لبخند بهانه ای است برای زنده بودن . لحظه هایت سرشار از این بهانه ها

می دونی تک زنگ یعنی چی؟یعنی دوستت دارم، ولی پول ندارم

زندگی جدولی است که هر کس به حل آن پی ببرد ، جایزه آن مرگ است ...

زندگی یک بازیه درد آور است ! زندگی یک اول بی آخر است ! زندگی کردیم و اما باختیم !لمس باید کرد این اندوه را ! بر کمر باید کشید این کوه را ! زندگی را با همین غم ها خوش است !

آن سوی دلتنگی ها همیشه خدایست که داشتن آن جبران همه نداشتن هاست ...

من بد بودم، اما بدی نبودم، از بدی گریختم، دنیا مرا نفرین کرد و سال بد در رسید

یار من خوب است و یک رسمش بد است با بدان خوب است و با خوبان بد است

حضور هیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست ، خداوند در هر حضوری رازی نهاده است ، خوشا آن روز که دریابیم راز این حضور ها را

خدا زمین را مدور آفرید تا به انسان بگوید همان لحظه ای که تصور می کنی به آخر دنیا رسیده ای درست در نقطه آغاز هستی

به لوتي ميگم : آب بده دريا ميده ، ميگم گل بده گلستان ميده ، ميگم معرفت و دوستي بده همش شماره تو رو ميده

دنیا آنقدر وسیع است که برای همه مخلوقات جایی باشد پس بجای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم

تنهایی آدمها یه دریا عمق داره ، ولی پر کردنش با یه لیوان محبت ممکنه

دیدی ای حافظ که کنعان دلم بی ماه شد عاقبت اشک غم و کوه امیدم آب شد * گفته بودی یوسف گم گشته باز آید ولی یوسف من تا قیامت همنشین چاه شد .

یکی قشنگی پنجره رو می بینه یکی کثیفی پنجره رو . این تویی که تصمیم می گیری چی ببینی ، امیدوارم همیشه قشنگ ببینی حتی از پشت پنجره کثیف

شیشه ی عطر بهار لب دیوار شکست
و هوا پر شد از بوی خدا
دیدنش آسان است
سخت آن است که نبینی او را...