دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 8264

تاریخ انتشار : آذر 1390

باز باران با محرم. ميخورد بر بام قلبم. يادم آمد كربلا را. دشت پرشور و بلا را گردش يك ظهر غمگين.گرم و خونين، لرزش طفلان نالان. زير تيغ ونيزه هارا.با صداي گريه هاي كودكان. اندرآن صحراي سوزان. مي دودطفلي سه ساله. پر زناله.دل شكسته.پاي خسته. باز باران قطره قطره مي چكد از چوب محمل.خاكهاي چادر زينب كه كم كم ميشود گل. بازباران با محرم