دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 83817

تاریخ انتشار : تير 1392

دیشب با خدا دعوایم شد،
باهم قهر کردیم.
فکر کردم مرا دوست ندارد.
رفتم گوشه ای نشستم"
چند قطره اشک ریختم.
خوابم برد.
صبح که بیدار شدم..
مادرم گفت:
نمیدانی دیشب تا چه ""بارانی"" می آمد.