دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

اس ام اس عاشقانه

  72761

بغل میگیرم عکساتو شاید آروم شه آغوشم
لباسی رو که دوس داشتی برای آینه میپوشم
میخوام باور کنم رفتی میخوام خالی شم از رویات
همش چشمامو میبندم شاید یادم بره چشمات

  72760

عشق دروغين قسمت ششم.
رضا داره ديوونه ميشه! با خودش ميگه: دختري كه نميذاشت من بهش دست بزنم ميره به يكي ديگه بوس ميده.
رضا دلش شكسته. تو خيابونا قدم ميزنه و اشك ميريزه. مثل ديوونه ها با خودش صحبت ميكنه. مردم همه تو خياباون بهش نگا ميكنن.
ديگه دير وقت شده. رضا ميره خونه. مامانش بهش ميگه: پسرم تا حالا كجا بودي؟
رضا دوباره ميزنه زيره گريه! مامانشو در آغوش ميگيره. مامانش ميگه: پسرم خواهش ميكنم به من بگو چي شده؟! -نه تو دعوام ميكني! -پسرم بگو منو دق نده.
رضا همه چيو واسه مامانش تعريف ميكنه. حالا ديگه آروم شده.
مامانش: پسرم، فداي سرت. خودم يه دختره خوب واست ميگيرم. -اصلا من ديگه زن نميخام. -باشه پسرم. هرچي كه تو بگي. -مامان، يه وقت به بابا چيزي نگي! -نه پسرم خيالت راحت باشه. -بابا تا منو ببينه ميفهمه. -اوووه بابايه مُردشور بردت تا يك ماهِ ديگه از سفر بر نميگرده.
رضا ميره تو اتاقش تا بخوابه. با خودش ميگه ديگه بميرمم به سپيده زنگ نميزنم. اما فكرش راحت نيست.
سه شب به همين روال مي گذره. تا اينكه شبِ سوم :
گوشيه رضا زنگ ميخوره! آره سپيدس. رضا خيلي سعي ميكنه كه گوشي رو جواب نده اما نميشه و جواب ميده!
رضا: چيه آشقال؟! -چرا بهم زنگ نزدي؟ تو منو بدبخت كردي! -كصافط برو با همون دوسته پورشه سوارت! -خيلي پستي! داري به من تهمت ميزني! اون داييم بود. داييم تو كاره تعميره ماشينه! -منم باور كردم. تو فقط دنباله پولي! اونم دوستت بود!
سپيده از پشتِ تلفن گريه ميكنه و ميگه: خيلي بي رحمي. اون شب كه جلو داييم به من اونجوري نگاه كردي بهم شك كرد و به داداشم گفت. انقدر كتك خودم كه دستم شكست الانم دستمو بستم! رضا با بغض:اگه داييت بود پس چرا لباتو بوسيد؟ -بي تربيتِ بد بين داييم لپمو بوسيد!
رضا قانع ميشه و ميگه: سپيده دوست دارم منو ببخش! -مگه ميتونم نبخشمت؟! رضا جون بايد برم شام بخورم فردا بيا دنبالم تادستمو ببينه كه بستمش! فعلا كاري نداري؟ -نه عزيزم. خدافظ.
سپيده: خوب چرا قطع نميكني؟ -اول تو قطع كن! -نه اول تو. -من آقاتم ميگم اول تو. -چشم.
آخ چرا اين رضا انقدر ساده هست؟ سپيدهِ دروغگو!
ادامه دارد...
با تشكر از ممر و علی كه عشق دروغين رو با ذكر منعِ سايت (٤جوك) و نويسنده تويه وبلاگشون نوشتن.
من يه گله هم دارم از بعضي ها! واقعا جاي افسوس داره. خيلي ها مطالب و خاطراتمو تويه سايت يا وبلاگشون كپي كردن. جالبيش اينجاست كه تويه خاطراتم اسمه خودشونو جايگزين سينا كردن!
حتي يك خانوم (اگه اشتباه نكنم از اعضاي همين ٤جوكه خودمون هستن) خاطره منو به اسمه خودشون نوشتن و بعد پسرا زيرش واسشون نظر گذاشتن كه راست ميگي؟ اين خانوم هم فرمودن: هنوز يادِ خاطره ام (خاطره منو مي فرماين) ميوفتم خندم ميگيره!

