دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 92380

تاریخ انتشار : مرداد 1392

پسره تو خونه هرروز دعوا ميکرد جنجال براه مينداخت همه از دستش کلافه شده بودن
به روزي که مادره گفت برو از دستت راحت شيم
پسره رو کرد به مادرش وگفت ميرم فقط دين وحق مادريت را بر من بخش برم
آنوقت اشکاي مادر سرازير شد
به سلامتي ماداريي که بچش هر چي باشه وي بچشه ميخوادش