تاریخ انتشار : خرداد 1392
الهی به مستان میخانه ات / به عقل آفرینان دیوانه ات
به دُرّی کشِ لُجّه ی کبریا / که آمد به شأنش فرود انَّما
به دری که عرش است او را صدف / به ساقیّ کوثر به شاه نجف
به نور دل صبح خیزان عشق / ز شادی به اندُه گریزان عشق
به رندان سرمست آگاه دل / که هرگز نرفتند جز راه دل
که خاکم گل از آب انگور کن / سراپای من آتش طور کن
خدا را به جان خراباتیان / کزین تهمت هستی ام وا رهان
به میخانه وحدتم راه ده / دل زنده و جان آگاه ده
*رضی الدّین آرتیمانی*