خسته شدم بس که زخم خوردم …
تو دیگر باور کن ؛ سیرم !
خسته شدم بس که زخم خوردم …
تو دیگر باور کن ؛ سیرم !
تو سنگ تمام گذاشتی و من حتی با کلوخی سست می شکستم
من رفتم اما رفتنم را تنها یک نفر دید : سایه ی سیاه پوشم …
چرا همیشه زندگی از دیدن خنده من لجش می گیرد ؟
چشمهایم را بشنو ، دهانم پر از سکوت است …
گاهی آدم فعل خواستن را که صرف می کند ، اینطور می شود :
خواستم
خواستی
نشد …
هرچه “بادا باد” ؛ “تاس دل” می ریزم …
یا “بـر بـاد” می روم ، یـا “از یـاد”
اول مطمئن باش که نمی ریزد بعد تکیه کن ...
هر کسی واسه آدم تکیه گاه نمیشه !
اگر گناه وزن داشت؛ هيچ كس را توان آن نبود كه قدمي بردارد، خيلي ها از كوله بار سنگين خويش ناله ميكردند، و من شايد؛ كمر شكسته ترين بودم.
آنچه نامش"زندگي"بود مراكشت مانده ام آنچه نامش "مرگ"است بامن چه كند!
یادت باشه که:
در زندگی یه روزی به عقب نگاه میکنی.
به آنچه گریه دار بود میخندی.
اگه کسی به تو نگاه کرد و قلبت لرزید عجله نکن
چون ممکنه کاری با قلبت بکنه که چشمات بلرزن
چه فرقی دارد ،
پُشت میله ها باشی ؛
یا در خیابانهای شهر در حال قدم زدن ،
وقتی که آرزوهایت ،
در حبس باشند !
دلم میگیرد ،
از فرصت هایی که ؛
می گذرند ،
و من همچنان در اسارت خویشتن!
چقدر سرد است ،هوای دستانم ،و چه تنها می گذرد این تن من ،از کوچهء خیال های خوش ،آغوشی که هیچ کس برایش ،احساسی خرج نکرد ...
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )