در انتهاي نگاهت كلبه ميسازم تا مبادا بگويي از دل برود هر آنكه از ديده برفت.

ياد سهراب بخير
آنكه تا لحظه خاموشى گفت : تو مرا ياد كنى يا نكنى ، من به یادت هستم.

بوسيدن قول ماندن نيست ، شروع با هم بودنه ، درك و هم را فهميدن و حس بهم رسيدنه

تو را قد بادبادك دوست دارم
مثل پول قلك دوست دارم
تو گفتي بچه اي , باشد
تو را قد لواشك دوست دارم

دربت خانه ی خیالم از تو بتی ساختم که هیچ ابراهیمی راضی به شکستن آن نیست

باران`بهانه اى`بود` كه`زير`چتر`من`تا`انتهاى`كوچه`بيايى`كاش `نه`كوچه`انتهايى`داشت` ونه`باران`بند مىآمد``*

دلم گرفته از این قلبها که از چوب است
از این زمانه که خوبی همیشه مغلوب است
دلم گرفته از این دوزخی که تکراریست
فقط کنار تو ای خوب ؛ زندگی خوب است

با خیال تو بسر بردن اگر هست گناه با خبر باش که من غرق گناهم همه شب!

گر عشق گناه است و محبت کفر است ، کافر شده یک نفس گنه خواهم کرد

ارزش يك احساس به شدت آن نيست به مدت آن است . من تو را به مدت بودنم دوست دارم .

امروزقلبم درد گرفته بود......فکرکنم یک خورده تپل شدی جات تنگ شده!!!!

آرامش آن است که بدانی در هر گام دست تو در دست خداست. لحظه هایت آرام.....

ای کاش چای بودی و من قند ، اون وقت خودمو فدات می کردم تا تلخی روزگارو حس نکنی....

در وصل هم به شوق تو ای گل در آتشم ، عاشق نمیشوی که بینی چه میکشم

ای دل نگفتمت مرو از راه عاشقی رفتی؟ بسوز که این همه آتش سزای توست