دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 81068

تاریخ انتشار : خرداد 1392

پدرمان جوراب بافی داشت. چرخ جوراب بافيش يک قطعه داشت که زود خراب می شد و کار می خوابيد. عباس قطعه را باز کرد و يکی از رويش ساخت. مصطفی هم خوشش آمد و يکی ساخت. افتادن به توليد انبوه. يک کارخانه کوچک درست کردند. پدر ديگر به جای جوراب، لوازم يدکی چرخ جوراب بافی می فروخت.
خاطره ای از زندگی شهيد مصطفی چمران