باران
امشب منتظرم برای آن لحظه نمناک و سرد ، تو بخواب
من دلم گرفتهِ آنقدر زیاد ،که تکانِ شانه هایم را نمیبینم دگر،تو بخواب
منتظرم باران ببارد ، امشب قدمی خواهم زد
به تمام غصه هایم نم نمک یک سری خواهم زد
خیس شوم ، کاسه ام را پر کنم از بوی خاک
تو بخواب ای آرزوهایم ، من پر از باران و خاکم
لحظه ای دیگر منم آماده ام ، ته نشین خواهم شد در کنارت
دست من را هم بگیر ، بی بهانه آمده ام در خوابت
تو بخواب

برای sanaz.21
اگه عشقت ی عشق پاک و واقعیه و ارزششو داره ک بخاطرش جلو دنیا واسی واسا چون ارزششو داره مطمئن باش
اما اگه قراره توام بشی جزو خیانت دیده ها ن ارزش نداره چون ته تهش هیچی نیست جز تنهایی و تنهایی و تنهاییو............

برای خواهر بزرگم آجی hilda
وختی اون پستتو که درمورد خونوادت بود
خوندم خیلی ناراحت شدم
آخه چراااا ؟؟؟
بمیرم برات ...

سـخت است ، ميـدانی؟
اين هـمه دل در دنيـا است كه هيچـكدام
بـرايم تـنگ نميشـوند

امیر طاهاااااا :)):))
خوشحالم خوندم که میخوای تیتر بالای پستاتو عوض کنی!
خوشحالم خوندم که یادآوری خاطرات تلخ گذشتت داره همینطور کمتر میشه!
وخوشحالم خوندم که قراره از این به بعد به جای اسم آمیتیس تو پستات اسم نگینو ببینم!
خوشحالم امیر طاها!
خیلی خوشحالم:))))

خونه ی اجاره ای داری برای یه آدم تنها؟ قلبشو پیش میده، جونشو ماه به ماه

امیر طاهای عزیز سلام
شدیدا مشتاقم خاطرات خوب مشرک بین داداشم و نگین خانومیشو بخونم
راستی از حرفای ما دلخور نشی ها همه مون دوستت داریم و خوشبختیت برا همه مون مهمه اگه حرف تلخ زدیم برا این بود که ترسیدیم یا نخواستیم داداشمون جز راه خوشبختی رو بره نازک نارنجی نباش دیگه

یه چی بگم فقط به بی سوادی من بخندین
من تا حالا فکر میکردم گله ( gele ) تشدید داره غافل ازینکه اون galle ( گله ی گوسفندان مثلا ) هست که تشدید داره
امیرطاها میدونم با این سوتی من خندیدی ( تو پستی که واسه تو گذاشتم سوتی دادم)
الآنم من خیلی ناراحتم، همشم تقصیر این کیبورد مسخره ست
واقعا خنگ شدم
:-(

خاطرات فسیل شده
من کلا آدم خوشخوابی هستم بطوریکه تو 10 دقیقه حاضر میشدم و صبحونه میخوردم میرفتم دانشگاه....
ولی اون روزا خیلی سحرخیز شده بودم. زود میرفتم که نکنه بره و من نبینمش..
یادمه یه روز تو سرویس نبود.. با دلی افسرده و غمگین تو فکرش بودم که اتوبوس ایستاد.. پنچر شده بود.. با یه کم معطلی همه رو پیاده کرد و گفت منتظر سرویس بعد باشید که با اون برید.. منم به جای اینکه نگران دیر شدن کلاسم باشم دعا میکردم تو سرویس بعدی باشه.. همینکه سرویس بعد رسید سیمای زیباشو از شیشه کناری اتوبوس دیدم..
با اینکه آدم ریلکسی هستم ولی مثه هول زده ها رفتم تو تا فــــقــــط بتونم کنارش باشم.. از بس که دور بود از من.. از بس که غریبه بود با من..
کاش حداقل میدونستم الان کجاست؟ ازدواج کرده یا نه؟ اصلا به من فکر میکنه یا نه؟
من که بخاطر اون از همه لذتهام گذشتم.. الانم دیگه هم خودم هم دلم اونقدر پیر شدیم که هیچوقت نمیتونیم اون لذتهارو تجربه کنیم...
....................
بچه ها قدر همون لذتهایی که داشتید رو بدونید..همینطور اگه میدونید عشقتون رفت نذارید اونقدر از سنتون بگذره که مثه من پشیمون بشید.. از اول شروع کنید..
تو فقط عاشق باش.. معشوق خودش ساخته میشه..
از الان بسم ا..

