همه میگن عشق ینی دوست داشتن اما من میگم...عشق ینی عزیزی مثل تو داشتن!

ز غمت پیرشدم ذوق شکفتن ندارم به خدا دوستت دارم جرئت گفتن ندارم

اندازه يك سركبريت دلم برات تنگ شده
كوچيكه اماميتونه دنياروبه آتيش بكشه

با گفتن يك "عزيزم جايت خاليست" . نه جاي من پر مي شود. و نه از عمق شادي هايت كمتر .......... فقط دلخوش مي شوم كه هنوز بود و نبودم برايت مهم است

مثل باران خاطراتت ماندني است.. لحن پرمهرصدايت خواندني است.. گرچه مااندك زماني دركنارت بودهايم.. تاابدمهرووفايت درنهادم ماندني است.

هرروزبه خودم قول ميدهم،
فردافراموشت كنم،
اما... ...
صبح كه ميشود،
فراموش ميكنم...
تورانه...!
قولم را...

دراین تابستان داغ نگاه های سردت کشنده ترازگرماست ومن دراسمان دوستیمون گویی برف وسرما راتامغزاستخوانم درک میکنم

تاتماشای توراهی نمانده بودپنجره کم اوردم کاش این همه دیوارنچیده بودی

گاه اين نازك دلم،ياد رويت ميكند
گاه با ديدار گل،ياد بويت ميكند
گاه با دلواپسي، در كنار پنجره
از هزاران قاصدك، پرس و جويت ميكند

يك عمر نفس در اين قفس آمد و رفت افسوس كه هيچ همنفسى يادى از اين قفس نكرد

اگر عاشق شوم روزى به يادت شعر خواهم گفت اگر عاشق شدم روزى برايت شعر خواهم خواند زمين را خواهم شست زمان را باز خواهم داشت از عشق خواهم گفت اگر ، عاشق شوم روزى .

امشب خواب با چشمانم غريبى ميكند دل آشوب زده ام در سينه بيتابى مىكند .

بيراهه رفته بودم
آن شب
دستم را گرفته بود و می کشيد
زين بعد همه عمرم را
بيراهه خواهم رفت
زنده یاد استاد بزرگم حسین پناهی

مي دانم كه باز ميگردي....
اين را در آخرين نگاه نكرده ات به من قول دادي

هيچ وقت
هيچ وقت نقاش خوبی نخواهم شد
امشب دلی کشيدم
شبيه نيمه سيبی
که به خاطر لرزش دستانم
در زير آواری از رنگ ها
ناپديد ماند
زنده یادحسين پناهی