بغل میگیرم عکساتو شاید آروم شه آغوشم
لباسی رو که دوس داشتی برای آینه میپوشم
میخوام باور کنم رفتی میخوام خالی شم از رویات
همش چشمامو میبندم شاید یادم بره چشمات
اس ام اس عاشقانه
عشق دروغين قسمت ششم.
رضا داره ديوونه ميشه! با خودش ميگه: دختري كه نميذاشت من بهش دست بزنم ميره به يكي ديگه بوس ميده.
رضا دلش شكسته. تو خيابونا قدم ميزنه و اشك ميريزه. مثل ديوونه ها با خودش صحبت ميكنه. مردم همه تو خياباون بهش نگا ميكنن.
ديگه دير وقت شده. رضا ميره خونه. مامانش بهش ميگه: پسرم تا حالا كجا بودي؟
رضا دوباره ميزنه زيره گريه! مامانشو در آغوش ميگيره. مامانش ميگه: پسرم خواهش ميكنم به من بگو چي شده؟! -نه تو دعوام ميكني! -پسرم بگو منو دق نده.
رضا همه چيو واسه مامانش تعريف ميكنه. حالا ديگه آروم شده.
مامانش: پسرم، فداي سرت. خودم يه دختره خوب واست ميگيرم. -اصلا من ديگه زن نميخام. -باشه پسرم. هرچي كه تو بگي. -مامان، يه وقت به بابا چيزي نگي! -نه پسرم خيالت راحت باشه. -بابا تا منو ببينه ميفهمه. -اوووه بابايه مُردشور بردت تا يك ماهِ ديگه از سفر بر نميگرده.
رضا ميره تو اتاقش تا بخوابه. با خودش ميگه ديگه بميرمم به سپيده زنگ نميزنم. اما فكرش راحت نيست.
سه شب به همين روال مي گذره. تا اينكه شبِ سوم :
گوشيه رضا زنگ ميخوره! آره سپيدس. رضا خيلي سعي ميكنه كه گوشي رو جواب نده اما نميشه و جواب ميده!
رضا: چيه آشقال؟! -چرا بهم زنگ نزدي؟ تو منو بدبخت كردي! -كصافط برو با همون دوسته پورشه سوارت! -خيلي پستي! داري به من تهمت ميزني! اون داييم بود. داييم تو كاره تعميره ماشينه! -منم باور كردم. تو فقط دنباله پولي! اونم دوستت بود!
سپيده از پشتِ تلفن گريه ميكنه و ميگه: خيلي بي رحمي. اون شب كه جلو داييم به من اونجوري نگاه كردي بهم شك كرد و به داداشم گفت. انقدر كتك خودم كه دستم شكست الانم دستمو بستم! رضا با بغض:اگه داييت بود پس چرا لباتو بوسيد؟ -بي تربيتِ بد بين داييم لپمو بوسيد!
رضا قانع ميشه و ميگه: سپيده دوست دارم منو ببخش! -مگه ميتونم نبخشمت؟! رضا جون بايد برم شام بخورم فردا بيا دنبالم تادستمو ببينه كه بستمش! فعلا كاري نداري؟ -نه عزيزم. خدافظ.
سپيده: خوب چرا قطع نميكني؟ -اول تو قطع كن! -نه اول تو. -من آقاتم ميگم اول تو. -چشم.
آخ چرا اين رضا انقدر ساده هست؟ سپيدهِ دروغگو!
ادامه دارد...
با تشكر از ممر و علی كه عشق دروغين رو با ذكر منعِ سايت (٤جوك) و نويسنده تويه وبلاگشون نوشتن.
من يه گله هم دارم از بعضي ها! واقعا جاي افسوس داره. خيلي ها مطالب و خاطراتمو تويه سايت يا وبلاگشون كپي كردن. جالبيش اينجاست كه تويه خاطراتم اسمه خودشونو جايگزين سينا كردن!
حتي يك خانوم (اگه اشتباه نكنم از اعضاي همين ٤جوكه خودمون هستن) خاطره منو به اسمه خودشون نوشتن و بعد پسرا زيرش واسشون نظر گذاشتن كه راست ميگي؟ اين خانوم هم فرمودن: هنوز يادِ خاطره ام (خاطره منو مي فرماين) ميوفتم خندم ميگيره!
می ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﻳﻴﻦ
من است،
ﻓﺎﺭﻍ ﺑﻮﺩﻥ ﺯ ﮐﻔﺮ ﻭ ﺩﻳﻦ؛ ﺩﯾﻦ
من است،
ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻪ ﻋﺮﻭﺱ ﺩﻫﺮ ﮐﺎﺑﻴﻦ ﺗﻮ
ﭼﯿﺴﺖ؟
ﮔﻔﺘــﺎ ﺩﻝ ﺧـﺮﻡ ﺗـﻮ ﮐﺎﺑﻴﻦ ﻣـﻦ
ﺍﺳﺖ.
دخیل می بندم...نه اینکه گره بگشایی...میبندم که رهایم نکنی.
آنــقــدر زیبـــا عاشق او شده ای
کـــه آدم لـــذت مــــی بــرد از ایـــن هـــمــه خــیـــانــت !
روزی هــم اینگــونــــه عـــاشـــق من بــودی . . .
یـــادت هــســت لــعــنــتــی ؟؟؟
قول بده اگر یک روز
خیلی اتفاقی
نگاهمان به هم افتاد،
با هم گره اش را کور کنیم
باشه!؟
دلمو گم کردم...
تو ندیدیش؟...
فکر می کردم پیش تو باشه.
خیلی وقت بود بهانه ات رو میگرفت!
به حرفش گوش نکردم تا بد عادت نشه
اما بی اعتنا به من گذاشت و رفت...
اعتراف تلخی است
من به جای خالیش بیشتر از خودش عادت کرده ام...
عاشـــــــق اونیـــــــــــم کـــــــــــه:
می تونـــــــه منــــــــــو بخــــــــــــندونه
وقتـــــی
نمـــــی خـــوام
حتـــــــی
لبخـــــــند بزنـــــم!!!
گفتم:اگه من بمیرم برام گریه می کنی؟
گفت:آره.
گفت:اگه من بمیرم برام گریه می کنی؟
گفتم:نه.
گذاشتو رفت.
نگذاشت بگم: اگه تو بمیری منم می میرم.
بـــرای دوســـت داشتــــــنت
محتــــاج دیدنـــــت نیستــــــم...
اگر چــــــه نگاهـــــــت آرامـــــم می کنــــد
محـــــتاج سخن گفـــتن با تو نیســــــتم...
اگر چــــــــه صدایت دلـــــم را می لــــرزاند
محـــــــتاج شــــــــــانه به شانه اتـــ بودن نیســــــــتم...
اگر چــــــه برای تکیه کـــــــــردن ،
شـــــــــانه ات محــــــــکم ترین و قابل اطمـــــــینان ترین است!
دوست دارم بــــــــــدانی ،
حتی اگر کنـــــــارم نباشـــــــــی ...
باز هم ، نگاهـــــــــــت می کنم ...
صدایت را می شــــــــــنوم و به تو تکیـــــه می کنم
همیـــــــشه با منی ،
و همیشه با تو هــــــــــستم، هر جا که باشـــــــی...
زعاشقى پرسيدند جدايى سختر است يا دورى انگشت بر لب گذاشت و گفت انتظار
چشم هايم خسته است و نبض ذهنم افتاده، کاش نگاهت يک قدم نزديکتر بود...
خاطره هارا رشوه میدهم به روزهایم تا از بی تو بودن صدایشان در نیاید...
لایک:دوریت دنیامو کرده جهنم...
(دوستت دارم) واژه ای اشنا که هیچ وقت احساسش نکردم
(دل نوشته از خودم)
آخرین مطالب طنز
داستان طنز کلاه فروش و میمون
شعر طنز / فقدان همسر
شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران
مکالمه مرد و زن /طنز
شعرطنز / خانهی ما
مجرمان شیک پوش زندان مهران مدیری را در سریال در حاشیه ببینید! + تصاویر جدید
11 سال رانندگی معکوس این مرد +عکس
واس ماس از زبان جواد رضویان / طنز
شعر طنز / زن گرفتن …
واکنش جالب مهناز افشار با دیدن کنار کاریکاتور خود +عکس
معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
"جناب خان" ممنوع التصویر میشود؟
علت دروغ گفتن مردها (آخر خنده)
اصول جالب شوهرداری به روایت فورجوک !
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 22136
کل بازدید: 512534998