▄▄▄▄▄▄▄نقاش نیستم ولی تمام لحظات بی تو را درد میکشم▄▄▄▄▄▄▄

مي دوني بازي روزگار چيه؟
اين كه تو چشم بزاري من قايم بشم، بعد تو يكي ديگه رو پيدا كني

مرا ببخش اگر به تو پيله كرده ام
قدري صبر كن پروانه ميشوم ...!!!

منو تو ميدانيم
كز پي هر تقدير،
حكمتي مي آيد...
من و فرسايش دل
تو و تصميم و زمان
ما و تقدير و مكان
چه شود آخر دلتنگي ها؟
خدا ميداند...

هيچ كودكي نگران وعده بعدي غذايش نيست،زيرا به مهرباني پدرومادرش ايمان دارد،اي كاش منم مثل او به خدايم ايمان ميداشتم.

اگر جایی که ایستاده اید را نمیپسندید...
عوضش کنید...
شما درخت نیستید!
پاسکال

چمن دلکش
زمین خرم
هوا تر...
نشستن پای گندمزار خوشتر...
امید تازه را دریاب و دریاب
غم دیرینه را بگذار و بگذر...

وقتي برگ هاي پاييزي رو زير پاهات له مي كني بدون كه روزي بهت نفس ميدادن!

“Laugh as much as you breathe and love as long as you live.”
بخند تا لحظه ای كه نفس می كشی و عاشق باش تا زمانی كه زندگی می كنی

تا چند زمين نهاد بودن؟سيلي خور خاك و باد بودن؟چون شير به خود سپاه شكن باش،فرزند خصال خويشتن باش.(نظامي)‏‬

چه کسی میفهمد حال و روز کسی را که دیگر هیچ نگاهی دلش را نمیلرزاند؟!!!

اززندگي فقط يه چيز رااموختم هيچكس مثل حرفهايش نيست.

پيدا كردنت مشكل ميشود وقتي ميدانم دير زمانيست همرنگ جماعت شده اي.
 

میز یک نویسنده مکان مقدسی ست. خصوصی ترین پناهگاه جهان است و بیگانگان حق ندارند بی اجازه به آنها نزدیک شوند...

قرار نیست که ارزش ها دفن شوند وقبرها بمانند