کيست ؟
کجاست ؟
ای آسمان بزرگ
در زير بال ها خسته ام
چقدر کوچک بودی تو

ما بدهکاريم
به کسانی که صميمانه ز ما پرسيدند
معذرت می خواهم چندم مرداد است ؟
و نگفتيم
چونکه مرداد
گور عشق گل خونرنگ دل ما بوده است

اي اشك غم آرام بريز بر گونه بيمار من/اي غم تو هم لذت ببر از اين همه آزار من

به من بگوييد
فرزانه گان رنگ بوم و قلم
چگونه
خورشيدی را تصوير می کنيد
که ترسيمش
سراسر خاك را خاآسترنمی کند ؟

در قاب پنجره باد بود.باران بود.وتوکه میرفتی
میگشایمش...
باد نیست.باران نیست. وتوکه رفته ای

تو را براي تو دوست دارم و زندگي را براي نفسهاي تو

ديگه از تمام ديالوگ هاي عاشقانه خسته شدم
دلم فقط يه سلام,يه دوستت دارم خشک و خالي
از لبــاني با صــــــداقـــــــت مـي خــــــواد . . . . .!

باد بشی خاکتم ، درخت بشی برگتم ، دريا بشی آبتم ، هر جا باشی يادتم

تمام حرف مجنون يك كلام است،
نفس بى ياد"ليلايم"حرام است.

به سلامتى اونايى كه:
هزارتاخاطرخواه دارن،ولى دلشون گير يه بيمعرفته..!

اگرروزى عاشق شدى،قصه ات رابراى هيچ كس بازگونكن...
اين روزهاچشم حسودان به دوداسپند عادت كرده...!

در مسلک ما معنی پرواز چنین است: "با بال شکسته به هوای تو پریدن"

قرارمان یک مانور کوچک بود..
قرار بود تیرهای نگاهت مشقی باشد،
اما ببین…
یک جای سالم بر قلبم نمانده است!!!‏

آنچنان میل تو دارد دل من، که اگر نامه رسان گرگ بیابان باشد، قدمش میبوسم

گفتی سحر شده و هنوز به عشقت بیدارم / گفتم از سر شب تا حالا از دلتنگی ات بیمارم
بگو از آن حرفهای عاشقانه ات تا بگویم که آرامم / تا بگویم به هوای بودنت است خوشحالم