تاریخ انتشار : مرداد 1392
عاقا با دوستم رفته بودیم قدم بزنیم... یه پسر از دور دیدیم، به حالت مسخره گفتم انقدر بدم ازین پسرای درااااز و بدقواره میاد که میخوان خودشونو با کت، هیکلی نشون بدن!
دقیقه ای بعد، وقتی به اون پسره رسیدیم....
دوستم: وااااااای سعید تو اینجا چکار میکنی؟!!؟
(داداشش بود)
روحم شاد....