تاریخ انتشار : تير 1392
دیروز وقتی مامانم داشت تو اتاق راه میرفت یه سوزن رفت تو پاش نشست رو زمین خیلی پاش درد گرفت گفت
آخخخخخخخخخخخخخخ این سوزن اینجا چیکار میکنه؟؟؟؟
زود رفتم پیشش گفتم مامان چی شده ؟
گفت هیچی یه سوزن بود خوب شد تو پای شماها نرفت!!
بغلش کردم کلی گریه کردم به خودم گفتم یعنی منم مامان بشم همینقدر مهربون میشم مثل مامانم؟؟؟
مامانا همشون مهربونن .خدا همیشه مراقبشون باش...