من نه مرد عشقم
نه هلاک رفاقت
فقط یه دل میخوام تودنیا
که روقولش بمونه تا اخرقیامت
اس ام اس تنهایی
امشب به مهمانی تو می آیم
نه چشمان فریبنده ات را میخواهم
و نه لبان خیس تبدارت را
مرا یک آغوش به وسعت دستانت کافی است
دلم گرفته …
غم هایم را بغل کن
آرزوهاي برباد رفته ي bitter sense
شاهين چرا رفتي؟؟
مگه قرار نبود با هم بعد ازدواج بريم از شيرخارگاه يه دختر كه چشماش سبز بود و 1.5 سالش بود رو بياريم بزرگ كنيم؟
مگه نميگفتي چشماش خيلي قشنگه ولي به پاي چشماي من نميرسه؟
مگه نميگفتي يه اتاق پر اسباب بازي واسش درست ميكني؟
مگه نميخواستي اسمشو بذاري آناهيد پس كجا رفتي؟
شاهين ديروز رفتم پيشش تو بغلم آروم گرفت ولي من آروم نبودم
تو كجايي كه من و آناهيدو بگيري زير بالو پرت؟
شاهين تنهام
منم ميخام بيام پيشت
شاهين دوست دارم عشقم
غریبه بود آشنا شد...
عادت شد...
عشق شد...
هستی شد...
روزگارشد...
خسته شد...
بی وفاشد...
دورشد...
بیگانه شد...
فراموش نشد...
پند بس كن، كه نمي گيرم پند--در اميد عبثي دل بستن
تو بگو تا به كي آخر، تا چند-- از تنم جامه برون آر و بنوش
شهد سوزنده لب هايم را--تا به كي در عطشي دردآلود
به سر آرم همه شب هايم را--خوب دانم كه مرا برده ز ياد
من هم از دل بكنم بنيادش--باده اي، اي كه ز من بي خبري
باده اي تا ببرم از يادش--شايد از روزنه چشمي شوخ
برق عشقي به دلش تافته است--من اگر تازه و زيبا بودم
او زمن تازه تري يافته است--شايد از كام زني نوشيده است
گرمي و عطر نفس هاي مرا--دل به او داده و برده است ز ياد
عشق عصياني و زيباي مرا-- گر تو داني و جز اينست، بگو
پس چه شد نامه، چه شد پيغامش--خوب دانم كه مرا برده ز ياد
زآنكه شيرين شده از من كامش--منشين غافل و سنگين و خموش
زني امشب ز تو مي جويد كام--در تمناي تن و آغوشي است
تا نهد پاي هوس بر سر نام--عشق توفاني بگذشته او
در دلش ناله كنان مي ميرد--چون غريقي است كه با دست نياز
دامن عشق ترا مي گيرد-- دست پيش آر و در آغوشش گير
اين لبش، اين لب گرمش اي مرد--اين سر و سينه سوزنده او
اين تنش، اين تن نرمش، اي مرد
باز هم قلبی به پایم افتاد--باز هم چشمی به رویم خیره شد
باز هم در گیر و داد یک نبرد--عشق من به قلب سردی چیره شد
باز هم از چشمه ی لب های من--تشنه ای سیراب شد سیراب شد
باز هم در بستر اغوش من--رهروی در خواب شد در خواب شد
برد و چشمش دیده می دوزه به ناز--خود نمی داند چه می جوید در او
عاشقی دیوانه می خواهم که زود--بگذرد از جاه و مال و ابرو
او شراب بوسه می خواهد ز من -- من چه گویم قلب پر امید را
او به فکر لذت و غافل که من--طالبم ان لذت جاوید را
من صفای عشق می خواهم از او--تا فدا سازم وجود خویش را
او تنی می خواهد از من اتشین--تا بسوزاند در او تشویش را
او به من میگوید ای اغوش گرم--مست نازم کن که من دیوانه ام
من به او می گویم ای نا اشنا--بگذر از من من تو را بیگانه ام
اه از این دل از این جاه امید--عاقبت بشکست و کس رازش نخواند
چنگ شد در دست هر بیگانه ای--ای دریغا کس به اوازش نخواند
ديروز به ياد تو و آن عشق دل انگيز --بر پيكر خود پيرهن سبز نمودم
در آينه بر صورت خود خيره شدم باز --بند از سر گيسويم آهسته گشودم
