خداجون نذا احساس شکست بکنم که واس خاطر اینکه دنبال هوسبازی نرفتم اینجوری تنها شدم
یه زانوهایی هس اسمشون زانوی غمه الان هردوشون همچی محکم تو بغلمن که تاحالا هیشکی رو اینجوری بغل نکرده بودم

سلام بی احساس
تو هم عین حرفای عشق سابقم میزنی با حرفات خاطرات تلخ گذشته بازم واسم زنده شد

برای "تنهای تنها"...
حرفاتو قبول دارم ولی برا ترنم هم توضیح دادم که کارمون به جایی رسیدکه مجبـــــــــــور بودم!مجبور بودم که رو دلم پا بذارم...
راستی منظورتو متوجه نشدم؟؟؟یعنی چی که اول نوشته رو میخونم حس میکنم تو نوشتی؟؟؟؟؟؟البته ببخشیدا من کلا خیلی کنجاوم!!!!

*برای taranooom جونم....
میدونم کارم شاید درست نباشه چون میدونم چقدر بهم وابسته بود،واقعا دوسم داشت،ولی قضیه ی ما خیلی پیچیدست!!!
هر روزی که باهاش بودم دردسرا و مشکلات خودشو داشت ولی چون برا عشقم بود همه رو به جون خریدم وبرام شیرینم بود ولی الان دیگه اگه بخوام باهاش باشم باید قید خیلی چیا رو بزنم حتی شاید خانوادم.بخاطر همینه که میگم منطقم قبولش نکرد!
همش تقصیر خودش بود....ولی خیلی سخته فراموش کردنش شایدم غیر ممکن!!!

سلام به رامسررر:
مرسی از دلگرمی هات دوست عزیز.دعا فراموش نشه لطفا.
سلام به m.sadat:
خوش اومدی منتظر پستهات هستم.
سلام به *آیلانا*
آروم باش دوست من.رو دوستی ما حساب باز کن.
سلام به لیلی قرن21:
ورودتو تبریک میگم.اینجا بیشتر مجنونیم.خوشا به سعادت شما....
سلام به تک سوار تاریکی:
نمیدونم چرا همش تصور میکنم آدم خشنی هستی.بیشتر از خودت بگو.
سلام بهs&m:
مینویسم دوست عزیز اما اکثرا به دلیل غم وغصه تایید نمیشه.شما میدونید چطور میشه غمهارو یه جور نوشت که زیاد غم نباشه؟؟
سلام به mahboobe man:
برات ارزوی صبر میکنم دوست خوبم.

تقدیم به همه بچه های تنهایی:
اگه خیلی وقته آرزویی دارین و بهش نرسیدین شاید ب خاطر اینه که خدا میخواد روزا و شبای بیشتری صداش کنید....
اون خدایی که من میشنام مثل خورشید بخشندس پس مطمئن باشید هر چی بخوایید بهتون میده!
موفق و سربلند باشید.

سلام ‏‎ DRYADجان امیدوارم حالت خوب باشه نمیدونم دختری یا پسر ولی من هم درد تو رو دارم فداتشم

داداش امیرطاها جان
میگرن ی درد عصبی هستش، بقول خودت ب مرور زمان نیاز داره، ولی خیلی چیزا اون زمانو کوتاهتر میکنه یا شدت دردا رو کمتر
گریه واسش سمه، آفتاب و گرمای زیاد، سرمای زیاد، گرسنگی یا تشنگی شدید، نگرانی، استرس، هیجان، محیطای شولوغ و پر سر وصدا و...
طب سنتی و گیاهی خیلی جولب میده براش، و اینکه خوردن چیزای ب قول معروف سردی یکی از عواملشه ک باید شدیدا کنترل بشه، مثلا مصرف ترشی دوغ ماست یا غذاهای سرد(مثل مرغ ک حتمن حتمن باید با دارچین سردیشون بره)
رعایت اینا جواب میده داداشم

***برای امیر طاها**
اولا تو باید اول پستات بزنی "امیر طاهای دیووونه"
واسه اینکه نگینو داری باز میگی تک وتنها!!!!
تو اینقدر ازنگین تعریف کردی ،اصن من نگینو بیشتر از تو دوست دارم!
خودت که دیگه تکراری شدی:-))))))جدی نبودااا!!!
یباردیگه ببینم رفتی توفاز غم وغصه ،میدم سایلار تف مالیت کنه !!!
افتااااد؟؟؟
بعدش کار خوبی میکنی،نگینم بیار اینجاا.ولی حواست باشه پستای قبلیتو نخونه، خودتم باید خیلی رفتارت حساب شده باشه،
چون اگه بخونه و فقط یه کم ازت کم محلی وبداخلاقی ببینه،، میذاره پای گذشتت
خلاصه حسابی مواظب زن داداش ما باش،وگرنه
با 4 جوکیها طرفی!!!!!!!!!!!!!!!

سلام به همه!
داداش امیر طاهابه این خاطر گفتم میوهای استوایی چون خیلی دوستون دارم. راستی منم چند سال پیش میگرن داشتم ولی شکر خدا خوب شد.پس آبجی هیلدا وداداش طاها نگران نباشن.
بچه ها انگار لابستر نیستش؟نگرانشم.
اینجا همه دکترن انگار!ریاضی دانان گرامی دستاشون بالا اگه مخا قاطی نشده. دوستان برام دعا کنید با این وضع آشفته روحی بتونم درسموتموم کنم به خدا بریدم...........

شازده کوچولو می گفت:گل من گاهی بد اخلاق و کم حوصله و مغرور بود اما"ماندنی"و این ماندنش بود که او را به گل من تبدیل کرده بود**********

هرچـــــــــــــــه احســـــــــــاس داشتم...
نرسیده به مقصد..
بین فاصله ها...
مُـــــــــــــــــــــــــــــرد..

کاش میفهمید اگه رو قول شرفش میموند و بهم خیانت نمیکرد تا هروقت که میخواست صبر میکردم شاید در حد من نبود و از اون بهترا واسم بودن ولی دوسش داشتم همه سردی ها و تلخیاشم تحمل میکردم ولی ضربه آخرش کاری بود هنوزم فکر میکنه من نمیدونم...

فانتزیه من اینه: 4جوک یه گردهمایی تشکیل بده...
خیلی باحال میشه...یکم بهش فک کنین...
همه میتونن همو ببینن
پاتوقیا...تنهاییا...طنزیا...

میدونی کجا خیلی میسوزی؟
اونجایی که میری تو یه سایتی ثبت نام کنی، اسم کشورارو بالا پایین میکنی میبینی سومالی و پالائو و جزایر کوک و... هست ایران نیست...