  72758

می ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﻳﻴﻦ
من است،
ﻓﺎﺭﻍ ﺑﻮﺩﻥ ﺯ ﮐﻔﺮ ﻭ ﺩﻳﻦ؛ ﺩﯾﻦ
من است،
ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻪ ﻋﺮﻭﺱ ﺩﻫﺮ ﮐﺎﺑﻴﻦ ﺗﻮ
ﭼﯿﺴﺖ؟
ﮔﻔﺘــﺎ ﺩﻝ ﺧـﺮﻡ ﺗـﻮ ﮐﺎﺑﻴﻦ ﻣـﻦ
ﺍﺳﺖ.

  72757

دخیل می بندم...نه اینکه گره بگشایی...میبندم که رهایم نکنی.

  72752

آنــقــدر زیبـــا عاشق او شده ای
کـــه آدم لـــذت مــــی بــرد از ایـــن هـــمــه خــیـــانــت !
روزی هــم اینگــونــــه عـــاشـــق من بــودی . . .
یـــادت هــســت لــعــنــتــی ؟؟؟

  72751

قول بده اگر یک روز
خیلی اتفاقی
نگاهمان به هم افتاد،
با هم گره اش را کور کنیم
باشه!؟

  72744

دلمو گم کردم...
تو ندیدیش؟...
فکر می کردم پیش تو باشه.
خیلی وقت بود بهانه ات رو میگرفت!
به حرفش گوش نکردم تا بد عادت نشه
اما بی اعتنا به من گذاشت و رفت...

  72740

اعتراف تلخی است
من به جای خالیش بیشتر از خودش عادت کرده ام...

  72730

عاشـــــــق اونیـــــــــــم کـــــــــــه:
می تونـــــــه منــــــــــو بخــــــــــــندونه
وقتـــــی
نمـــــی خـــوام
حتـــــــی
لبخـــــــند بزنـــــم!!!

  72725

گفتم:اگه من بمیرم برام گریه می کنی؟
گفت:آره.
گفت:اگه من بمیرم برام گریه می کنی؟
گفتم:نه.
گذاشتو رفت.
نگذاشت بگم: اگه تو بمیری منم می میرم.

  72720

بـــرای دوســـت داشتــــــنت
محتــــاج دیدنـــــت نیستــــــم...
اگر چــــــه نگاهـــــــت آرامـــــم می کنــــد
محـــــتاج سخن گفـــتن با تو نیســــــتم...
اگر چــــــــه صدایت دلـــــم را می لــــرزاند
محـــــــتاج شــــــــــانه به شانه اتـــ بودن نیســــــــتم...
اگر چــــــه برای تکیه کـــــــــردن ،
شـــــــــانه ات محــــــــکم ترین و قابل اطمـــــــینان ترین است!
دوست دارم بــــــــــدانی ،
حتی اگر کنـــــــارم نباشـــــــــی ...
باز هم ، نگاهـــــــــــت می کنم ...
صدایت را می شــــــــــنوم و به تو تکیـــــه می کنم
همیـــــــشه با منی ،
و همیشه با تو هــــــــــستم، هر جا که باشـــــــی...

  72718

زعاشقى پرسيدند جدايى سختر است يا دورى انگشت بر لب گذاشت و گفت انتظار

  72691

چشم هايم خسته است و نبض ذهنم افتاده، کاش نگاهت يک قدم نزديکتر بود...

  72667

خاطره هارا رشوه میدهم به روزهایم تا از بی تو بودن صدایشان در نیاید...
لایک:دوریت دنیامو کرده جهنم...

  72641

(دوستت دارم) واژه ای اشنا که هیچ وقت احساسش نکردم
(دل نوشته از خودم)