منتظر لحظه دیدار تو هستم ، سهل است بگویم گرفتار تو هستم ، سوگند! دوستتدار تو هستم

دترعزمیسزادتوم
همون "دوستت دارم عزیزمه"
که کلماتش برای سریعتر رسیدن به تو ، از سر و کول همدیگه بالا رفتن !

ازعذاب بى توبودن . درسکوت خود خرابم دورى از صورت ماهت هر نفس ميده عذابم خاطرات با تو بودن شب و روز مياد بخوابم اينه اخرين كلامم به خدا بى توخرابم

قد گل ، قد خدا ،قد تموم عاشقا ، قد شب ،قد دعا ،قد دلای باصفا برام عزیزی بخدا

دركلبه كوچكي كه شعله ي وجود تو فانوس آن باشد سردي زمستان معنايي ندارد.

مهربانیت آنقدر زیباست که هرسنجاقکی بدون ترس درکف دستانت ، آب خواهد خورد!

تا غروب اين سرزمين تا طلوع واپسين دركتاب خاطراتم ماندگاری نازنين.

خوب رویان همه گر با دل من خوب شوند، خوب من ، باهمه خوبان حساب تو جداست.

در میان دستهایت عشق پیدا میشود زیر باران نگاهت نسترن وا میشود با عبور واژه ها از گوشه لبهای تو مهربانی خوب معنا میشود

نفس را با تو ميخواهم تو كه از نسل گلهايى سياهى را مكن باور تو خورشيد فردايى

بى تو آتشكده ى شيشه و سنگ است دلم نفسى با دل من باش كه تنگ است دلم

اگر رفتم ، مگو او بى وفا بود ، مگو با عشق من نا آشنا بود ، تو با عشقت مرا ديوانه كردى ، مگو راهش ز راه من جدا بود ...

هميشه يادت باشه كه توي وجود من يه جاي كوچيك ولي هميشگي داري يه جاي كوچيك به وسعت يه قلب!

قليون قلبم ديگه كام نميده
فكر كنم زغال عشقت
تمباكوی دلمو سوزونده

شبي از سوز گفتم قلم را ، بيا بنويس غم های دلم را ، قلم گفتا برو ، بيمار عاشق ، ندارم طاقت اين بار غم را