دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 98674

تاریخ انتشار : مرداد 1392

سلام بچه ها دیروز بعد عمری داشتم ظرف میشستم(بله خیلی دختر خوبی هستم من)مامانم هی قربون صدقم میرفت یدفعه یه بشقاب از دستم افتاد شکست بعد شروع کردم به خودم بد وبیراه گفتم
مامانم:اشکال نداره دخترم قضا(غذا_قظا_قزا و...)بلا بود بعد رفت بیرون اشپزخونه. دوباره یه لیوان از دستم افتاد دوباره شکست مامانم گفت چی بود هیچی مجبور شدم بگم چی بود
مامانم:دختر این کارا چیه؟بزنم تو سرت؟نه بزنم؟از اون ور بابام میگه:بزن بزن
هیچی دیگه تا دو روز از غذا خوردن محروم شدم :|
لایک= دیگه واقعا باید برم ننه بابای اصلیمو پیدا کنم.