عطر آوردم بر سر و بر سينه فشاندم --چشمانم را ناز كنان سرمه كشاندم
افشان كردم زلفم را بر سر شانه --در كنج لبم خالي آهسته نشاندم
گفتم به خود آنگاه صد افسوس كه او نيست --تا مات شود زين همه افسونگري و ناز
چون پيرهن سبز ببيند به تن من --با خنده بگويد كه چه زيبا شده اي باز
او نيست كه در مردمك چشم سياهم --تا خيره شود عكس رخ خويش ببيند
اين گيسوي افشان به چه كار آيدم امشب --كو پنجه او تا كه در آن خانه گزيند
او نيست كه بويد چو در آغوش من افتد --ديوانه صفت عطر دلآويز تنم را
اي آينه مردم من از حسرت و افسوس --او نيز كه بر سينه فشارد بدنم را
من خيره به آينه و او گوش به من داشت --گفتم كه چه سان حل كني اين مشكل ما را
بشكست و فغان كرد كه از شرح غم خويش --اي زن چه بگويم كه شكستي دل ما را
وقتی خسته ام
وقتی کلافم
وقتی دلتنگم
بشقاب ها را نمی شکنم
شیشه ها را نمی شکنم
غرورم را نمی شکنم
دلت را نمی شکنم
در این دل تنگی ها زورم به تنها چیزی که میرسد
این بغض لعنتی است …که این هم باز نمیشکند
سلام داداش گلم D$D$D داداش میخوای من بمیرم که خودتو نفرین میکنی من داداش دست شکسته نمیخوام انشاالله صدسال زنده باشی...
از این تریبون اعلام میکنم ازاین به بعد هرکس خودشو نفرین کنه باهاش قهر میکنم ...
ببخشید زود صمیمی شدم گفتم داداشی اگه لایق بدونید من کوچیک شما"توران" هستم .
جا داره از همین جا از زحمات شبانه روزی دوتا آتش نشان خانواده 4جوک نهایت تشکر را بکنم همکاران شما یکبار به دادمون رسیدن خونمون آتیش گرفته بود خواهرم تو آتش گیر کرده بود که جونشو نجات دادید دست بوس جفتتون هستم(داداش حبیب وD$D$D) موفق باشید...خدا پشت وپناهتون
قرار نیست منم دلِ یکی دیگه رو بسوزونم
" برعکس " اونو اونقدر خوشبخت می کنم
کـه به هر روزی که جای اون نیستی لعـنت بفرستی :)
گفت بعد من سیگار را ترک کرده ای گفتم نه کبریت را ترک کرده ام سیگار را با سیگار روشن میکنم.
بچه ها عموم تصادف کرده حالش تعریفی نداره
الان کماست ..... ازتون خواهش میکنم براش دعا کنید
ده بیست سی چهل را شمردم تک تک
اهسته به دنبال تو گشتم با شک
بعد ها که بزرگتر شدم فهمیدم "
تمرین جداییت قایم باشک
نبسته ام به کس دل
نبسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج
رها رها رها من...
برای امیر طاها
داداش بخاطر فراموش کردن امیتیس ازدواج نکن
عاشق شو بعد
آخرین مطالب طنز
داستان طنز کلاه فروش و میمون
شعر طنز / فقدان همسر
شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران
مکالمه مرد و زن /طنز
شعرطنز / خانهی ما
مجرمان شیک پوش زندان مهران مدیری را در سریال در حاشیه ببینید! + تصاویر جدید
11 سال رانندگی معکوس این مرد +عکس
واس ماس از زبان جواد رضویان / طنز
شعر طنز / زن گرفتن …
واکنش جالب مهناز افشار با دیدن کنار کاریکاتور خود +عکس
معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
"جناب خان" ممنوع التصویر میشود؟
علت دروغ گفتن مردها (آخر خنده)
اصول جالب شوهرداری به روایت فورجوک !
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 26392
کل بازدید: 512701916