بعداز رفتنت نمی دانم سیگارها کوچک شده اند،...
یا کام های من سنگین!

**آلوچه تلخ**
امروز بیستمین روز فروردینه...سر کلاس معادلات دیفرانسیل مهمان نشسته بودم باگوشیم اومدم ۴جوک دیدم پستای قرانم تو اس ام اس های مذهبیه و زیر پستای پاتوقم نوشته:
قوانین سایت.
تلخ ترین کلمه ای که تو سال نود و دو شنیدم این بود :
پاتوق قراره حذف بشه...
دست همه ی اون کسایی که باعثش شدن درد نکنه ..امروز خیلی از بچه خیلی از دوستاشونو از دست دادن...
عباس و اون اقایی که به جون عزیزامون قسممون دادن اسمشونو نبریم به جون خودم قسم می خورم اگه وضعیت سات مثل قبل نشه حلالتون نمی کنم...
ازتون نمیگذرم...
امروز خیلی ها دوباره دارن تنها میشن...
کاش با کلمات میتونستم بهتون بفهمونم چقدر ناراحتم و داره گریه ام میگیره..
پست ۶۱۰۱۹رو واسه همون دونفری که گفتم گذاشتم تو شرایطی که از خستگی نفسم بالا نمی اومد...
من نه مخاطب خاص دارم نه شکست خوردم ولی امروز جدا حس کردم دارم تنها می شم..

يه وقتايي هست ميبيني فقط خودت هستي و خودت!
دوست داري ، همدرد نداري....
خانواده داري ، حمايت نداري....
عشق داري ، تكيه گاه نداري....
مثل هميشه ؛ همه چي داري و هيچي نداري....

یکی از چیزایی که دیگه ندارم اینه که:
بهم زنگ بزنه با هم حرف بزنیم بعداز کلی حرف زدن و از هر دری گفتن بم بگه واااااااااااای الهی من قربونت برم,منم که ذووووووووق مرگ شدم ولی نمیخوام به روش بیارم بعداز یه شوک قلبی یه نفس عمیق بکشم بگم نبابا خدانکنه عزیزم,بم بگه توروخدا بم بگو دوستت دارم میخوام با صدای نازت بم بگی,منم با کلی ناز بش میگم نه نمیگم اصرار نکن وگرنه ناراحت میشم اونم با کلی عجز بم بگه خو آخه چرا‏?منم بگم خب روم نمیشه خجالت میشم بهت بگم فقط میتونم با اس بهت بگم,اونم بگه قربونه این خجالتت بشم باشه عشقم تو همون با اس بگو اشکالی نداره.
آخی چه روزگاری بود یادش بخیر....

ســـــــاکِـــــتــــــــــ نــــیــــســـــتـَـــم.........

لـَــــــبــــهـــایــَــم هَـــم نــَـســـوخـــتـــه اَســــتــــــــ.......

تــَـــنــــهـــــا تـَــمــامِ مَـــن تــــاوَل زَده اَز آشـــــــی کــــه نـَــــــخــــورده ام.....

نه اینکه زانو زده باشم.نه!!!فقط دلتنگی سنگین است.همین...