.
نوشت “قم حا ” …
همه به او خندیــــــــــــــــدند!!
گریــــــــــــــــــــــست …
گفت به “غم ها ” یم نخندید…
که هر جور نوشته شود درد دارد!!
از ته به سر بخوان
تا مــــــــنِ آن روزها را بشناسی

فك كن دستاشو تو دستاي يكي ديگه ببيني....تو دلت زلزله 10ريشتري مياد.
من تجربش كردم...

ان قدرمراسردکرد...ازخدش....ازعشقش....که حالا به جای دل بستن یخ بستم....حالابه سمت احساسم نیاکه لیزمیخری.

برای بالا رفتن از بعضی پله ها باید تاوان داد....

دلم نه عشق می خواهد
نه دروغهای قشنگ
نه ادعاهای بزرگ
نه بزرگهای پر ادعا
دلم یک فنجان قهوه داغ می خواهد
ویک دوست که بشود با او حرف زد

از عمرمان کم می شود
اما...
از قدیم شنیدم که میگن: بعد هر ناخوشی و ناراحتی
خوشی و شادی در راه است!
پس..
چون مـــــی گـــــــذرد!!
غــــــــــــــــمــــــــــی
نیست!

من بودم من چشم درچشم هم من رفتم ماندم من اه ه ه ه از تنهایی







کاش میدانست تمام وجودم بود

تا دیروز ، هرچه می نوشتم عاشقانه بود
از امروز ، هرچه بنویسم صادقانه است
عاشقانه دوستت دارم

هییییییییییییییییییییییییییی!

غروب های جمعه به خودی خود دلگیر است.....

غروب آخرین روز تعطیلات هم که نیاز به گفتن ندارد......

وای به اخرین روز تعطیلاتمان که جمعه است!!!!!

چه شود این غروب جمعه!!!!!!!!!

سلاممممممم
بجه ها من اولين باره اينجا بست ميزارم ولي خيلي وقته اينجام و بست قبليمم به خاطره غم و غصه تاييد نشد:(
من با خوندن بست ابجي خوبم (@m@hs)تصميم كرفتم بست بزارم(بست مربوط به ارديبهشت٨٦)
اكه منو اينجا راه بدين خوشحال ميشم و مهسا جان دوست دارم بيشتر باهات اشنا شم جون منم تقريبا ١٥سالمه و عاشق شدم!!!
اسم من مهتاب هستش
راستي بجه ها انقدر امير طاها رو بخاطره اينكه اسم اميتيس رو اينجا مياره سرزنش نكنيد جون فقط اينجا ميتونه راجع به اون حرف بزنه

یه نیمکـــــ رو به تنهـــــآیی .. یه ســــآعت مونده تــآ رفتنـــ ..
خیـــآلاتی شــدم اِنگــــآر .. عکســـــآت حــرف میــزنن بــآ من ...
نــدارم پیشـــِ تــو جـــآیی .. دارم میــرم خُــداحــآفظ ..
نمــونده دیگهــ اِحســــآسـی .. میــونــِ مـــآ 2تا هـــرگــز ..

میبینی ؟ ؟

ایستاده ام . . .

روی پای خودم . .

و دارم تو را نگاه میکنم . .

که حتی روی حرف های خودت هم نمیتوانی بایستی . .

روزگاری بود که میگفتند مرد و حرفش .. !!

شاید تو مرد نبودی . . .

مـــــغرورمـ

اما اگـــر دل بدهـی
غرورمـ را فرشـ زیر پایتـ مـیکنمــ!!!
خود خواهمـ اما اگــــــــر دل بدهیـ
تـــمام خواســــتهـ هایم در تو خلاصهـ میشــود
پــیچیده ام....
امـا اگـــر دل بــدهی
برایتــ تبدیل به یک جمع ســــاده میشومـ
لــــجبازم....
اما اگـــر دل بــــدهی
آتشـ میزنم هر آنچه با تو سر لج دارد!
آری
تـمام اینها هستمـ
ولی اگــر تو دل بدهـی
میشومـ یکـ عاشقــ
همانـ که هــمه آرزوی داشتنش را دارند!!!!

سلام خانم هیلدا من سوره زمر آیه 53 رو دیدم ولی معنیش این بود ربطی نداشت به حرف شما
بگو اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏روى روا داشته‏ايد از رحمت‏خدا نوميد مشويد در حقيقت‏خدا همه گناهان را مى‏آمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است (۵۳)

من تا حالا اینجا واسه کسی جواب نزاشتم ولی چون قضیت خیلی قشنگه گذاشتم...امیرطاها خیلی خوشحال شدم عقد کردی...دیگه خاطرات گذشتت فراموش کن همرو بریز دور...فقط بچسب ب خانمت نذار احساس تنهایی کنه...اون خیلی خانمی کرد ک گذاشت برگردی پس توام ج محبتاش بده...ایشالا خوشبخت شی...