران نـگـاه هـای مـردم نـبـاشـم !!!

کـاش گـاهـی مـرد بـودم !!!

مـی شـد شـادی اَم را بـہ کـوچـه هـا بـریـزم ...

بـا صـدای بـلـنـد بـخـنـدم٬

و هـیـچ مـاشـیـنـی بـرای سـوار کـردنـم تـرمـز نـکـنـد..

  51943

آن گاه که در اغوش تـــــو بود ...... فرشتـــه اش میخواندی

حــــــــــالا که در اغوش دیگریست .... فـــــــــــــاحشه؟؟؟؟

  51942

کـآش اونقدر مَردونگــی رو دَرک کردودی
که به جـآی نَـر بودنت به مَرد بودنت افتخــآر کُنی !!
....

دختر شرقی...

  51920

روز اول پیش خود گفتم
دیگرش هرگز نخواهم دید
روز دوم نیز می گفتم
لیک با اندوه و با تردید
روز سوم هم گذشت اما
بر سر پیمان خود بودم
ظلمت زندان مرا می کشت
باز زندان بان خود بودم

  51915

برو برو که خسته از شکستنم ، من عاصی از هر عشق و هر دلبستنم / کبوترم که پر زدم ز بام تو ، بیزارم از نامت به لب آوردنم.

  51912

ميگويند يک روزي هست ..
که چرتکـه دست ميگيرند و حساب و کتاب ميکنند ...
و آن روز تـــو بايد تــــاوان آن چه با من کردي را بدهي!
فقط نميدانم ....
تاوان دادن آن موقع تـــو ، به چه درد من ميخورد!؟

  51911

چرا دلت گرفته قاصدک ؟!
اشک هایت هستند ، غمهایت ، دردهایت... ببین تنها نیستی!
دلت که برایش تنگ شد ، خودت را به دست باد بسپار.
آن قدر بالا برو تا به ماه برسی.
تمام تمام حرف هایت را،تمام ناگفته هایت را روی ماه جا بگذار
و همانجا منتظر نگاه خیره ی کسی که انتظارش را می کشیدی بمان!

  51910

در نهان به آنهایی دل می بندیم که دوستمان ندارند! و در آشکارا از آنانی که دوستمان دارند غافلیم! شاید این است دلیله تنهایی ما!

  51909

هیچوقت بیش ازحدعاشق نباش،بیش ازحداعتمادنکن وبیش ازحدمحبت نکن چون همین بیش ازحدبه توبیش ازحدآسیب میرساند

  51904

MEHDI>>>100%MOKH
درد زیاده خدارو باور کن خودش یه نقطه میزاره زیرش میشه یاورت
درد من
دوست بیاد از علاقه به عشقت بگه تو دم نزنی عشقت بیاد بهت بگه ترو دوست داره می خواد باتو باشه ولی بری بیرون دوستو با عشقت که دست تو دست باشه ببینی بعد برگرده بهت بگه فردا عقدمونه مب خواستم بگم دوستت نذاشت
دوستی ما خیلی خیلی دوستی بود
اخرش شد این بعد دستت ببینه تو داری دیونه میشی تو یه دیدار یه دخترو بیاره بهت معرفی کنه